دانلود و خرید کتاب روزنه آبی اکبر رادی
تصویر جلد کتاب روزنه آبی

کتاب روزنه آبی

معرفی کتاب روزنه آبی

کتاب روزنه آبی نوشتهٔ اکبر رادی است. نشر قطره این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی یک نمایشنامهٔ سه‌پرده‌ای.

درباره کتاب روزنه آبی

کتاب روزنه آبی نمایشنامه‌ای است که در حال‌وهوای پاییز سال ۱۳۳۸ در رشت می‌گذرد. این نمایشنامه به مسئله‏ٔ معارضه یا منازعهٔ نسل‌ها می‌پردازد و به نظر می‌‏رسد که سرگشتگی نسل نو، دغدعهٔ اصلی اکبر رادی بوده است. این نمایشنامه داستان مردی بازمانده از افتخارات دوره‌ٔ قاجار به‌نام‏ «پیر بازاری» است که به تجارت ماهی می‌پردازد. او با افکار کهنه‏‌اش، خانواده‏‌اش‏ را در تنگنای روحی قرار داده است؛ به‌طوری‌که پسرش «احسان» به تهران فرار کرده و همسرش «خانمی» و دخترش «افشان» هم با او سر سازگاری ندارند. داستان پیر بازاری و خانواده‌اش چه می‌شود؟ بخوانید تا بدانید. شخصیت‌های این نمایشنامه عبارت‌اند از «پیله‌آقا پیربازاری»، «خانمی»، «افشان»، «احسان»، «همایون ضیابری»، «انوش سمیعی»، «گلدانه» و «گل‌علی».

نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته می‌شود. هر چند این قالب ادبی شباهت‌هایی به فیلم‌نامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانه‌ای جداگانه و مستقل محسوب می‌شود. نخستین نمایشنامه‌های موجود از دوران باستان و یونان باقی مانده‌اند. نمایشنامه‌ها در ساختارها و شکل‌های گوناگون نوشته می‌شوند، اما وجه اشتراک همهٔ آن‌ها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامه‌ها تنها برای خواندن نوشته می‌شوند؛ این دسته از متن‌های نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیده‌اند. از مشهورترین نمایشنامه‌نویس‌های غیرایرانی می‌توان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامه‌نویس‌های ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «علیرضا نادری»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان» و «محمد چرمشیر» بوده است.

خواندن کتاب روزنه آبی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی و علاقه‌مندان به آثار اکبر رادی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره اکبر رادی

اکبر رادی در ۱۰ مهر سال ۱۳۱۸ در رشت به دنیا آمد. در سال ۱۳۲۹ بعد از ورشکستگی پدرش، به تهران مهاجرت کردند. او در دانشگاه تهران در رشتهٔ علوم اجتماعی تحصیل کرد و پس از گذراندن دوره‌های تربیت معلم، در سال ۱۳۴۱ به شغل معلمی پرداخت و ادبیات نمایشی را در دانشگاه تهران تدریس کرد. اکبر رادی نخستین نمایشنامهٔ خود را به نام «روزنهٔ آبی» در سال ۱۳۳۸ نوشت. هرچند انتشار این نمایشنامه دو سال طول کشید، توجه احمد شاملو را به خود جلب کرد. چند سال بعد در سال ۱۳۴۷ یکی از مهم‌ترین نمایشنامه‌های دههٔ ۱۳۴۰ ایران با عنوان «ارثیهٔ ایرانی» به قلم او منتشر شد. او نثری قوی و محکم داشت که سرشار از مایه‌های فرهنگ عامه بوده است؛ یعنی کاملاً متناسب با شخصیت‌هایی که می‌آفرید. از میان معروف‌ترین کارهای این هنرمند می‌توان به «خانمچه و مهتابی»، «جاده»، «دستی از دور»، «نامه‌های همشهری»، «انسان ریخته یا نیمرخ شبرنگ در سپیدهٔ سوم»، «صیادان»، «مرگ در پاییز»، «لبخند باشکوه آقای گیل»، «پلکان»، «تانگوی تخم‌مرغ داغ»، «آمیزقلمدون» و... اشاره کرد. اکبر رادی، این نمایشنامه‌نویس ایرانی در ۵ دی ۱۳۸۶ از دنیا رفت.

بخشی از کتاب روزنه آبی

«همایون: می‌خوام یه قدری دنیا رو تماشا کنم.

انوش: این پول‌های درشتی می‌خواد.

همایون: (نگاهی می‌کند، و خندهٔ مبهمی.) می‌دونم به کجا زدهٔ. ولی نه! من اهل لفت و لیس و مرده‌خوری نیستم. من خیلی پیش از اونکه حاج آقا خان ضیابری ریق رحمتو سر بکشه، سنگ‌مو باش واکنده بودم. و حقیقت اینه که اون خیلی پیش از هفتهٔ پیش برام مرده بود. مرده ریگ‌شم نقداً باشه تا ما یه چرخی دور دنیا بزنیم.

انوش: حالا با دست خالی چی کار می‌کنی؟

همایون: می‌رم «هرزه‌ویل».

انوش: برای نقشه‌برداری؟

همایون: نقشه‌برداری و از این لات بازی‌ها.

انوش: تو جداً برای من یک علامت سؤالی.

همایون: نه، دیگه نمی‌تونستم تو این رشت، این شهر بی‌نور و مه‌آلود دوام بیارم. (بلند می‌شود.) داشتم زنگ می‌زدم.

انوش: فکر می‌کنی این سفر مشکل‌تو حل کنه؟

همایون: چه اهمیتی داره؟ مهم جاذبه‌ایه که منو به این دنیای لعنتی جلب می‌کنه.

انوش: من «هرزه‌ویل» و ندیده‌م.

همایون: شهرک لوکسیه که مهندسین پیمانکار فرانسوی در دامنهٔ کوه‌های «منجیل» بنا کرده‌ن. با کافه و رستوران و گل و گیاه و غیره. خلاصه به زبان شما طبیعی‌دان‌ها: عیناً یک برش کناری از پاریس!

انوش: خب، البته... تو قدرت‌شو داری.

همایون: گرچه از این فرانسوی‌های زِبِل خوشم می‌آد، ولی توی «هرزه‌ویل» زیاد نمی‌مونم؛ فقط باید یه پول و پله‌ای دست و پا کنم و... وانگهی! (کلاهش را برمی‌دارد.) بالاخره یه روز ساختمان سدّ «منجیل» تمام می‌شه. این سد مثل یک اژدها روی سفیدرود دراز می‌کشه، از هفت دهنش آب فواره می‌زنه و کشت و آبیاری و برق سرتاسر گیلانِ ما رو تأمین می‌کنه. و همهٔ اینا می‌تونه در سرنوشت، در شادی‌های کوچک این مردم اثر داشته باشه؛ اما برای من، این گوسفند گمشده... (با بی‌اعتنایی کلاهش را روی میز می‌اندازد.)»

نغمه
۱۴۰۳/۰۹/۰۶

حرف نداشت چقدر خوبه این مرد...

حجم

۸۵٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۲۳ صفحه

حجم

۸۵٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۲۳ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
۹,۰۰۰
۷۰%
تومان