کتاب جامعه - انسان شناسی ادیان
معرفی کتاب جامعه - انسان شناسی ادیان
کتاب جامعه - انسان شناسی ادیان نوشتهٔ کلود ریویر و ترجمهٔ علیرضا خدامی است و نشر نی آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب جامعه - انسان شناسی ادیان
کلود ریویر استاد ممتاز دانشگاههای پاریس، سوربن و رنه دکارت و پژوهشگر برجستۀ انسانشناسی و جامعهشناسی است. وی همچنین آثار انسانشناسان پرآوازهای مانند کارل پولانی و ادوارد ایونزپریچارد را به جهان فرانسوی زبان ترجمه و معرفی کرده است. پیشتر دو کتاب او بهاهتمام ناصر فکوهی به فارسی برگردانده شده است: «درآمدی بر انسانشناسی» و «انسانشناسی سیاسی» که هر دو را نشر نی به چاپ رسانده است.
عنوانی که نویسنده برای کتاب حاضر برگزیده و روش و رویکرد او در نگارش آن، فراخوانی است به نگاه مکمل و همگرای دو رشتۀ انسانشناسی و جامعهشناسی. همانگونه که وی در پیشگفتار اشاره میکند، در جهان کنونی که جوامع سنتی و مدرن تأثیرات متقابلی بر یکدیگر دارند و شرایط اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی نیاز به تغییر را ضروری کرده است، دیدگاههای فروبستۀ پیشین ناتوان از فهم این دگرگونیها و بازترتیببندیهاست. تنها در پرتو نگاهی همگرا میان انسانشناسی و جامعهشناسی است که میتوان به شناخت باورها، مناسک و رفتارهای دینی در جوامع امروز رسید.
کتاب جامعه - انسان شناسی ادیان حاصل سلسله درسها و کنفرانسهای پروفسور ریویر در دانشگاه سوربن است که توسط انتشارات ارمان کولَن در فرانسه به چاپ رسیده است. نویسنده در این کتاب تلاش میکند ضمن ارائۀ فشردهای از نظریهها، مفاهیم و روشهای انسانشناسی و جامعهشناسی ادیان و رویکردهای بنیادین این دو رشته، به بیان دستاوردهای پژوهشی جدید دربارۀ امر دینی بپردازد که از بسترهای بسیار گوناگون اجتماعیفرهنگی گزینش کرده است. از این رو، وی پس از معرفی آرا و نظریات اندیشمندان کلاسیک (دورکیم، وبر، اُتو، فریزر، کایوا، موس، الیاده، لویاستروس، باستید، دومزیل و...)، برای فهم بهتر گونهگونی و پیچیدگی روزافزون بروز و نمودهای دین در جهان امروز، چارچوبهای تحلیلی نوینی را پیش روی خواننده قرار میدهد.
کتاب از پنج بخش تشکیل شده است. ویژگی مشترک تمامی بخشها چشمانداز گسترده و در عین حال سنتتیک به موضوعات مورد بحث چه در جوامع سنتی و چه در جوامع مدرن است. بخش نخست به میدان ویژۀ انسانشناسی دین اختصاص یافته که دلمشغولی نخستین آن شناخت «سرشت» دین در جوامع موسوم به جوامع ابتدایی بوده است. نویسنده در همین بخش به سراغ نظریههای انسانشناسی مدرن و مفهومسازیهای آن در زمینۀ امر قدسی، دین، جادو، اسطوره و منسک میرود. همچنین بر نقش تعیینکنندۀ آثار جامعهشناسان (و در رأس آنها دورکیم و وبر) در رهانیدن انسانشناسی از دریافتهای کموبیش انحصاری فلسفی و روانشناختی در زمینۀ امر دینی انگشت میگذارد. موضوع بخش دوم جایگاه و کارکرد اسطوره در بسترهای اجتماعیتاریخی آن است. وی همچنین خوانشهای روانکاوانه، ساختارگرا، کارکردی و مردمشناختی اسطوره را یادآور میشود. در بخش سوم نویسنده به کاوش در مناسک میپردازد که داو کانونی آن، بهزعم وی، مسئلۀ شرّ و موضوع پاکی است. او دعا، گونههای مختلف قربانی (پاککننده، قداستبخش، کفارهای و...)، مناسک مربوط به مقاطع چندگانۀ زندگی و مرگ و نیز مناسک تسخیرشدگی و غیبگویی را با اتکا به نمونههایی فراوان از گسترههای بس گوناگون اجتماعیتاریخی و با اتخاذ رویکرد همزمانی و درزمانی بررسی میکند. بخش چهارم به پدیدههای بسیار متنوعی که در حاشیۀ دین یافت میشوند اختصاص یافته است، مانند جادو در جوامع مدرن و رشد باورهای بازترکیببندیشده در زمینۀ غیبگرایی، باطنیگری، سحر و شمنیسم. نویسنده در بخش آخر هم تأملات خود را بر باورها و رفتارهای نوپدید (عصر جدید، «سحابههای رازروزانهباطنی»، بریکولاژ روحیروانی، دگردیسیهای دینی در کشورهای جهان سوم) متمرکز میکند. او این کار را با پرسش از نظریۀ «افسونزدایی جهان» در دوران مدرن و در بستر سکولاریزاسیون انجام میدهد و سپس توجه خود را مشخصاً به نوبهنوشدن، افسونزدگی در بستر نوین تاریخی، دگردیسیهایی در بروز و نمودهای امر دینی (آیینهای جدید، پیامآورگراییها، موعودگراییها) و پدیدۀ مهم درهمگرایی که در نقاط مختلف گیتی در حال رخدادن است، معطوف میدارد. و در پایان، ضمن اشاره به تغییر و تحولات و نوسانهایی که در حوزۀ باورها و اعمال دینی در جوامع غربی در جریان است، دیدگاه خود را دربارۀ نسبت میان دین و مدرنیته و نیز سرنوشت دین در دنیای پست مدرن بیان میکند.
کتاب جامعه - انسان شناسی ادیان نقاط قوت فراوانی دارد؛ از جمله، بیان روان، روشن و آموزشی آن، گردآوری حجم گستردهای از دادههای میدانی قدیمی یا جدید و بررسی آنها در پرتو انبوهی از نظریههای کلاسیک و مدرن انسانشناسی و جامعهشناسی، کاوش در موضوعات اصلی انسانشناسی و جامعهشناسی دین در ظرف و زمینههای بسیار متفاوت تاریخیفرهنگی و کوشش در جهت فهم تفاسیر متنوع و سیر تحولی آنها، دغدغۀ رودررو قراردادن رویکردها و نظریههای مربوط به امر دینی، شناخت دستاوردها و در عین حال نشاندادن کاستیهای هر یک از این رویکردها و نظریهها، دقت و ظرافت در معرفتشناسی باورها و اعمال دینی، مدلسازی مناسک، واکاوی جادو و سِحر، و گشایش مسیرهای جدید پژوهشی به فراخور دگردیسیهای رخداده در میدان دینی.
خواندن کتاب جامعه - انسان شناسی ادیان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب حاوی نکات ارزندۀ فراوانی، فراسوی حوزۀ دین، برای پژوهشگران رشتههای جامعهشناسی و انسانشناسی است. بدون تردید، نه تنها علاقهمندان به گرایشهای دیگرِ این دو رشته، همانند معرفت، سیاسی و پزشکی، نکات درخوری را در آن خواهند یافت، بلکه پژوهشگران رشتههایی همچون فلسفه، علوم سیاسی و روانشناسی نیز، به دلیل دیدگاه میانرشتهای نویسنده، میتوانند از یافتههای آن بهرۀ فراوان ببرند.
بخشی از کتاب جامعه - انسان شناسی ادیان
«ادیان یکتاپرست تنها یک آموزه دارند اما اصول اعتقادی آنها متکثر است. انسانشناس وظیفۀ تعریف و تدوین اصول اعتقادی و تکریم آنها را به یزدانشناس وامیگذارد و برای جامعهشناس نیز این وظیفه را قائل است که [چگونگی] پیدایش، صورتبندی و کاربرد این اصول را بر حسب بافتار اجتماعی فلان دوره و زمانه تبیین کند. علاقۀ انسانشناس ادیان بهویژه به ماقبل آموزهها معطوف است، یعنی به اساطیر، روایات تصویریشدهای که در گذر زمان گاه نوعی صورتبندی را ممکن کرده است که ویژگی انتزاعی دارد. در عین حال، انسانشناس ادیان اسطورهها را باور به امر فوق طبیعی میداند که اغلب در قاب و قالب استعارهها و نمادهایی که بیشتر اوقات تأثیر عاطفی قوی دارند ابراز میشود. همّ و غم او مقایسۀ نظاممند تنوع صوری آنها (کیهانزادشناسی، متون قدسی) و جهانشمولبودن برخی از الگوها (پیدایش انسانها، به بوتۀ آزمایش گذاشتن، [شناخت] ریشۀ مرگ و رنج) است.
گرچه اسطوره راوی وقایع بنیانگذار و به دنبال تبیین این نکته است که چرا جهان بدینگونه است که میبینیم و نیز نوعی پرسش دربارۀ جهان است، با وجود این، واقعیت تجربی را بازنمایی نمیکند بلکه بر اساس آن ساخته میشود. اسطوره رمزگان دینی، خویشاوندی و اقتصادیای که افراد یک جامعه باید خود را با آنها وفق دهند به شیوهای تصویری تعیین میکند و بنابراین حامل ارزشها و دانشهایی است که گروه با آنها اینهمانی میکند. همانند قصهگوهای ماندینگ غرب افریقا، رامشگران کاستهای شاران که همان راجپوتهای هندی هستند، حافظۀ فرهنگی قوم خود را میآفرینند. آنها در تبدیل تاریخ به اسطوره نقش دارند و به این خاطرۀ فرهنگی قوت و نیروی هنجاری و سازنده میدهند.
منظور ما از اسطورهشناسی مجموعۀ قابل توجهی از اسطورههاست که متعلق به یک فرهنگ هستند، اسطورههایی که گرد هم آمدهاند بدون اینکه لزوماً دغدغۀ همگنی میان آنها وجود داشته باشد، زیرا اسطورههای گوناگون از نظر مفهومی یکدیگر را نقض میکنند (اسطورههای فرعی را نمیتوان در هیئت اسطورۀ آغازین واحدی قرار داد) و بسیاری از اسطورهها را افرادی ناشناس در زمانهایی مختلف تدوین کردهاند. با وجود این، بدون اعتقاد یک اجتماع به اسطوره نمیشود از دین سخن گفت!»
حجم
۴۲۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۴۱۱ صفحه
حجم
۴۲۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۴۱۱ صفحه