
کتاب سفرنامه ناصرخسرو
معرفی کتاب سفرنامه ناصرخسرو
کتاب سفرنامه ناصرخسرو نوشتهٔ ناصرخسرو قبادیانی و به اهتمام محسن خادم توسط گروه انتشاراتی ققنوس منتشر شده است. آلیس سی. هانسبرگر مقدمهای در شرح احوال شاعر در این اثر نگاشته است. «سفرنامه» اثر ابومعین ناصر ابن خسرو ابن حارث قبادیانی بلخی، یکی از آثار برجسته و کلاسیک ادبیات فارسی و از مهمترین سفرنامهها در تاریخ ایران و جهان اسلام است. این کتاب حاصل سفری هفتساله است که ناصرخسرو پس از تحولی روحی و گرویدن به مذهب اسماعیلی آغاز کرد. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب سفرنامه ناصرخسرو
کتاب سفرنامه اثر ارزشمند ابومعین ناصر ابن خسرو ابن حارث قبادیانی بلخی، یکی از شاهکارهای نثر فارسی و از مهمترین منابع دست اول جغرافیایی و تاریخی در دورهٔ اسلامی است. این کتاب حاصل سفری طولانی و پر مشقت هفتسالهٔ ناصرخسرو است که در سالهای ۴۳۷ تا ۴۴۴ هجری قمری (برابر با ۱۰۴۵ تا ۱۰۵۲ میلادی) به وقوع پیوست. این سفر، نقطهعطفی در زندگی ناصرخسرو بود و به اعتقاد برخی محققان، از جمله آلیس سی. هانسبرگر، در پی تحول روحی و گرایش او به مذهب اسماعیلیه صورت گرفت و دیدگاههای شاعرانه و مذهبی او در سراسر مشاهداتش در سفرنامه مشهود است. مسیر این سفر از مرو در خراسان آغاز شد و پس از عبور از مناطق وسیعی شامل شهرهای ایران (مانند نیشابور، اصفهان، تبریز)، آذربایجان، ارمنستان، آسیای صغیر، شام (سوریه و فلسطین شامل بیتالمقدس)، حجاز (مکه و مدینه) و در نهایت مصر، به پایان رسید. ناصرخسرو در طول این سفر طولانی و طاقتفرسا، شش بار توفیق زیارت خانه خدا را یافت. هدف اصلی ناصرخسرو از نگارش سفرنامه، ارائهٔ گزارشی دقیق و صادقانه از مشاهدات خود در این سرزمینها بوده است. او در این کتاب به توصیف جزءبهجزء شهرها، بناهای تاریخی، جوامع مختلف، آداب و رسوم مردم، وضعیت معیشتی، اوضاع اجتماعی و سیاسی، سیستمهای حکومتی و حتی جزئیات معماری و شهرسازی پرداخته است. بخش قابل توجهی از کتاب به شرح اقامت او در مصر و توصیف خلافت فاطمیان اختصاص دارد که در آن زمان در اوج قدرت و شکوه بودند و ناصرخسرو از نظم، امنیت و رفاه قاهره و دربار فاطمی با تحسین یاد میکند. سفرنامهٔ ناصرخسرو نه تنها یک اثر ادبی محسوب میشود که با نثری شیوا و روان نگاشته شده، بلکه منبعی دست اول و بسیار ارزشمند برای مطالعات تاریخی، جغرافیایی، مردمشناسی و اجتماعی قرن پنجم هجری است. دقت و امانتداری ناصرخسرو در بیان مشاهداتش، این کتاب را به سندی مهم برای شناخت اوضاع آن دوران تبدیل کرده است. این کتاب در کنار دیوان اشعار و آثار فلسفی ناصرخسرو، یکی از سه دسته اصلی آثار او را تشکیل میدهد و دریچهای منحصربهفرد به شخصیت و جهانبینی او میگشاید. ویرایشهای متعددی از این کتاب در طول قرنها منتشر شده و مورد توجه محققان قرار گرفته است. نسخهای که محتوای آن بررسی شد، با مقدمهای در شرح احوال نویسنده به قلم آلیس سی. هانسبرگر و به اهتمام محسن خادم، توسط انتشارات ققنوس در تهران در سال ۱۳۸۲ منتشر شده است. این ویرایش شامل نمایه و نقشه مسیر سفر نیز میباشد. به طور کلی، سفرنامهٔ ناصرخسرو بیش از یک گزارش سفر خشک است؛ این کتاب تصویری زنده و پویا از دنیای قرن پنجم هجری ارائه میدهد و عمق نگاه و دغدغههای نویسندهای بزرگ را بازتاب میدهد که هم به جزئیات مادی جهان و هم به حقایق معنوی زندگی توجه داشته است.
