کتاب ایران و جنگ جهانی اول
معرفی کتاب ایران و جنگ جهانی اول
کتاب ایران و جنگ جهانی اول (میدان نبرد قدرتهای بزرگ) نوشتهٔ تورج اتابکی و ترجمهٔ مهدی حقیقت خواه است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی هشت بخش که تاریخ ایران را در زمان جنگ جهانی اول شرح میدهد و تحلیل میکند.
درباره کتاب ایران و جنگ جهانی اول
کتاب ایران و جنگ جهانی اول پژوهشی است که تورج اتابکی در آن به مسئلهٔ جنگ جهانی اول در ایران میپردازد. جنگ جهانی اول که منجر به سرنگونی سلطنت قاجار و جایگزینی رضاشاه پهلوی به جای او شد، در تاریخ ایران مدرن بسیار مهم بود. انقلاب مشروطه با هدف لغو رژیم خودسرانه و ایجاد قانون اساسی و پارلمان مدرن انجام شد، اما ناآرامیها و شورشهای فزاینده توسط مردم کوچنشین، هرجومرج و بیثباتی را بههمراه داشت که با فشارهای جنگ و مداخلهٔ قدرتهای خارجی تشدید شد. ایران در آستانهٔ فروپاشی قرار داشت، مدرنیزاسیون شکست خورده بود و ناامیدی و فشار فزایندهٔ طبقات متوسط سرخورده، روشنفکران و جمعیت شهری، زمینه را برای تمرکز قدرت در زمان رضاشاه، مرد نظم فراهم کرد. جنگ جهانی اول و پیامدهای آن را میتوان مهمترین فصل سیاسی تاریخ قرن ۲۰ دانست. سقوط امپراتوریهای بزرگ مانند عثمانی و تأسیس کشورهای جدید، تنها بخشی از دستاوردها و تحولات حاصل از این جنگ بود. گرچه در آغاز، دولت ایران بیطرفی خود را بهصورت رسمی اعلام کرد، اما هیچیک از دولتها به آن توجه نکردند و این گونه بود که ایران تبدیل به میادین نبرد ابرقدرتها شد. آنچه در طول این جنگ بر ایران گذشت، سنگبنایی شد برای تغییراتی گسترده در ساختار سیاسی کشور؛ تاآنجاکه در نهایت موجب سقوط سلسلهٔ قاجاریه شد.
خواندن کتاب ایران و جنگ جهانی اول را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران تاریخ معاصر ایران پیشنهاد میکنیم.
درباره تورج اتابکی
تورج اتابکی متولد ۲۳ فوریهٔ ۱۹۵۰ و پژوهشگر ارشد در پژوهشکدهٔ تاریخ اجتماعی و استاد تاریخ اجتماعی خاورمیانه و آسیای مرکزی در دانشگاه لیدن هلند است. اتابکی فارغالتحصیل فیزیک نظری از دانشگاه ملی ایران و دانشگاه لندن است. او با رویکرد به تاریخ به تحصیل در این رشته در دانشگاه لندن و دانشگاه اوترخت هلند پرداخت. تورج اتابکی در کنار تدریس و پژوهش در کارنامهٔ خود، ریاست انجمن اروپایی مطالعات آسیای مرکزی، عضویت در شورای سردبیری نشریاتی همچون «مطالعات ایرانشناسی»، «مطالعات آسیای مرکزی» و «مطالعات تاریخ بینالمللی کار و کارگری» را دارد. تورج اتابکی سازماندهندهٔ کنفرانس دوسالهٔ انجمن بینالمللی مطالعات ایرانشناسی در شهر استانبول در سال ۲۰۱۲ و رئیس برگزیدهٔ انجمن بینالمللی مطالعات ایرانشناسی برای سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۶ بود. حوزهٔ مطالعات دانشگاهی تورج اتابکی تاریخ اجتماعی، تاریخ فرودستان، تاریخ کار و کارگری، تجدد و نوسازی در قلمرو جغرافیایی خاورمیانه، قفقاز و آسیای مرکزی است. «تاریخ فرودستان»، «تجدد آمرانه»، «آذربایجان در ایران معاصر» و «ایران و جنگ جهانی اول» از جمله آثار منتشرشدهٔ این نویسنده هستند.
بخشی از کتاب ایران و جنگ جهانی اول
«در هجدهم اكتبر ۱۹۱۷ شاخهای از تورك اُجاقی در باكو تأسيس شد. از جمله آرمانهای اين انجمن جديد، كه مدعی بود فعاليتهايش صرفاً در حوزه فرهنگی است، تمايل به «آشناسازی نسل جوانتر با ميراث تاريخی تركی خود و تحكيم خودآگاهی تركی از طريق تأسيس مدارس، سازماندهی همايشها و انتشار كتابها» بود. آچيق سؤز نه تنها از اين انجمن جديد استقبال كرد، بلكه به گزارش گسترده فعاليتهای آن پرداخت، گردهمايیهای پی در پی آن را در باكو پوشش داد و به انتشار سخنرانیهای ايراد شده در همايشهای آن پرداخت. اكثر اين مقالات مفصل درباره جنبههای مختلف تاريخ و فرهنگ مردمان مسلمان قفقاز جنوبی بودند. به نظر میرسد كه در اين بُرهه هيچكس در باكو به كاربُرد اصطلاح «آذربايجان» برای سرزمين جنوب قفقاز علاقهمند نبود. اصطلاحات تورك ميلّتی و قافقاز مُسلمان خالقی (مردم مسلمان قفقاز) غالباً برای معرفی ساكنان اين منطقه به كار میرفت. حتی نخستين مجمع مؤسسان، كه در ۲۹ آوريل ۱۹۱۷ در باكو تشكيل شد، مجمع كل مسلمانان قفقاز نام گرفت.
يك نتيجه خيزش سياسی در مسكو، كه سرانجام با به قدرت رسيدن بلشويكها پايان يافت، به وجود آمدن خلأ قدرت در قفقاز بود. به سال ۱۹۱۷، كميساريای ماورای قفقاز در تفليس تأسيس شد كه «حق ملتهای قفقاز را به خودمختاری» اعلام كرد. آن وقت ديگر بديهی بود كه داشناكهای ارمنی و منشويكهای گرجی آمادهاند قدرت خود را بر قلمرو وسيعی در منطقه تثبيت كنند. مساواتیهای باكو، كه در مجمع مؤسسان باكو از اكثريت مطلق برخوردار بودند، دريافتند كه زمان اقدام سريع سياسی فرا رسيده است. با از بين رفتن امپراتوری كهن روسيه، مساواتیها روی عثمانیها حساب میكردند كه اينك قدرت مسلط بیرقيب در منطقه به حساب میآمدند. هدف مساواتیها از كشمكش با ارمنیها و گرجیها تسلط بر منطقهای وسيعتر تا حد ممكن بود. آنها «علاوه بر باكو و استان گنجه، جمعيت مسلمان داغستان، قفقاز شمالی، اينگيلوهای مسلمان گرجیزبانِ زاكاتالی، ساكنان تركزبان ايالت ايروان و قارص، و حتی آجارهای مسلمان گرجیزبان ساحل جنوبی دريای سياه» را نيز از آن خود میدانستند. افزون بر آن، اكثريت مردم آذربايجانیزبان در منطقه وسيعی در شمال ايران زندگی میكردند و اصلیترين اميد آنها اين بود كه رهبران آذربايجان را در ايران به حمايت از طرح پيشنهاديشان برای وحدت ترغيب كنند. درنتيجه، در اكتبر ۱۹۱۷ فرستاده مخصوصی وارد تبريز شد، نزد سياستمداران محلی رفت و پيشنهاد كرد كه آنها از ايران جدا شوند و به همراه باكو به يك اتحاديه بزرگ بپيوندند. اما دموكراتهای آذربايجان پيشنهادشان را ردّ كردند.»
حجم
۲۸۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۰۸ صفحه
حجم
۲۸۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۰۸ صفحه