کتاب مرگ را جدی نگیر
معرفی کتاب مرگ را جدی نگیر
کتاب مرگ را جدی نگیر نوشتهٔ استیون ندلر و ترجمهٔ مهدیه مهدیان فر است. نشر نیماژ این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر از مجموعهٔ «استخوانهای روح» این نشر است و فلسفهٔ اسپینوزا، فیلسوف بزرگ قرن ۱۷ را بررسی کرده است.
درباره کتاب مرگ را جدی نگیر
استیون ندلر در کتاب مرگ را جدی نگیر ایدههای اسپینوزا را با زندگی امروزی پیوند میدهد تا راهنمایی برای زندگی بهتر را با تکیه بر دیدگاههای این فیلسوف به خواننده نشان دهد. توجه ویژهٔ اسپینوزا به مرگ با تأثیر از فلاسفهٔ رواقی و اپیکوریان از اهمیت بسیاری برخوردار است، اما برخلاف رواقیون که برای چیرگی بر وحشت مرگ و پایان زندگی، فرد را به اندیشهٔ مداوم به مرگ فرامیخوانند، انسان آزادِ اسپینوزا خود را گرفتار این اندیشه نمیکند. شاید اولین چیزی که با شنیدن این نگرش در ذهن ایجاد شود، نگرشی دلسردکننده باشد، اما باید گفت فلسفه، ورای چنین نگاه سطحیای است و برای درک دیدگاه اسپینوزایی به مرگ، باید کمی تأمل کرد. انسان آزاد، گرفتار مرگاندیشی نمیشود؛ چون میداند اندیشیدن مداوم به این موضوع ناشناخته، تنها شیرینی روزهای زندگی را تلخ میکند و او را از بهترین عملکرد خود بازمیدارد. مرگ، واقعیتی است که همهٔ افراد در نهایت با آن روبهرو میشوند. برای تعیین جایگاه زندگی اخروی در اندیشهٔ انسان بحثهای فراوانی وجود دارد، اما باید فلسفهٔ اسپینوزا را در قالب فلسفهٔ زندگی قرار داد. او با اندک اشارهای به جهان پس از مرگ و با تعریف الگوی انسان آزاد، زندگی دنیوی را چنان پربار میخواهد که بدون شک سعادتی اخروی به دنبال خواهد داشت. فلسفهٔ اسپینوزا یکی از بهترین شیوههای پرداختن به طبیعت انسان، خردمندی، سیاست، اخلاق، نیکی و بدی و در مجموع زیست خوب است؛ فلسفهای که ناشناختگیِ مرگ را با شناخت درستی که انسان قادر است از زندگی داشته باشد، جبران میکند.
این اثر شامل ۱۱ فصل است که به موضوعات متفاوتی در فلسفهٔ اسپینوزا اشاره دارد. عنوان این فصلها عبارتاند از «شیوهای نو برای زندگی»، «الگوی طبیعت انسانی»، «شخص آزاد»، «فضیلت و خوشبختی»، «از غرور تا عزت نفس»، «شهامت»، «درستکاری»، «مهربانی و دوستی»، «خودکشی»، «مرگ» و «شیوهٔ درست زندگی».
خواندن کتاب مرگ را جدی نگیر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران فلسفه و آرای اسپینوزا پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب مرگ را جدی نگیر
«مشکل خودکشی اینجاست که اصل خودمراقبتی کناتوس، آشکارا آن را نفی میکند. این تبصره ادعا میکند ازلحاظ وجودی غیرممکن است موجودی که ضرورتاً برای پایداری میکوشد، همزمان بهواسطهٔ طبیعتش، یعنی تنها بهواسطهٔ کناتوسش، کمر به نابودی این پایداری ببندد. به گفتهٔ اسپینوزا، تنها توضیحی که میتوان برای خودکشی یک نفر ارائه داد این است که یا نیروی علل بیرونی، نیروی عواطفی که علت تام آنها خود او نیست و ریشه در رویداد یا پدیدهای بیرون از وجود او دارند و قدرتشان بیش از قدرت اوست، بر تکاپوی ذاتی او برای پایداری چیره شده یا چون این تنها چارهای است که او برای دوریکردن از بدیای بزرگتر پیش رو دارد. در مورد اول، که قانعکنندهتر و احتمالاً با اندیشیدن به علت خودکشی آدمها و اینکه چرا آنها اینگونه مرگی را بر خودشان روا میدارند، برایمان آشناتر است، قدرت یک انفعال (عاطفهای منفعل)، قدرت خرد را سرکوب کرده است. همانطور که اسپینوزا در جایی اشاره کرده، «آنان که خودکشی میکنند کوتهفکرند و بهکلی تحت سلطهٔ علل بیرونی هستند که مخالف طبیعت آنان است». در این برداشت از مفهوم خودکشی، تلاش فعالانهٔ شخص برای پایداری، اصلاً قدرت رقابت (عاطفی) با انفعالاتی مانند رنج و اندوه ازدستدادن عزیزی یا درد ناشی از بیماری کشنده نیست. چیزی او را آرام نمیکند. او نمیتواند بفهمد دیگر چگونه قادر به ادامهٔ زندگی است. رومئو با این تصور که ژولیت مرده زهر را مینوشد و ژولیت با دیدن جسم بیجان رومئو، خنجر را بر پیکر خود فرومیبرد: پایان داستان.»
حجم
۳۵۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۰۰ صفحه
حجم
۳۵۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۰۰ صفحه
نظرات کاربران
کتاب عالی به همراه ترجمه بی نظیر. یک ترجمه عالی. وفادار به متن. مترجم کاملا با فلسفه آشنا بوده. صرفاً برای اینکه کاری را انجام داده باشه، ترجمه نکرده. فکر میکنم این ترجمه با عشق بوده. بدجور هم به ذهن