خلاصه کتاب سفرنامه ناصرخسرو
سفرنامه، گزارشی از سفر ناصرخسرو است که در آن، او به توصیف شهرها، بناها، آداب و رسوم مردم، وضعیت معیشتی، حکمرانان و نظامهای سیاسی، و جزئیات سفر خود میپردازد. بخش قابل توجهی از کتاب به شرح مشاهدات او از مصر در دوران خلافت فاطمیان اختصاص دارد که در آن زمان مرکز اصلی تبلیغ مذهب اسماعیلی بود. او در این بخش، از امنیت، رفاه و عظمت قاهره و دربار فاطمی با تحسین یاد میکند. همچنین، گزارشهای او از شهرهای مقدس مکه و مدینه و جزئیات مناسک حج از بخشهای مهم کتاب است. در کنار اینها، توصیفات او از شهرهای مختلف ایران و دیگر مناطق، اطلاعات ذیقیمتی از وضعیت آن روزگار به دست میدهد.
چرا باید کتاب سفرنامه ناصرخسرو را بخوانیم؟
کتاب منبع دست اول تاریخی و جغرافیایی و یکی از مهمترین منابع برای شناخت اوضاع اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و جغرافیای سرزمینهای اسلامی در قرن پنجم هجری است. نثر ساده و شیوا و دقیق ناصرخسرو نمونهای عالی از نثر فارسی قرن پنجم است. این کتاب پنجرهای به جهانبینی، دغدغهها، کنجکاویها و پشتکار ناصرخسرو بهعنوان یک جهانگرد، اندیشمند و مبلغ مذهبی میگشاید و توصیفات او از زندگی روزمره مردم، بازارها، امنیت راهها، وضعیت کشاورزی و صنایع، اطلاعات منحصربهفردی ارائه میدهد.
خواندن کتاب سفرنامه ناصرخسرو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به علاقهمندان به تاریخ ایران و جهان اسلام، دانشجویان و پژوهشگران تاریخ، جغرافیا، ادبیات فارسی و علوم اجتماعی، علاقهمندان به شناخت فرهنگها و تمدنهای مختلف، کسانی که به مطالعهٔ سفرنامهها و تجربیات جهانگردان علاقهمندند و دوستداران نثر فارسی کلاسیک پیشنهاد میشود.
درباره ناصرخسرو قبادیانی
ابومعین ناصر ابن خسرو ابن حارث قبادیانی بلخی زادهٔ ۳۹۴ و درگذشتهٔ ۴۸۱ هجری قمری، یکی از برجستهترین و تأثیرگذارترین چهرهها در گسترهٔ ادب و اندیشهٔ فارسی است. او شخصیتی چندوجهی بود که در کنار شاعری توانا، فیلسوفی ژرفاندیش، حکیمی دانا و جهانگردی کنجکاو، داعیهای متعهد برای مذهب اسماعیلی به شمار میرفت. زادگاه این حکیم بزرگ، قبادیان در نزدیکی شهر باستانی بلخ بود، اما سالهای پایانی عمر و درگذشت او در یمگان بدخشان گذشت؛ منطقهای کوهستانی که ناصرخسرو به دلیل فعالیتهای مذهبی و سیاسیاش ناگزیر به اقامت در آنجا، که به نوعی تبعید محسوب میشد، شد. ناصرخسرو از معدود دانشمندان و حکمای عصر خود بود که بر گسترهٔ وسیعی از علوم زمان خود احاطه داشت. او در علومی چون فلسفه، حساب، طب، موسیقی، نجوم، کلام و حکمت الهی صاحبنظر و مسلط بود و این تسلط علمی او در سراسر آثارش، چه نظم و چه نثر، مشهود است. او بارها در اشعار و نوشتههایش به دانش فراگیر خود اشاره کرده و از آن برای تبیین و اثبات دیدگاههایش بهره برده است. تسلط بیبدیل او بر قرآن مجید