دانلود و خرید کتاب مسند عقاب کارلوس فوئنتس ترجمه مهدی سرائی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب مسند عقاب اثر کارلوس فوئنتس

کتاب مسند عقاب

انتشارات:نشر افق
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب مسند عقاب

کتاب مسند عقاب نوشتهٔ کارلوس فوینتس و ترجمهٔ مهدی سرایی است. نشر افق این رمان معاصر مکزیکی را منتشر کرده است.

درباره کتاب مسند عقاب

کتاب مسند عقاب (La Silla del Águila) حاوی یک رمان معاصر و مکزیکی است که ۷۰ فصل دارد. این رمان اخلاق سیاسی و سیاست اخلاقی را بررسی کرده است. این اثر شما را به آیند‌ه‌ای می‌برد که در آن آینده، همه باید به گذشته برگردند؛ رمانی در آینده برای بازگشت. آمریکا به‌دلیل گستاخی مکزیک و رئیس‌جمهورش، همهٔ راه‌های ارتباطی (اینترنت، تلفن، ماهواره و...) را به‌روی این کشور بسته است. زنی سیاست‌مدار بنای نامه‌نگاری را از نو می‌سازد و سیاست‌مداران یک‌به‌یک با نامه‌هایشان گسترشش داده و اسفاری شگفت‌انگیز را می‌سازند که سیاست و سیاست‌ورزی را همچون رساله‌ای درخشان توصیف می‌کنند. «مسند عقاب» با رفتن به قلب نظرورزی در ساحت‌های عمیقاً مبتنی بر تفکر، به‌شکلی اعجاب‌انگیز چنان روایتی پیش‌رونده و نامنقطع در مسیر فرم نامه‌نگارانه‌اش دارد که همهٔ سنگینی‌اش را با شادمانی تا به انتها تاب می‌آورید. کارلوس فوئنتس این رمان را در سال ۲۰۰۳ میلادی نوشته و گفته است با امید به «مکزیکی بهتر» دست به خلق آن زده است. برخی منتقدان این اثر را تالی «شهریار» اثر «ماکیاولی» دانسته‌اند؛ زیرا بار دیگر به ماجرای مداخلهٔ ایالات متحدهٔ آمریکا در امور مکزیک می‌پردازد.

خواندن کتاب مسند عقاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر مکزیک و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

درباره کارلوس فوئنتس

کارلوس فوینتس در ۱۱ نوامبر ۱۹۲۸ به دنیا آمد و در ۱۵ مه ۲۰۱۲ درگذشت. او نویسندهٔ مکزیکی و یکی از سرشناس‌ترین و مشهورترین نویسندگان اسپانیایی‌زبان بوده است. پدر کارلوس از دیپلمات‌های مشهور مکزیک بود؛ به‌همین‌دلیل او در کودکی در کشورهای مختلفی زندگی کرد. در سال ۱۹۳۶ خانوادهٔ این نویسنده در شهر واشینگتن دی‌سی ساکن شدند و این باعث شد که با زبان انگلیسی آشنا شود. او دورهٔ دبیرستان را در سانتیاگو، شیلی و بوئنوس آیرس گذراند. نخستین مجموعهٔ داستان‌های کوتاه فوئنتس در سال ۱۹۵۴ منتشر شد. فوئنتس در دانشگاه‌های مطرحی همچون پرینستون، هاروارد، پنسیلوانیا، کلمبیا، کمبریج، براون و جورج میسون سابقهٔ تدریس داشت. این نویسندهٔ بلندآوازهٔ مکزیکی در مراسمی با حضور «گابریل گارسیا مارکز» و «نادین گوردیمر» (دو نویسندهٔ برندهٔ نوبل ادبیات) و «فیلیپ کالدرون»، رئیس‌جمهور مکزیک و رهبران پیشین شیلی و اسپانیا، هشتادمین سال‌روز تولدش را جشن گرفت. رمان کوتاه «آئورا» یکی از آثار مشهور اوست.

