کتاب پرسیدن و جنگیدن
معرفی کتاب پرسیدن و جنگیدن
کتاب پرسیدن و جنگیدن نوشتهٔ رضا نساجی است. نشر نی این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. در این اثر مصاحبهای با «منوچهر آشتیانی» نوشته شده است. این کتاب اولین جلد از مجموعهٔ «تاریخ شفاهی دانشگاه در ایران» است.
درباره کتاب پرسیدن و جنگیدن
کتاب پرسیدن و جنگیدن حاوی گفتوگو با «منوچهر آشتیانی» دربارهٔ تاریخ معاصر و علوم انسانی در ایران است. منوچهر آشتیانی، جامعهشناس ایرانی نئومارکسیست و عضو سابق حزب تودهٔ ایران بود. او به پژوهش در حوزهٔ فلسفه میپرداخت، خواهرزادهٔ نیما یوشیج و از نوادگان میرزا حسن آشتیانی بود. در سال ۱۹۷۱ از دورهٔ دکتری دانشگاه هایدلبرگ فارغالتحصیل شد و سرانجام پس از دستوپنجه نرمکردن با بیماری، در ۸ مهر ۱۳۹۹ از دنیا رفت. آنچه در کتاب «پرسیدن و جنگیدن» با آن روبهرو میشوید، مجموعهٔ گفتوگوهایی است با منوچهر آشتیانی دربارهٔ تاریخ معاصر و سیر تکوین علوم انسانی جدید در ایران؛ پروژهای که مجموعهٔ «تاریخ شفاهی دانشگاه در ایران» در پیش داشته و با همت جمعی از دانشجویان و دانشآموختگان سطوح عالی علوم اجتماعی و انسانی دانشگاههای تهران انجام گرفته است. این پروژه در مقطع فعلی، بر علوم اجتماعی و سه محور چهرهها (مدرسان، مؤلفان، مترجمان و کنشگران دانشگاهی)، حوزههای آکادمیک (تاریخچهٔ دانشگاهها و سیر تطور ادوار و مکاتب تألیف و ترجمه) و گرایشها و مسئلهها (گرایشات مختلف علوم اجتماعی و نیز نقد نسبت علوم اجتماعی با سایر علوم انسانی) متمرکز است.
روایت یک چهرهٔ دانشگاهی با رویکرد چپ در ایران و اروپا که سوابق عملی متعدد نیز داشت، در این اثر قرار گرفته است. گفته شده است که وجه تئوریک این شخصیت بر وجه پراتیکش غلبه دارد. از این نظر، این اثر با عمدهٔ کتب تاریخی شفاهی متفاوت خواهد بود؛ چراکه در دیگر آثار عمدتاً به شرح سوابق عملی خود در مبارزهٔ داخلی و خارجی با رژیم شاه و سپس تعامل و تقابل با نظام موجود پرداختهاند؛ بدون اینکه شرح و نقد الگوهای عملی چپ اعم از لنینیستی، مائوئیستی، کاستروئیستی و... را ارائه دهند. ایجاد فهم درخوری در زمینهٔ شناخت مناسبات اجتماعی و فلسفهٔ مبارزات انقلابی یا فهم در بازخوانی انتقادی گذشته، متکی به دانش عمیق در علوم انسانی و اجتماعی است که این اثر تلاش میکند به آنها دست یابد.
خواندن کتاب پرسیدن و جنگیدن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران منوچهر آشتیانی و موضوع تاریخ معاصر و علوم انسانی در ایران پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب پرسیدن و جنگیدن
«شما هم عضو سازمان جوانان حزب توده بودهاید و هم طرفدار جبههٔ ملی. طبیعتاً اکنون میتوانید از موضع بیطرف به هر دو نگریسته و عملکرد آنها را در ظهور و سقوط نهضت ملی شدن صنعت نفت با رویکرد انتقادی بررسی کنید. بر این اساس، با گذشت شصت سال از زمان کودتا، عملکرد حزب توده را در نهضت ملی شدن نفت چگونه میبینید؟
در آن دوران جوانانی مثل من عضو یا اعضای سابق جناحی از حزب توده بودند که تز کلی رهبری نسبت به دکتر مصدق و ملی شدن نفت ــ که میگفتند جبههٔ ملی نمایندهٔ بورژوازی و امپریالیسم است و نهضت ملی شدن هم بازی آنهاست ــ را قبول نداشت، هرچند تحلیل علمی درستی هم در مقابل مواضع کادر رهبری همچون دکتر رادمنش نداشتیم. البته در اواخر نهضت و در اوج تشدید مبارزات که نهضت کاملاً در مقابل امپریالیسم قرار گرفت، اختلافنظرها دربارهٔ ادامهٔ کار بیشتر شد و برخی پشت کردند. کسانی همچون حسین مکی و دکتر مظفر بقائی که استاد اخلاق ما در دانشسرای عالی بود، به سمت نظام شاهنشاهی رفتند. مثلاً بقائی با وجود آنکه زمانی جزو جبههٔ ملی بود، در قتل وطنپرستی چون سرلشگر افشارطوس مشارکت کرد. اختلافات با اشخاصی مثل دکتر شایگان و مهندس حسیبی و احزابی مثل حزب ایران و کانون مهندسین ایران بالا گرفت و تنها بخش کوچکی از جبههٔ ملی و حزب توده به خیابانها آمدند و در میدان مبارزه ماندند.
در داخل خود حزب توده، آنچنانکه من از بسیاری از رفقا شنیدم ـ ازجمله رفقایی که بعداً پای چوبهٔ دار رفتند ــ اختلافنظر وجود داشت. تمام آنها چند روز بعد از وقوع کودتای دوم (۲۸ مرداد) مردد بودند و مشوش. هرکدام از اعضای ردهبالا همچون مهندس شرمینی را که من دیدم، میگفتند بزرگترین اشتباه ممکن شده است، نه به ما گفتهاند که منظم عقبنشینی کنیم و نه میگویند که به خیابان بریزید، [بجنگید و] کشته شوید. به یاد دارم که عبارت صریحشان این بود: «معوق گذاشتهاند»، ما ماندهایم که چرا تصمیمگیری را معوق گذاشتهاند و صریحاً نمیگویند که چه بکنیم که لااقل کادرها بلاتکلیف نمانند و تلفات ندهیم.
لذا اگر در ایام بعد از کودتا میبینید که افرادی یا جناحینی از حزب توده در خیابانها آمده و واکنشی نشان دادهاند، کاملاً خودجوش بوده، نه به دستور دستگاه رهبری. تنها عملی که رهبری حزب در حمایت از نهضت انجام داد این بود که یک ماه مانده به کودتا هشدار امکان کودتا را چند روز یکبار در روزنامهٔ به سوی آینده به مصدق میداد. اما نه راهکاری عملی ارائه میکرد و نه اطلاعات دقیقی از عامل کودتا.»
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۵۲۴ صفحه
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۵۲۴ صفحه