نیز زبانزد بود؛ ناصرخسرو، همانند حافظ و رودکی، از جمله شاعرانی است که کل قرآن کریم را از حفظ داشتهاند. او در آثار خویش به زیبایی و چیرهدستی از آیات و مفاهیم قرآن برای اثبات و بسط عقاید فلسفی و مذهبی خود، به ویژه در دفاع از مذهب اسماعیلی، استفاده کرده است. مشهورترین اثر منثور او، «سفرنامه» است. این کتاب، گزارشی دقیق، صادقانه و خواندنی از سفر هفتسالهٔ ناصرخسرو به سرزمینهای مختلف، از جمله حجاز، مصر فاطمی، شام، و بیتالمقدس است. سفرنامه نه تنها یک اثر ادبی ارزشمند است، بلکه منبعی دست اول و گرانبها برای شناخت جغرافیا، فرهنگ، اوضاع اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ایران و کشورهای همسایه در قرن پنجم هجری به شمار میرود و پنجرهای است به دنیای آن روزگار از نگاه یک شاهد عینی هوشمند. اشعار ناصرخسرو نیز که عمدتاً در قالب قصاید عمیق و پرمغز سروده شدهاند، آینهٔ تمامنمای اندیشهها، دغدغههای مذهبی، مناظرات کلامی و تسلط او بر علوم عقلی و نقلی هستند. شعر او شعری تعلیمی و فلسفی است که خواننده را به تفکر وامیدارد و از نظر محتوا و زبان بسیار منحصربهفرد و دارای سبک خاص خود است. ناصرخسرو قبادیانی به واسطهٔ دانش گسترده، تعهد مذهبی راسخ، سفرهای شگفتانگیز، آثار ماندگار و قلم توانایش، شخصیتی بیبدیل و ماندگار در تاریخ فرهنگ و ادب فارسی است که آثارش همچنان پس از گذشت قرنها، مورد مطالعه، تحقیق و تحسین قرار میگیرد.
فهرست کتاب سفرنامه ناصرخسرو
کتاب سفرنامه ساختار مشخصی بر اساس وقایع سفر و ترتیب جغرافیایی مسیر دارد. بخشهای اصلی آن را میتوان به ترتیب وقایع سفر به صورت زیر خلاصه کرد:
مقدمه و آغاز سفر: ناصرخسرو در مقدمه به شرح تحول روحی و رویای خود میپردازد که او را به سفر واداشت. سپس شرح سفر خود را از مرو آغاز میکند و به شهرهای مختلف خراسان و دیگر مناطق ایران و اطراف آن مانند نیشابور، بسطام، سمنان، ری، قزوین، تبریز و اصفهان میپردازد و مشاهدات خود از این شهرها را بیان میکند.
سفر به سوی غرب: ادامه مسیر به سمت غرب، شامل عبور از ارمنستان، آسیای صغیر و ورود به شام. در این بخش توصیفاتی از شهرها و مناطق این نواحی ارائه میدهد.
فلسطین و بیتالمقدس: شرح دقیق مشاهدات او از بیتالمقدس (اورشلیم) و مسجدالاقصی که جزئیات معماری و فضای مذهبی این مکانها را توصیف میکند.
سفر به مصر (دوران فاطمیان): بخش عمده و بسیار مهم کتاب به اقامت حدوداً سهسالهٔ او در مصر میپردازد. او به قاهره، پایتخت خلافت فاطمیان سفر کرده و تحت تاثیر عظمت، نظم، امنیت، علم و رفاه این شهر قرار میگیرد. او در این بخش به توصیف دربار فاطمی، مساجد، بازارها، دانشگاهها، وضعیت مردم و جزئیات حکومت فاطمی میپردازد.
سفر حج: شرح سفرهای متعدد (شش بار) ناصرخسرو به مکه و مدینه برای انجام مناسک حج. او جزئیات دقیقی از این شهرها و مناسک حج ارائه میدهد.
