کتاب چشم دل بگشا
معرفی کتاب چشم دل بگشا
کتاب چشم دل بگشا نوشتۀ کاترین پاندر و ترجمۀ فروزنده دولت یاری است. این کتاب را انتشارات باران خرد منتشر کرده است.
درباره کتاب چشم دل بگشا
در کتاب چشم دل بگشا، نویسنده فرمول سادهای را به ما معرفی کرده است. این فرمول همان قدرت تفکر کامیابی است؛ فرمولی که جرقهزدن، شکلگرفتن و اجراییشدن آن شاید بالغبر ۲۰ سال به طول انجامید. گفته شده است که وقتی کاترین پاندر، یک منشی دفتری، مطلقه و سرپرست فرزندش بود، در پی کشف چنین فرمولی برآید. او آن زمان که قفسهٔ کتابفروشیها را بالا و پایین میکرد و میکاوید تا کتابی مناسب با وضعیت خودش پیدا کند و آن هنگام که زندگی افراد مشهور و موفق را مطالعه میکرد، در پی فرمولهای اعجابانگیز موفقیتْ کتاب مقدس را سطربهسطر میخواند و فلسفه و افکار جدید را یکییکی مرور میکرد، آرام و آهسته و قدمبهقدم به فرمول کامیابی نزدیک شد. او پس از این بود که توانست این تفکرات را در دو شغل خود به کار گیرد. این نویسنده در آن زمان که ایالات متحدهٔ آمریکا بدترین دوران رکود اقتصادی خود را بعد از جنگ جهانی دوم، یعنی حدود سال ۱۹۵۸ طی میکرد، توانست کلاسهای کامیابی را در بیرمنگام آلاباما راه بیندازد و آرامآرام و منظم، فرمول کامیابی خویش را به دیگران معرفی کند و نشر و گسترش دهد. این نویسندهٔ کتابهای روانشناسی عمومی، پس از تحقیقات فراوانی که برای تدوین این مطالب در کلاسها انجام داده بود و طبق نتایجی که هر روزه شرکتکنندگان در کلاسهایش آنها را روایت میکردند، در اندیشۀ نگارش کتابی در زمینهٔ کامیابی برآمد. اولین کتاب او در زمینهٔ تجارت و کسبوکار بود که به نام «قوانین پویای کامیابی» چاپ شد.
خواندن کتاب چشم دل بگشا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران حوزۀ روانشناسی عمومی، موفقیت و خودیاری پیشنهاد میکنیم.
درباره کاترین پاندر
کاترین پاندر در ۱۴ فوریهٔ ۱۹۲۷ در هارتسویل، کارولینای جنوبی، به دنیا آمد. او بنیانگذار کلیسای یونیتی ( «یکپارچه») در سرتاسر جهان، وابسته به کلیسای وحدت، کشیش و نویسندۀ کتابهای معنوی مختلفی است. آنچه موجب ایجاد تغییرات گسترده در زندگی کاترین بوده، مرگ همسرش است. او در بسیاری از شهرهای بزرگ آمریکا و همچنین در شهرهای کوچکتر سخنرانی کرده است و گفتوشنودهایی در تلویزیون، رادیو و همچنین مصاحبههای متعددی با رسانههای نوشتاری داشته است. برخی کتابهای کاترین پاندر عبارتند از: از دولت عشق، قانون شفا، نیروی سعادتبخش عشق و قانون توانگری. او بیش از ۱۲ کتاب نوشته است.
بخشی از کتاب چشم دل بگشا
«من کلاس اول دبستان بودم. همان زمان بود که به فقر اعلام جنگ کردم و با آن به مبارزه پرداختم. خانه ما در یکی از مجلات فقیرنشین شهر بود. بیشتر کودکانی که در مدرسهٔ ما برای درسخواندن آمده بودند، لباس و غذای کافی نداشتند.
مادر برای ناهار به من پول میداد. من پولم را بین همکلاسیها تقسیم میکردم و روزی مادر از این کار من خبردار شد. از آن به بعد تصمیم گرفت بهجای دادن پول خودش برایم ناهار درست کند تا به مدرسه ببرم. آن موقع از شنیدن این خبر بیشتر خوشحال شدم. چون در این صورت قدرت بیشتری برای نبرد با فقر داشتم. حالا این ساندویچ من بود که بین دوستانم تقسیم میشد.
اگرچه مادر نتوانست مرا از تقسیمکردن غذایم با همکلاسیهایم منع کند، اما وقتی که فهمید لباسهایم را نیز به بعضی از دوستانم دادهام، بسیار عصبانی شد و مخالفت کرد و به من گفت: «مگر ما میتوانیم لباس تمام فقرای این شهر را تأمین کنیم؟ اما فکر کنم برای بچههای این محله لباس گرم زمستانی تهیه کردهایم. آن هم به لطف و بخشش تو. حالا باید دوباره یک پالتوی نو برای خود تو بخرم؛ اما حق نداری باز هم آن را به دیگران ببخشی.»
یک روز سرد زمستان بود. از مدرسه به خانه برمیگشتم درحالیکه پالتوی نویی را که مادر برایم خریده بود به تن داشتم. حرف مادر آویزهٔ گوشم بود. پالتویم را که نباید به کسی میدادم. این را میدانستم؛ اما مادر در مورد کفش و جورابم که چیزی نگفته بود. برای همین پابرهنه بودم و پاهایم بهشدت یخ کرده بود، چون آنها را به یکی از همکلاسیهایم بخشیده بودم. سالها طول کشید تا فهمیدم این راه مبارزه درستی برای ازبینبردن فقر نیست. من که نباید برای مبارزه با فقر غذا، کفش، لباس و جورابم را ببخشم.
بهتازگی روزنامه والاستریت در یکی از شمارههای خود این مطلب را نوشته و فرمول خود را برای ازبینبردن فقر اینچنین آورده بود: بخشش به فقرا راه درستی برای مبارزه با فقر و ریشهکنی آن نیست، بهتر است بهجای این بخشش، شناسایی و درک نیروهای برانگیزاننده کامیابی را به همگان آموزش دهیم.»»
حجم
۲۰۲٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
حجم
۲۰۲٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه