کتاب چترهای کهنه در باران باز نمی شدند، حرمان
معرفی کتاب چترهای کهنه در باران باز نمی شدند، حرمان
کتاب چترهای کهنه در باران باز نمیشدند، حرمان نوشتۀ احمدرضا احمدی در نشر چشمه به چاپ رسیده است. این کتاب دومین دفتر از مجموعۀ شعر دفترهای سالخوردگی احمدرضا احمدی شاعر معاصر فارسی است.
درباره کتاب چترهای کهنه در باران باز نمی شدند، حرمان
کتاب چترهای کهنه در باران باز نمیشوند، حرمان دومین دفتر از مجموعه دفترهای سالخوردگی است. این دفتر شامل ۵۰ شعر از احمدرضا احمدی بهسبک شعر نوی نیمایی است. برخی از عنوانهای دفتر از این قرار است: عروس جوان، این زخمها و جراحتها، در این جهان پنهان شد، خاکسپاری مدام، سفیدی اندوه، قطار ساعت ۹ شب، در اصفهان - در پاریس، کسی ناشیانه طبل میزند،چمدان در باران ماند، پیلهام تنگتر میشود، از پشت پنجرهام، سوگواری آبیرنگ، جهان مدام است.
مجموعۀ ۷گانۀ دفترهای سالخوردگی از بهار جوانی تا زمستان پیری، اشعار احمدرضا احمدی شاعر معاصر ایرانی هستند. این اشعار در قالب نو و با مضمونهای عاشقانه و اجتماعی سروده شدهاند. دیگر کتابهای این مجموعۀ شعری عبارتاند از:
کتاب دفترهای سالخوردگی ۱؛ در این کوچه ها گل بنفشه می روید باران
دفترهای سالخوردگی ۳: پس از فراغتهای مدام: نیستی
کتاب دفترهای سالخوردگی ۴: به درخت انار رسیدم انارها شکسته بودند: عشق
کتاب دفترهای سالخوردگی ۵: در انتهای کوچه در باران شمع را روشن میکنیم: تنهایی
کتاب دفترهای سالخوردگی ۶: روزی که ما سوار قطار شدیم: هوا ابری بود
کتاب دفترهای سالخوردگی ۷: میخواستم روزی گریه کنم: سیب سرخ
کتاب چترهای کهنه در باران باز نمی شدند، حرمان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
به همۀ دوستداران شعر و ادبیات معاصر فارسی پیشنهاد میکنیم.
درباره احمدرضا احمدی
احمدرضا احمدی ۳۰ اردیبهشت ۱۳۱۹ در کرمان به دنیا آمد. او شاعر، داستاننویس، نمایشنامهنویس، ویراستار و نقاشی است که پیشازاین کارمند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نیز بوده است. احمدی فعالیتهای هنری و ادبی خود را از سال ۱۳۴۰ آغاز کرد. او در سال ۱۳۴۳ در «گروه ادبی طرفه» آغاز به کار کرد؛ گروهی که احمدی همراه با نادر ابراهیمی، اسماعیل نوری علا، مهرداد صمدی، محمدعلی سپانلو، بهرام بیضائی، اکبر رادی، جعفر کوشآبادی، مریم جزایری و جمیله دبیری آن را با هدف دفاع از «هنر موج نو» تأسیس کرد. این گروه ادبی، مجلهٔ طرفه و تعدادی کتاب در زمینهٔ شعر و داستان را منتشر کردند؛ او سپس فعالیت در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را آغاز کرد؛ مهر ۱۳۴۹. او تا سال ۱۳۵۸ در سمت مدیر تولید موسیقی برای صفحه و نوار ماند و از سال ۱۳۵۸ تا سال ۱۳۷۳ در بخش انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به ویراستاری مشغول بود. احمدی ردیف موسیقی ایرانی، آوازهای محمدرضا شجریان، شعرخوانی و ضبط صدای شاعران مهم (با آثاری از نیما یوشیج، احمد شاملو، نادر نادرپور، فروغ فرخزاد، یدالله رؤیایی، نصرت رحمانی و…) را تدوین میکرد.
احمدی، بهعنوان یک شاعر، آشنایی عمیقی با شعر و ادبیات کهن ایران و شعر نیما داشت؛ ازاینرو توانست حرکتی متفاوت را در شعر معاصر آغاز کند. او از ۲۰سالگی بهطورجدی به سرودن شعر پرداخت. نخستین مجموعه شعر را با عنوان «طرح» در سال ۱۳۴۰ منتشر کرد؛ همچنین آثاری در حوزهٔ ادبیات کودک و نوجوان نوشت. احمدرضا احمدی را باید بنیانگذار سبک موج نو در دههٔ ۱۳۴۰ در شعر معاصر ایران دانست. در نیمهٔ دوم این دهه، موج نو تبدیل به حرکتی مدرنیستی در فرهنگ ایرانی شد و در داستان، نمایشنامه، تئاتر، سینما و نقاشی تأثیر گذاشت.
آثار احمدرضا احمدی در زمینههای کتابهای شعر، نثر، شعر و قصه برای کودکان و رمان نوشته و منتشر شده است. او در هنرهای دیگری همچون سینما (بهعنوان گوینده و...)، ترجمه، شعرخوانی و... نیز فعالیت داشته است. او برای چاپ آثارش با نشرهای متعددی از جمله ثالث، چشمه و کتاب نشر نیکا، نظر و... همکاری داشته است. احمدرضا احمدی جوایز مختلفی را نیز دریافت کرده است.
خیابان گیتی در محدودهٔ بلوار نلسون ماندلا واقع در منطقه ۳ شهرداری تهران، در تاریخ ۲۸ آبان ۱۳۹۹، به نام احمدرضا احمدی تغییر نام یافت.
بخشی از کتاب چترهای کهنه در باران باز نمی شدند، حرمان
«زمین هم
دیگر
برای رشد گیاهان
مادرانه نیست
یک دشنام
میتواند
گیاهان را
پژمرده کند
و
در باورهای ما
رها کند
پس
چاره چیست
که در این جهان
تنها ماندهایم:
نبض من
چشم کور همسایهام
نانی که خمیر است
جنگلها
که دیگر
از باران
خیس نمیشوند
هیزمها
که دیگر
با یک کبریت
آتش نمیگیرند
در پس
هر کوچه
در تاریکی جهان
کسی
با خنجری ایستاده است
قصد ما را
دارند
آسمان
رشتهرشته
میشود
باید
تا پایان عمر
رشتههای
مبهم و پراکندهٔ
آسمان را
ببافیم
روزها
همه
از صدای
یک پرندهٔ مهاجر
رشتهرشته
میشوند
همهچیز ناتمام
است
ما
باید
لبخند دخترک را
کامل کنیم
باید
ساز بیکوک را
کوک کنیم
باید
با هر مشقتی که شده
خیابان را
به پایان ببریم
ساعت بیکوک
و ناقص را
کوک کنیم و کامل
کنیم
پنجرههای بسته را
باز کنیم
آوازهای ناتمام را
با قطبنماهای
پیر و کهنه
کامل کنیم.»
حجم
۴۴٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۶۲ صفحه
حجم
۴۴٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۶۲ صفحه