دانلود و خرید کتاب الینا در عروسی به صرف خارش مژگان کلهر
تصویر جلد کتاب الینا در عروسی به صرف خارش

کتاب الینا در عروسی به صرف خارش

نویسنده:مژگان کلهر
ویراستار:آتوسا صالحی
انتشارات:نشر افق
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب الینا در عروسی به صرف خارش

کتاب الینا در عروسی به صرف خارش نوشتۀ مژگان کلهر و ویراستاری آتوسا صالحی است. این کتاب را نشر افق منتشر کرده است.

درباره کتاب الینا در عروسی به صرف خارش

الینا در عروسی به صرف خارش جلد اول از مجموعه رمان الینا توسط مژگان کلهر برای کودکان نوشته شده است. تصویرگری این مجموعه را «سارا طبیب‌زاده» انجام داده و توانسته بر جذابیت داستان برای کودکان اضافه کند.

مجموعه‌ای برای همۀ بچه‌هایی که دوست دارند هم کتاب داستان بخوانند و هم بلند، بلند بخندند و هم با یک‌عالمه اطلاعات معرکۀ عجیب‌وغریب دوست‌هایشان را شگفت‌زده کنند. 

خواندن کتاب الینا در عروسی به صرف خارش را به چه کسانی پیشنهاد می کنیم

این کتاب برای کودکان نوشته شده است.

درباره مژگان کلهر

مژگان کلهر ویراستار، نویسنده و مترجم ادبیات کودک و نوجوان در سال ۱۳۵۰ در تهران زاده شد. او در رشتهٔ مترجمی زبان انگلیسی، تحصیل‌کرده است. مژگان کلهر از ویراستاران انتشارات افق و انتشارات پیدایش است. کلهر علاوه بر تألیف در حوزهٔ ادبیات کودک و نوجوان، ترجمهٔ چند رمان را هم برای نوجوانان در کارنامه‌اش دارد. کتاب «هی با من دوست می‌شوی» نوشتۀ او از سوی گروه کودک و نوجوان اسپانیا به زبان اسپانیایی منتشر شده است؛ این کتاب نخستین اثر مژگان کلهر است که به زبان اسپانیایی منتشر می‌شود.

بخشی از کتاب الینا در عروسی به صرف خارش

«سالی گفت: «چه می‌دونم.»

خانم بهداشت گفت: «چرا پس مقنعه‌هاتون رو درنمی‌آرید؟»

خانم گفت: «یه حرف رو چند بار باید بزنم؟»

مقنعه‌ام را برداشتم. موهایم به‌هم‌ریخته بودند. صبح شانه‌شان نکرده بودم. کمی با دستم موهایم را مرتب کردم. کمی چرب‌وچیلی بودند. کاش حرف مامان را گوش کرده بودم و دیشب رفته بودم حمام.

سالی گفت: «من شونه دارم، می‌خوای؟»

گفتم: «بده.»

و با شانهٔ سالی موهایم را مرتب کردم. سالی موهایش را بافته بود و با کش بنفش بسته بود. نگاهی به دور و برم انداختم. بقیهٔ بچه‌ها هم دست‌کمی از من نداشتند. یکی دو نفر تل سر داشتند و کیمیا هم کلیپس گنده‌ای روی سرش داشت. اما گل‌سر یاسی از همه قشنگ‌تر بود.

خانم بهداشت با دو تا خودکار شروع کرد به دیدن موهای بچه‌ها و خانم توضیح داد: «می‌خوایم ببینیم وضعیت نظافتتون چه جوریه، به‌موقع حموم می‌رید یا نه؟»

یاسی داد زد: «اجازه! من یه روز در میون می‌رم حموم.»

خانم سر تکان داد و خانم بهداشت گفت: «یادتون باشه از وسایل شخصی هم‌دیگه استفاده نکنید.»

به سالی گفتم: «شونه‌ات تمیز بود؟»

سالی گفت: «می‌خواستی خودت شونه داشته باشی.»

خانم بهداشت رسید به میز ما و با خودکارهایش موهایم را به هم ریخت. سرم خارش گرفت.

گفت: «چند روز درمیون می‌ری حموم؟»

الکی گفتم: «دو روز در میون.» یاسی برگشت عقب. زبانم را برایش درآوردم. خانم بهداشت موهای سالی را هم دید و بعدش نوبت یاسی شد. یاسی داد زد: «من نمی‌خوام موهام رو با اون خودکارا به هم بریزین.» و دستش را گذاشت روی موهایش.

خانم گفت: «یاسمن مرتب‌ترین دختر کلاسه. مادرش پزشکه. فکر نکنم مشکلی باشه.»

سالی گفت: «دیدی خانم فرق می‌ذاره؟»

گفتم: «چون مامانش تو انجمن مدرسه‌ست.»

خانم بهداشت جلوی کلاس ایستاد و گفت: «دیگه تو کلاس مقنعه‌هاتون رو در نیارید. اگه دیدین سرتون می‌خاره بیاید اتاق بهداشت. هفته‌ای دوبار باید برید حموم. اونایی که نمی‌تونن موهاشون رو خوب بشورن، بهتره موهاشون رو کوتاه کنن وگرنه اگه موی کثیف ببینم خودم کوتاهش می‌کنم.»

بعد به من و سحر و نیلوفر بهرامی اشاره کرد و گفت: «شما سه تا هم موهاتون خیلی چرب بود. دفعهٔ دیگه این‌جوری نباشه.» بعد هم از کلاس بیرون رفت.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۸٫۸ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۸۸ صفحه

حجم

۸٫۸ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۸۸ صفحه

قیمت:
۵۷,۵۰۰
۱۷,۲۵۰
۷۰%
تومان