بخشی از کتاب مسند عقاب

«چرا نباید بار دیگر به تصوارت مکزیکی خودمان بازگردیم، حتی اگر شکست بخوریم؟ به آن شهر در کنار دریاچه که احساسات بزمی ما را برمی‌انگیزد، شهری که گویا گهوارهٔ اصالت ماست. «گل‌ها سر بر می‌آورند، گلبرگ‌های خود را می‌گشایند، و از درون آن‌ها گل‌های ترانه سر برون می‌آورند». اما دوست بسیار عزیزم، آیا در دنیای بومیان شعری هست که خردمندانه ترانهٔ زندگی را با هشدار مرگ ترکیب نکرده باشد؟ «مرارت سرنوشت را پیش‌بینی می‌کند... با جوهری سیاه برادری، اجتماع، منزلت و... را پاک خواهی کرد.»

برنال، چه‌چیزی به ما دربارهٔ فاجعه‌ای قریب‌الوقوع هشدار می‌دهد؟ خاطره‌ای از زیبایی یا شادی که معلوم نیست بودند یا نبودند، نمی‌دانم. البته که می‌دانم زیبایی و شادی فرضی بودند و تخیلات نیز برای ما هزینه‌ای دارند که هم‌زمان برای ما موهبتی محسوب می‌شوند: خاطره. زیرا به این باور دارم، خواهش می‌کنم چیزی یا کسی هرگز نتواند آن خاطره را از ما بگیرد. به یاد آوردنْ موهبتی از عالم بالاست. زیرا قول می‌دهم بدن‌های ما با آرزو مجروح خواهند شد. آیا من و تو می‌توانیم تمام چیزهایی را جبران کنیم که برای رسیدن به جایگاه کنونی‌مان کنار گذاشتیم؟ لحظه‌های عاشقانه؟ وظایف؟ رؤیاها؟ حتی آن خسران‌ها نیز با خاطره جبران‌شدنی هستند.

بله برنال، از فراز چاپولتپِک در حال نگاه کردن به شهری - مخیکوتِناچیتلان - هستم که دیگر نیست و ناگهان می‌بینم که در کوچه‌پس‌کوچه‌های شهر گورکن‌ها و گربه‌های وحشی در حال دویدن هستند، صدای پارسی می‌شنوم و بعد پارسی دیگر و در ادامه حساب آن از دستم خارج می‌شود زیرا صدها سگ به بیرون از دره هجوم می‌آورند. بولداگ‌های وحشی که مدام پارس می‌کنند و با هر پارس آن‌ها قدقد مرغ‌ها، بوی عنبر آمریکایی و صدای چکش‌های کار روزانه محو می‌شود، تا آنجا که تمام دره از سوی گلهٔ بزرگ سگ‌ها مورد هجوم قرار می‌گیرد، سگ‌هایی که صاحبان متمدن آن‌ها با فرارسیدن شب آزادشان کرده‌اند.... راهپیمایی هولناک سگ‌های شکاری عظیم‌الجثه و گری که آب بزاقشان به راه افتاده، با چشمانی حریص و پوزه‌های انتقام‌جویانه، سگ‌هایی بی‌صاحب، سگ‌هایی که به‌دلیل رفتن صاحبانشان به تعطیلات یا از سر بی‌علاقگی صاحبانشان رها شده‌اند یا به‌دلیل شرارت کتک خورده‌اند: برنال، تمام شهر در محاصرهٔ سگ‌های هار است، هر یک از آن‌ها با چشمانی مشتعل نگاهش را به من دوخته است، هر یک از آن‌ها در حال بالا آمدن از تپه است، به‌سوی بهارخوابی که در آن هستم، هر لحظه نزدیک و نزدیک‌تر می‌شوند، هر لحظه خطرناک‌تر، با پوشش کثیف و پنجه‌های زردرنگ. بولداگی رهبرشان است که با قهقههٔ انسانی خرناس می‌کشد و میخ‌های بزرگی قلاده‌اش را پوشانده‌اند و تقریباً آماده است که به من هجوم آورد. شناختمش: فارون است، سگِ رئیس‌جمهور مرحوم تران که در جست‌وجوی آرامگاه صاحبش است. سگ‌ها با صدایی وحشتناک رو به من پارس می‌کنند: برو. تردید نکن. دیگر نگاهش نکن.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۴۳۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۴۸۰ صفحه

حجم

۴۳۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۴۸۰ صفحه

قیمت:
۱۱۵,۰۰۰
تومان