بازگشت به وطن: مسیر بازگشت از طریق حجاز و خلیج فارس به ایران. او در این بخش نیز مشاهدات خود را از مناطق و شهرهایی که در مسیر بازگشت از آنها عبور کرده، ذکر میکند.
پایان سفر و اقامت در یمگان: اشاره به بازگشت به منطقه بلخ و سپس پناه بردن به یمگان در بدخشان به دلیل مشکلات و مخالفتها. این بخش پایانی کتاب، به نوعی سرآغاز دورهٔ جدیدی از زندگی ناصرخسرو در انزوا و فعالیتهای فکری و مذهبی اوست.
بخشی از کتاب سفرنامه ناصرخسرو
«گفتم که شهر بیتالمقدّس بر سر کوهی است و زمین هموار نیست اما مسجد را زمین هموارو مستوی است، و از بیرون مسجد به نسبت مواضع هر کجا نشیب است دیوار مسجد بلندتر است از آن که پی بر زمین نشیب نهادهاند و هر کجا فراز است دیوار کوتاهتر است، پس بدان موضع که شهر و محلّها در نشیب است مسجد را درهاست که همچنانکه نقب باشد بریدهاند و به ساحت مسجد بیرون آورده و از آن درها یکی را بابالنّبی علیهالصّلوة و السلام گویند و این در از جانب قبله یعنی جنوب است، و این را چنان ساختهاند که ده گز پهنا دارد و ارتفاع به نسبت درجات جایی پنج گز علو دارد یعنی سقف این ممرّ در جاها بیست گز علو است، و بر پشت آن پوشش مسجداست، و آن ممرّ چنان محکم است که بنایی بدان عظمی بر پشت آن ساختهاند و در او هیچ اثر نکرده، و در آنجا سنگها بهکار بردهاند که عقل قبول نکند که قوّت بشری بدان رسد که آن سنگ را نقل و تحویل کند، و میگویند آن عمارت سلیمان بن داود علیهالسلام کرده است، و پیغمبر ما علیهالصّلوات والسلام در شب معراج از آن رهگذر در مسجد آمد، و این باب بر جانب راه مکه است، و به نزدیک در بر دیوار به اندازه سپری بزرگ بر سنگ نقشی است، گویند که حمزة بن عبدالمطلّب عمّ رسول علیهالسلام آنجا نشسته است سپری بر دوش بسته پشت بر آن دیوار نهاده و آن نقش سپر اوست. و بر این در مسجد که این ممّر ساختهاند دری به دو مصراع بر آنجانشانده، دیوار مسجد از بیرون قریب پنجاه گز ارتفاع دارد و غرض از ساختن این در آن بوده است تا مردم آن محلّه را که این ضلع مسجد با آنجاست به محلّه دیگر نباید شد چون درخواهند رفت. و بر در مسجد از دست راست سنگی در دیوار است بالای آن پانزده ارش و چهار ارش عرض همچنین در این مسجد از این بزرگتر هیچ سنگی نیست اما سنگهای چهار گز و پنج گز بسیار است که بر دیوار نهادهاند از زمین به سی و چهل گز بلندی. و در پهنای مسجد دری استمشرقی که آن را بابالعین گویند که چون از این در بیرون روند و به نشیبی فرو روند آنجا چشمه سلوان است. و دری دیگر است همچنین در زمین برده که آن را بابالحطة گویند، و چنین گویندکه این در آن است که خدای عزّ وجلّ بنیاسرائیل را بدین در فرمود در رفتن به مسجد قوله تعالی ادخلوا الباب سجّدا و قولوا حطة نغفرلکم خطایاکم و سنزیدالمحسنین و دری دیگر است و آن را بابالسّکینه گویند. و در دهلیز آن مسجدی است با محرابهای بسیار و در اوّلش بسته است که کسی در نتوان شد، گویند تابوت سکینه که ایزد تبارک و تعالی در قرآن یاد کرده است آنجا نهاده است که فرشتگان برگرفتندی. و جمله درهای بیتالمقدّس زیر و بالای نه در است که صفت کردهام.»
حجم
۷۰۴٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۲
تعداد صفحهها
۲۳۵ صفحه
حجم
۷۰۴٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۲
تعداد صفحهها
۲۳۵ صفحه