دانلود و خرید کتاب کاروان ته کوزه شیر فرانتس هولر ترجمه ناصر غیاثی
تصویر جلد کتاب کاروان ته کوزه شیر

کتاب کاروان ته کوزه شیر

نویسنده:فرانتس هولر
ویراستار:سمیه نوروزی
انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب کاروان ته کوزه شیر

کتاب کاروان ته کوزه شیر نوشتهٔ فرانتس هولر و ترجمهٔ ناصر غیاثی و ویراستهٔ سمیه نوروزی است. نشر چشمه این مجموعه داستانک آلمانی در سبک گروتسک را روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب کاروان ته کوزه شیر

کتاب کاروان ته کوزه شیر حاوی یک مجموعه داستانک معاصر آلمانی است که در سبک گروتسک (Grotesque) دسته‌بندی شده‌اند. این کتاب، حاوی گزیده‌ای از داستانک‌هایی است که خود نویسنده آن‌ها را برای این مجموعه انتخاب کرده است. مترجم، ۳ داستان از کتاب دیگر او به نام «پایان یک روز عادی» به این کتاب افزوده است. عنوان برخی از این داستانک‌ها عبارت است از «غول‌ها در پارکینگ»، «تصویری وحشت‌زا»، «یک گفت‌وگوی شنیدنی»، «سوسمار گیاه‌خوار» و «کشتار جمعی».

در اعصار گذشته، گروتسک را صرفاً اصل ناهماهنگی افسارگسیخته می‌دانستند یا در زمره‌ٔ انواع فرودست‌تر کمیک قرارش می‌دادند، اما حال آن را در اساس تلاقی ضدین و به همین دلیل بیان ِدرخورِ پیچیدگی هستی می‌دانند. گروتسک به‌دلیل تأثیر ویژه‌اش، ضربه‌ٔ ناگهانی که وارد می‌کند، غالباً به‌صورت سلاحی تهاجمی به کار گرفته می‌شود. از این تأثیر می‌توان برای گیج‌کردن خواننده و میخکوب‌کردن او هم استفاده کرد و با تکانی او را از شیوه‌های معهودِ ادراکِ جهان بیرون کشاند و او را با چشم‌اندازی مواجه کرد که از ریشه متفاوت و آزاردهنده است. گروتسک را می‌توان در اصطلاح بیگانه‌سازی هم خلاصه کرد. چیزی که آشنا و مورداعتماد است، ناگهان بیگانه و آزاردهنده می‌شود.

خواندن کتاب کاروان ته کوزه شیر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر آلمان و قالب داستانک پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب کاروان ته کوزه شیر

«این مهمانی‌های کوچک را می‌شناسید که یک روز غروب خانواده‌ای خانوادهٔ دیگری را به باغ‌شان دعوت می‌کند تا چند شنیتسل یا سینه و ران خرگوش کباب کنند و همراهش چند چیز نه‌چندان گرانی بنوشند که شبیه یکی از نوشیدنی‌های معمولی است و نه از آن درجه‌یک‌ها. قبل از این‌که گوشت بپزد، شروع می‌کنند به نوشیدن، چون بعدش دست کم درست کردن گرمای مناسب با ذغال زحمت کمتری دارد. صاحب‌خانه با صورتِ گل‌انداخته، عرق‌ریزان زانو می‌زند کنار چهارپایهٔ فرورفته در بتنِ منقل کباب، با لب‌هایش که انگار برای بوسیدن جلو آورده، به گُل آتش فوت می‌کند، گاهی توری منقل را می‌کشد بیرون، کمی الکل می‌ریزد روی ذغال، شعلهٔ کوچکی زبانه می‌کشد که بلافاصله تبدیل به دودی سفید می‌شود. بعد از آن قطره‌های چربی گوشت دوباره جلزوولزکنان می‌ریزد روی گل آتش و شعله‌های ریزی ایجاد می‌کند. پشت‌ِ میز کنار منقل به نوشیدن ادامه می‌دهند، هرازچندگاهی ناخنکی به فندق برشته و بیسکویتِ پنیر می‌زنند و با قرچ‌وقروچ و قیژوویژ گرسنگی‌شان را مهار می‌کنند، با شوخی‌خنده نوکی به یک برگ کاهو توی ظرف سالاد می‌زنند، شیشهٔ دوم را باز می‌کنند، همچنین سومی را و وقتی صاحب‌خانه سرانجام هن‌هن‌کنان و هل‌هله‌کنان بلند می‌شود و خیس عرق با گوشت که به طرز نگران‌کننده‌ای سیاه شده لخ‌ولخ به‌سمت میز باغ می‌آید، همه سر حال‌اند، طوری که راحت و بی‌دردسر این امکان را فراهم می‌آورد که یکی از مهمان‌ها ــ این بلا واقعاً سر آقای ش. اهلِ تست. آمد ــ وقتی زن صاحب‌خانه سسِ ترب‌کوهی را به طرف او دراز کرد، آقای ش. گفت: «ترب‌کوهی؟ اَه!»، گیلاس را از روی شانه‌اش با شور و حرارت انداخت پشت سرش. اما خیابانِ محله از جلوِ پرچینِ باغ رد می‌شد و توی این خیابان در این لحظه دوتا پسربچه ایستاده بودند کنار دوچرخه‌شان. سس ترب‌کوهی آن‌چنان غافل‌گیرانه به نفر اولِ این دوتا خورد که تعادلش را از دست داد و افتاد روی پسربچهٔ دوم و او هم همراه اولی افتاد زمین. در همین لحظه یک موتورسوار که ته همین خیابان زندگی می‌کرد، می‌خواست مثل همهٔ روزهای یکشنبه با موتورش دوری بزند. موتورسوار که با موتورش داشت از خیابان می‌آمد پایین، سعی کرد دو پسربچه‌ای را که وسط خیابان افتاده بودند، رد کند و به همین خاطر تسلطش به موتور را از دست داد، حفاظ چوبی سبک جلوِ باغچه را شکست و همچنان راست، از روی باغچهٔ رُزِ پرشیب لیز خورد روی محوطهٔ سبزی‌کاری‌شده، جایی که در همین لحظه یک خانوادهٔ دیگر مهمانی کباب در باغ داده بودند.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۵۸٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۸۰ صفحه

حجم

۵۸٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۸۰ صفحه

قیمت:
۳,۰۰۰
۱,۵۰۰
۵۰%
تومان