کتاب داستان هایی برای شب و چندتایی برای روز
معرفی کتاب داستان هایی برای شب و چندتایی برای روز
کتاب داستان هایی برای شب و چندتایی برای روز نوشتهٔ بن لوری و ترجمهٔ اسدالله امرایی و ویراستهٔ عزیز ترسه است. نشر افق این مجموعه داستان کوتاه را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب داستان هایی برای شب و چندتایی برای روز
کتاب داستان هایی برای شب و چندتایی برای روز یک مجموعه داستان کوتاه از بن لوری است. این کتاب شامل ۴۴ داستان کوتاه با نامهای «کتاب»، «تونل»، «دختری در توفان» و «تلویزیون و ونستون چرچیل»، «طناب و دریا»، «دختر کوچولو و بادکنک»، «خانهٔ بالای صخره و دریا» و... است. این کتاب اولین اثر بن لوری است. او با ترکیب واقعیت و خیال، داستانهایی با سبک و سیاق خاص و حالوهوای وهمآلود خلق کرده است.
میدانیم که داستان کوتاه به داستانهایی گفته میشود که کوتاهتر از داستانهای بلند باشند. داستان کوتاه دریچهای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیتهایی و برای مدت کوتاهی باز میشود و به خواننده امکان میدهد که از این دریچهها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان میدهد و کمتر گسترش و تحول مییابد. گفته میشود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستانهای کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشتهها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونهای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده میشود. از عناصر داستان کوتاه میتوان به موضوع، درونمایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویهدید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.
خواندن کتاب داستان هایی برای شب و چندتایی برای روز را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی و قالب داستان کوتاه پیشنهاد میکنیم.
درباره اسدالله امرایی
اسدالله امرایی در اولین روز اردیبهشت ۱۳۳۹ به دنیا آمد. او در نوجوانی مطالعه را با نشریههای روز آغاز کرد. در همان زمان دومین فرد مهم زندگیاش یعنی یکی از همسایههایشان، وارد زندگیاش شد. این همسایه که معلم و اهل ادب و فرهنگ بود، او را به ادبیات داستانی علاقهمند کرد و باعث شد اسدالله امرایی از سال ۱۳۵۵ قلم به دست بگیرد و پا در دنیای نوشتن بگذارد. اولین اثر داستانی این نویسنده و مترجم ایرانی، با نام «سیگار خاموش» در پیک نوجوان به چاپ رسید و بهدنبال آن، دریافت اولین جایزهٔ ادبی کامش را شیرین کرد. امرایی از سال ۱۳۶۰ وارد حرفهٔ روزنامهنگاری شد و بیش از ۳ دهه با روزنامهها و مجلات مختلفی همچون کیهان، اطلاعات، سروش، همشهری، گردون، کارنامه، آدینه، ایران جوان، آفتاب و... بهعنوان روزنامهنگار همکاری داشت. «اسدالله امرایی» مدتی هم در استخدام سازمان هواشناسی کشور بود و در بخش روابط بینالمللِ این سازمان فعالیت میکرد. او در دورهٔ متوسطه مشغول به تحصیل بود که دبیر زبان انگلیسیاش، استعداد زبانآموزی او را کشف کرد. همان زمان بود که با تشویقهای دبیر زبان، چند داستان کوتاه انگلیسی را ترجمه کرد و تصمیم گرفت این مهارت را بهصورت آکادمیک فرا بگیرد. برای همین در دانشگاه در رشتهٔ زبان و ادبیات انگلیسی تحصیل کرد و موفق به دریافت مدرک کارشناسی