کتاب چگونه در هر کاری موفق شویم؟

چگونه در هر کاری موفق شویم؟ اثری از فرشته صدری است که نکاتی آموزنده در زمینه موفقیت را با شما درمیان می‌گذارد.

 درباره کتاب چگونه در هر کاری موفق شویم؟

فرشته صدری در این کتاب تجربیات خود و دانسته‌هایی را که در طول سال‌ها درباره موفقیت جمع‌آوری کرده با شما به اشتراک می‌گذارد. او عقیده دارد ما انسان‌ها زمان محدودی داریم قرار نیست همه‌چیز را خودمان تجربه کنیم پس لازم است از تجارب کسانی که راه‌های مختلف را آزموده‌اند و به نتایج درستی رسیده‌اند استفاده کنیم تا سریع‌تر به خواسته‌هایمان برسیم با خواندن این کتاب خواهید آموخت چگونه با سرعت به زندگی‌تان نظم دهید و چگونه هدف‌گذاری کنید همچنین چه قدم‌هایی را در جهت رسیدن به اهدافتان بردارید.

خواندن کتاب چگونه در هر کاری موفق شویم؟ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

علاقه‌مندان به کتاب‌های موفقیت و خودیاری مخاطبان این کتاب‌اند.

بخشی از کتاب چگونه در هر کاری موفق شویم؟

ذهن انسان مانند عضله است اگر از عضلاتتان کار نکشید به‌مرور تحلیل خواهند رفت؛ و برعکس اگر عضلات خود را تمرین دهید و تغذیه مناسبی داشته باشید با این کار به عضلاتتان فشار خواهد آمد و روزبه‌روز عضلاتتان بزرگ‌تر و قوی‌تر خواهد شد در عضله سازی نیز همین‌طور است اگر تجربه بدن‌سازی داشته باشید می‌دانید که در ابتدا بسیار سخت است که وزنه‌برداری کرد، یا برخی از حرکات را انجام داد و شما از همان ابتدا نمی‌توانید وزنه‌های سنگینی را بردارید بلکه از وزنه‌های سبک‌تر شروع کرده و کم‌کم بدنتان شروع به عضله سازی می‌کند و آنگاه می‌توانید وزنه‌های سنگین‌تری را بلند کنید. لازم است در بدن‌سازی وزنه‌ای را انتخاب کنید تا عضلاتتان را به چالش بکشد و به عضلاتتان نیز فشار وارد کند تا رشد کنند پس ذهنتان را نیز باید به چالش بکشید تا قوی شود در عضله‌سازی نیز در اوایل بدن‌درد زیادی داریم ولی بعد کمی آسان‌تر می‌شود. اگر در همان ابتدا بخاطر درد و مشقت ورزش و تمرین را کنار بگذارید هرگز عضلات قوی‌ای نخواهید داشت. در یادگیری نیز چنین است اگر در ابتدای را ه بخاطر سختی‌ها کم بیاورید هرگز ذهنتان قوی نخواهد شد. بازهم می‌گویم هیچ‌چیز به‌آسانی به‌دست نخواهد آمد ولی قرار نیست بخاطر سختی‌های راه ما هرگز کاری را شروع نکنیم. اگر سختی‌های یادگیری مهارت‌های مختلف را به خود ندهیم به‌ناچار باید سختی‌های یاد نگرفتن و بی مهارتی را تحمل کنیم سختی‌های بی‌مهارتی بسیار بیشتر از کسب مهارت است. پس انسان عاقل تصمیم می‌گیرد که سختی‌ها را به جان بخرد تا طعم شیرین پیروزی را احساس کند. وقتی مهارت و سواد کافی نداشته باشیم چطور می‌توانیم مفید باشیم؟ چطور می‌توانیم کارآفرین باشیم؟ چطور باید حرفه‌ای داشته باشیم که با آن حرفه زندگی خود را بگذرانیم؟ چطور به آرزوهایمان برسیم؟

