کتاب هیلدا
معرفی کتاب هیلدا
کتاب هیلدا نوشتهٔ ماری اندیای و ترجمهٔ فاطمه سادات مدرسی است. نشر قطره این نمایشنامهٔ معاصر فرانسوی را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب هیلدا
کتاب هیلدا حاوی یک نمایشنامهٔ معاصر و فرانسوی است که بهسرعت در سراسر اروپا روی صحنه رفت و جایزهٔ نقد ادبی را از آنِ خود کرد. ماری اندیای در این نمایشنامه بهخوبی نشان میدهد که اخلاق سرمایهداری و نظام بیعدالتی بیش از آنکه محدود به مرز یا قشر خاصی باشد، نوعی سبک زندگی است که میتواند در وجود افراد ریشه بدواند؛ افرادی که در ظاهر دم از برابری و عدالت میزنند. این تضاد رفتاری و گفتاری در جایجای این اثر به چشم میخورد؛ نویسنده همچنین از اینکه همزمان پیکان انتقاد را در برخی موارد بهسمت قشر ضعیف نشانه بگیرد، هراسی ندارد و تلویحاً میکوشد تا این پیام را به مخاطب القا کند که تنها راه پایاندادن به این وضعیت اسفناک، داشتن شجاعت، عزتنفس و عدم تسلیمپذیری در برابر ظلم است.
به گفتهٔ مترجم، این اثر بیش از هر چیز سرشار از تکگوییهای «خانم لومرشان» است؛ شخصیتی که برای فرار از ملالت روزمرگیهایش بهدنبال خدمتکار است. او که زنی چپگرا است و میکوشد خود را دلسوز و مدافع حقوق طبقهٔ مستمند نشان دهد، در پنهانکردن هیولای درونش ناموفق است. کشاکش مستمر خانم لومرشان و استفاده از کلمات دوپهلو با ظاهری کاملاً انساندوستانه و سایهای برتریجویانه، چیزی است که شما در این اثر با آن همراه میشوید. نمایشنامهٔ هیلدا در ۶ صحنه نوشته شده است.
خواندن کتاب هیلدا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی معاصر فرانسه و قالب نمایشنامه پیشنهاد میکنیم.
درباره ماری اندیای
ماری اندیای در ۴ ژوئن ۱۹۶۷ در جنوب پاریس به دنیا آمد. او نوشتن را از مدرسه شروع کرد و سال ۱۹۸۵ اولین رمانش به نام «دربارهٔ آیندهٔ پربار» را به چاپ رساند. در ابتدای قرن تازه، موفق شد با نگارش رمان «رزی کارپ»، جایزهٔ ادبی فمینا را به دست آورد. او در سال ۱۹۹۹ با اثری به نام «هیلدا» پا به عرصهٔ نمایش گذاشت؛ نمایشنامهای که خیلی زود در سراسر اروپا روی صحنه رفت و جایزهٔ نقد ادبی را از آنِ خود کرد. ۴ سال بعد نمایشنامهٔ «بابا باید غذا بخورد» بود که او را بهعنوان نمایشنامهنویس صاحبسبکی به محافل ادبی و هنری فرانسه معرفی کرد و خیلی پیش از آنکه کسب جایزهٔ ادبی گنکور نام او را در فهرست نوابغ رماننویسی معاصر قرار دهد، او را شایستهٔ دریافت جایزهٔ استعداد جدید تئاتر در سال ۲۰۰۳ از جانب انجمن نویسندگان و کارگردانان نمایشی کرد. نمایشنامههای ماری اندیای خیلی زود در سالنهای بزرگ و کوچک تئاتر فرانسه و سالنهای بینالمللی جای خود را پیدا کرد و به زبانهای مختلف ترجمه شد. تئاتر اندیای در ادامهٔ جریانهای نمایشی تاریخ معاصر فرانسه قرار میگیرد.
تئاتر اندیای مسائل اجتماعی، نژادی و انواع خشونتهایی را به نمایش میگذارد که جامعهٔ کنونی در عصر جهانیسازی به آن خو گرفته است. اندیای خواننده یا تماشاگر را در برابر تناقضات جامعهای چندفرهنگی و عمیقاً هژمونیک قرار میدهد که تنها مرجع قضاوت، تردشدن و وانهادگی در آن بهسادگی رنگ پوست است، خواه این رنگ سیاه باشد و خواه سفید. هنر او سراسر بر اساس پارودی است و راهحل و گرهگشایی جایی در آثارش ندارد. او تنها آنچه را میبیند و پیشبینی میکند روایت میکند و قضاوت را به خواننده و تماشاگر و یافتن راهحل را به اهلش وا میگذارد.
بخشی از کتاب هیلدا
«خانم لومرشان: دلتان میخواهد برای من کار کنید، کورین؟ فرانک دارد با هیلدا صحبت میکند اما همانطور که میبینید، هیلدا از ماشین پیاده نمیشود و به پایین آوردن شیشه ماشین و بیرون آوردن صورتش، اکتفا کرده است. فرزندانم در ماشین هستند و من پیاده شدن از ماشین را برای هیلدا غدغن کردهام. در حال حاضر هیلدا از من اطاعت میکند. این فرانک ناقلا از هیلدا چیزی عایدش نمیشود. هیلدا وظیفهاش را میداند و از بدهی خود نیز آگاه است. فرانک تصور میکرد با این شیوه میتواند هیلدا را به دست آورد، اما زهی خیال باطل. آخر او چه خیالی میکرده، هان؟ هیلدا حالا میداند که رئیس کلانتری شهرِ کوچک ما از دوستان ماست. آقای لومرشان با قضات، وکلا و دفترداران مراوده دارد. هیلدا بهخوبی فهمیده که نمیشود از یک طرف پول گرفت و از طرف دیگر به شروط استخدام نزد کارفرما پایبند نبود. هیلدا سربهراه و باهوش است. شما دلتان میخواهد برای من کار کنید، خواهر دلربای هیلدا؟
کورین: من کلفَتی نمیکنم.
خانم لومرشان: هیچکس کلفتی نمیکند. دیگر کسی کلمه کلفت را به کار نمیبرد. دیگر هیچ کلفتی وجود ندارد، کورین.
کورین: من در خانه کس دیگری خدمت نمیکنم. دوست ندارم.
خانم لومرشان: پس شما چهکار میکنید؟
کورین: گلیم خودم را از آب بیرون میکشم.
خانم لومرشان: مرحبا، چه خوب. خب خوشگلخانم شما چطور گلیمتان را از آب بیرون میکشید؟
کورین: اینطرف و آنطرف چیزی میفروشم.
خانم لومرشان: نوع نگاه تحقیرآمیز شما به خدمتکاری آن را به کاری خفتبار تبدیل میکند. وگرنه بهخودیخود، نه بهتر و نه بدتر از هر کار دیگریست. اگر با قدرت و عزتنفس کار کنید، آراسته و قابلتحسین جلوه میکنید. همان کاری که هیلدا میکند. خواهرتان هیلدا، آراسته و قابلتحسین است. هیلدا کلفَت نیست. او خانم خانه است. ما برتر از خدمتکارمان نیستیم.
کورین: هیلدا از شما متنفر است. از شما و بچههایتان.»
حجم
۵۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۸۴ صفحه
حجم
۵۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۸۴ صفحه