در این رشته شد. او توانست ترجمهٔ داستان «امتحان رانندگی» نوشتهٔ آنجلیکا گیبز، نویسندهٔ اهل آفریقای جنوبی را که اولین کار جدیاش در حوزهٔ ترجمه بود، در روزنامهٔ اطلاعات منتشر کند. در سال ۱۳۶۸ موفق شد اولین کتابی را که ترجمه کرده بود، بهطور رسمی به چاپ برساند؛ کتابی تحتعنوان «خوشخنده و داستانهای دیگر»، نوشتهٔ هانریش بل. ترجمهٔ مجموعه داستان کوتاه «مردان بدون زنان» (Men Without Women) اثر ارنست همینگوی، یکی دیگر از مهمترین آثار اسدالله امرایی در قامت مترجم است؛ کتابی که نسخهٔ فارسی آن بههمت این مترجم ایرانی برای اولینبار در سال ۱۳۷۰ وارد بازار نشر شد. اسدالله امرایی آثار مهمی از ادبیات جهان را به فارسی ترجمه کرده است؛ از جمله «خزان خودکامه» اثر گاربریل گارسیا مارکز، «کوری» و «بینایی» هر دو نوشتهٔ ژوزه ساراماگو، «گلهای میخک» از ریموند کارور و همینطور آثار سهگانهٔ ایزابل آلنده که شامل کتابهای «سرزمین اژدهای طلایی»، «شهر جانوران» و «جنگل کوتولهها» میشود. در اینجا تعدادی از مهمترین ترجمههای اسدالله امرایی را آمده است: کتاب «داستانهای زنان دربارهٔ زنان» که اسدالله امرایی تکتک داستانهای این کتاب را خودش از منابع مختلف جمعآوری و یا از شخص نویسنده دریافت کرده؛ داستانهایی از نویسندگان زن در سراسر جهان که به مسائل و دغدغههای زنان میپردازند و کتاب «خزان خودکامه» (The Autumn of the Patriarch) که حاوی یک رمان مشهور از گابریل گارسیا مارکز است و به شرح داستان یک دیکتاتور مستبد میپردازد.
بخشی از کتاب داستان هایی برای شب و چندتایی برای روز
« مردی بهعنوان ظرفشو کار میکند.
روزی که ظرفها را آب میکشد، چیزِ عجیبی توی آب پیدا میکند. آن را درمیآورد، نگاهش میکند، اما بهنظر میرسد که نامرئیست. یقهٔ شاگرد رانندهای گذری را میگیرد.
به او میگوید، هی، ببینم؟ این چیه؟
شاگرد راننده میگیرد و با دست میمالد.
میگوید، خب تاج است دیگر. و شانه بالا میاندازد.
برش میگرداند و میرود پی کارش.
مرد به شیئی نامرئی در دست خود نگاه میکند. فکر میکند یک تاج؟ آن هم توی پسآب ظرفشویی من؟
معنی ندارد. مرد سر تکان میدهد، بعد تاج را میگذارد توی آبکش و برمیگردد سرِ کارش. شیفت کاری که تمام میشود، قضیه را از یاد میبرد و میرود خانه.
اما روز بعد دوباره تاج توی آب است. فکر میکند، اَه باز هم که اینجاست. آخر چرا؟ اول عصبانی میشود، بعد فکری به سرش میزند. تاج را خشک میکند و میگذارد روی سرش. کمی طول میکشد تا به آن عادت کند. آنوقت به این نتیجه میرسد که تاج به سر گذاشتن حس خوبی دارد. البته یک کم کار کردن را مشکل میکند. زور میزند با سوت آهنگی بزند.
چند روزی میگذرد، مرد به تاج عادت میکند. هیچوقت اینقدر از خودش خوشش نیامده بود. درواقع سرِ کار که میرود بهنظرش میرسد که ترقی میکند. تجربهٔ تازهای است. فقط یک نکته او را غمگین میکند که کسی جز خودش از تاج خبر ندارد.
فکر میکند تاج من خیلی قشنگ است. اما فقط کاش نامرئی نبود.»
حجم
۱۱۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
حجم
۱۱۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
نظرات کاربران
سراغ داستان کوتاه نمیرم ولی برای این کنجکاو بودم. از این چند داستان لذت بردم. اختاپوس - راه - تلویزیون و وینستون چرچیل - عکسها