کتاب عصر خرد
معرفی کتاب عصر خرد
کتاب عصر خرد نوشتهٔ استوارت همپشیر و ترجمهٔ احمد سعادت نژاد است. انتشارات علمی و فرهنگی این کتاب را منتشر کرده است.
درباره کتاب عصر خرد
فلسفه، فعالیت مداوم ذهن انسان است و تقسیمات ادوار تاریخی، همیشه تااندازهای و غیرواقعی هستند؛ اما مرحلهای که با گالیله (۱۵۶۴ ـ ۱۶۴۲) آغاز و به لایبنیتس (۱۶۴۶ ـ ۱۷۱۶) ختم میشود، وحدتی مشخص دارد. این مرحله، دوران مهم سازندۀ فلسفۀ جدید است که اعتلای علوم فیزیکی و انحطاط تدریجی و تقریباً نهایی تصورات قرونوسطا را دربارۀ معرفت بر بنیاد روشهای ارسطویی، اعلام میکند. استوارت همپشیر در کتاب عصر خرد بخشی از تاریخ فلسفه را بیان کرده و آرای فیلسوفان و اندیشمندانی همچون بیکن، گالیله، هابز، دکارت، پاسکال، اسپینوزا، و لایبنیتس را شرح داده است.
نویسنده در این اثر بیان کرده است که در ۳۰ سال اخیر، بار دیگر دربارۀ امکان ایجاد ساختمان منظمی در فلسفه، بحث و جدلهایی صورت گرفته است؛ با این موضوع که فلسفه باید به تحلیل مفاهیم کلی و معانی الفاظ معطوف باشد، نه به نفی و اثبات وجود. شاید بعضی تحولات در طبیعت مسائل علمی یا در ادراک نظریۀ فیزیکی یا در بررسی خود زبان، زمانی احتیاج به فلسفۀ منظم را از نو ایجاد کند. ممکن است موقعی فرارسد که مثل قرن هفدهم، پارهای ترکیبات نظری، تنها راه فهم اشکال جدید معرفت و ایضاح مناسبات آنها به نظر رسد. ضمناً آثار دکارت و لایبنیتس و اسپینوزا نهتنها به این دلیل که صاحبانشان پایهگذاران تفکر اروپایی هستند، بلکه به علت پرمایگی و تنوع تحلیلهای آنان از مفاهیمی کلی مطالعه میشوند که تفکر ما برای تحلیلهای آنان دربارۀ معرفت و یقین، هیئت و واقعیت، وجود و هویت، آزادی و ضرورت، روح و ماده، قیاس و تجربه وابسته به آن است. در میان مسائل دیگر، این مسائل مستمر فلسفه هستند که در هر عصر خود را به اشکال جدید عرضه میکنند و بهترین طریق ورود بدانها این است که ببینیم این مسائل خود را به متفکران بزرگ گذشته چگونه عرضه کردهاند.
خواندن کتاب عصر خرد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعهٔ تاریخ فلسفه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب عصر خرد
«در سراسر قرن نوزدهم، اگرچه فلسفۀ اسپینوزا غالباً فهمیده نمیشد، به دلایل مختلف تحسینبرانگیز بود. عدهای او را مادیگرا و نقاد عقلیمذهب اخلاق متبع معرفی کرده بودند و عدهای دیگر وی را وحدت وجودی متصوف میدانستند. این حکیم را به حق پیشرو انتقاد شدید از کتاب مقدس و طرفدار آزادی و بیتعصبی میشناختند. بعضی اصول فکر او در فلسفۀ پیشین یهود دیده شده است؛ ازطرف دیگر، بعضی فضلا، فلسفۀ او را صرفاً به منزلۀ گسترشی از فلسفۀ دکارت قلمداد کردهاند. این تعبیرات ناقص و با جانبداری توأم هستند. این نکته مسلم است که اسپینوزا به طور عمیق، تحتتأثیر سنن اخلاقی و عقلی قوم یهود بوده است و این نیز محقق است که او تفکرش را از استنتاجات دکارت آغاز کرد و هیچگاه از قوانین وضوح و دقت استنتاجی دکارت دست نکشید؛ اما برخلاف دکارت، بیش از هر چیز، حکیمی اخلاقی بود که اصول عقاید خود را دربارۀ نجات حقیقی انسان و همچنین درمورد طبیعت اجتماع، بر طرحی مابعدالطبیعی بنا کرد که مقام انسان را در طبیعت نشان میداد.
قطعات زیر از مباحث روانشناسی اخلاقی که موضوع قسمتهای سوم و چهارم کتاب علم اخلاق هستند یا از تصویر انسان آزاد که موضوع قسمت پنجم است، چیزی دربرندارد. این قطعات، تنها نکات اصلی دستگاه مابعدالطبیعی اسپینوزا را نشان میدهد که در کتاب اخلاق، به ترتیب هندسی بیان شده است. اتخاذ این ترتیب توسط فیلسوف تا حدی برای وصول به آخرین حد ممکن از دقت و صراحت و تا اندازهای هم برای نیل به انفصال و عاریکردن قضایا از قید شخصیات بوده است. برهان او دقیقاً از طرحی استنتاجی که در آن، هر مرحله با ارجاع به قضیۀ پیشین، مدلل گردد، تبعیت نمیکند و ممکن نیست تبعیت کند.
اسپینوزا احتجاج میکند که فقط یک جوهر یگانه ممکن است باشد که ضرورتاً وجود دارد و علت خویش است و آن خدا یا طبیعت است. تمام چیزهای دیگر و جنبههای واقعیت را باید به منزلۀ اوصاف و حالات این جوهر یگانه تعبیر کرد. ممکن نیست آفرینندهای مجزا از آفرینش خود، وجود داشته باشد. خدا یا طبیعت باید جاودان باشند. بین دو جوهر، روح و ماده یا بعد، چنانکه دکارت تصور کرده بود، امکان ندارد تمایزی اصلی باشد. فکر و منظومۀ اشیا در فضا، تنها دو جنبه از واقعیت منفرد هستند و از جمیع جهات جداییناپذیرند. تمام اشیای جزئی و فردی، ازجمله چیزهای بشری، را باید در دستگاه علل در طبیعت، دارای محل معین مخصوص به خود بدانیم. چندانکه در معرفتِ ترتیب حقیقی علل در طبیعت پیش میرویم، به این واقعیت برمیخوریم که ممکن نیست در دنیا چیزی غیراز آنچه هست، وجود داشته باشد.»
حجم
۲۱۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۰۳ صفحه
حجم
۲۱۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۰۳ صفحه