می‌بینید همه‌چیز در گرو این است که شما مهارتی را بیاموزید و از آن مهارت در جهت پیشبرد اهداف خود استفاده کنید. در این میان کسانی هستند که سواد و مهارت کافی نیز دارند و در حال حاضر مشکلی ندارند ولی آن‌ها دست از ارتقا دادن مهارت‌های خود کشیده‌اند و دیگر تلاشی برای بهتر شدن شرایط نمی‌کنند؛ و به هرچیزی که کسب کرده‌اند، قانع‌اند وسعی نمی‌کنند تا رؤیاها و اهداف بزرگ‌تری را برای خود انتخاب کنند و برای رسیدن به آن تلاش کنند و بهای آن را نیز بپردازند. پس روی سخن ما با تمام رده‌های سنی است .اگر کودک هستید که چه بهتر از کودکی شروع کنید اگر کودکی را گذرانده‌اید، از نوجوانی شروع کنید و اگر جوانی را نیز پشت‌سر نهاده‌اید از میان‌سالی شروع کنید و اگر بازهم میان‌سالی خود را نیز پشت سر گذاشته‌اید، از پیری شرع کنید من به همین‌جا اکتفا نکرده و به شما می‌گویم سن فقط یک عدد است.

حتی اگر پیری را نیز پشت‌سر گذاشته‌اید و یک سالمند هستید بازهم ناامید نشوید و لحظه‌ای از آموختن غافل نشوید. سالمند عزیز تا وقتی که نفس می‌کشی تا وقتی که انرژی حیات در تو جاریست می‌توانی بیاموزی نیازی نیست چیزهای بزرگی را بیاموزی و به خود سختی بدهی مثلاً کافیست؛ روزانه آهنگی را گوش دهی و سعی کنی هم‌صدا با آن آهنگ تو هم بخوانی چراکه نه؟ با این کار آن آهنگ به حافظه‌ات خواهد رفت و باعث خواهی شد که ذهنت به حرکت درآید و به چالش کشیده شود و دچار آلزایمر نشوی. می‌بینید در هر سنی که هستید کاری برای انجام دادن وجود دارد کافیست شما اراده کنید و آن کار را شروع کنید. هیچ‌چیز در برابر اراده آدمی دوام نخواهد آورد. کافیست به دوروبر خودتان نگاهی بیندازید و انسان‌های موفق را ببینید و با انگیزه شروع کرده و به مسیر خود ادامه دهید تا پیروزی نصیبتان شود. آری پیروزی از آن کسانی‌ست که جرات شروع کردن و توان ادامه دادن دارند و تا انتهای یک مسیر را طی می‌کنند.

کافیست به این فکر کنید اگر مسیر زندگییتان را تغییر دهید و شروع به یادگیری مهارت‌های مختلف کنید، ده سال دیگر در چه جایگاهی خواهید بود؟ اگر نمی‌خواهید ده سال دیگر هم در همین جایگاه باشید پس شروع کنید و از سختی‌های راه نهراسید. از این بترسید که هیچ مهارت و دانشی نداشته باشید و در اجتماع هیچ جایگاهی نداشته باشید. از این بترسید که دیگران همواره خود را ارتقا دهند و شما در همان‌جایی باشد که قبلاً بوده‌اید. از این بترسید که زنده باشید اما همچون مردگان زندگی کنید. همچون یک چوب خشک نباشید که جریان زند گی او را به هر سمت‌وسو می‌برد و او از خود اراده‌ای ندارد تا جهت حرکتش را تغییر دهد. بجای چوب خشک، ناخدای کشتی زندگی خود باشید و ستکان آن را در دست بگیرید و آن را به هر سو که دوست دارید ببرید و بدانید که هرگز سرنوشت کسی از قبل تعیین نشده است بلکه هرکس با انتخاب‌ها و تلاش‌هایش سرنوشت خویش را می‌سازد.