کتاب روشنگری و بنیادهای فکری فرهنگ مدرن
معرفی کتاب روشنگری و بنیادهای فکری فرهنگ مدرن
کتاب روشنگری و بنیادهای فکری فرهنگ مدرن نوشتهٔ لویی دوپره و ترجمهٔ سیدمسعود آذرفام است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی در باب فرهنگ مدرن و روشنگری.
درباره کتاب روشنگری و بنیادهای فکری فرهنگ مدرن
گفته شده است که یکی از دورههای اساسی غرب مدرن که فهم آن برای ما ضرورت دارد دورهٔ روشنگری است. مؤلفههای روشنگری در قنهای ۱۷ و۱۸ میلادی بر ذهن غربی سیطره داشتند و همهٔ حوزههای حیات آدمی از فلسفه و هنر و ادبیات تا جامعه و سیاست و تاریخ را متحول کردند. در این دوره که در پی انسانگرایی رنسانس رشد کرد و پیوندی جدانشدنی با انقلاب علمی داشت، اندیشمندان و روشنفکران با اتخاذ نگرشی خوشبینانه به عالم، به دفاع از علم طبیعی برخاستند، به نقد خرافه و عدم تساهل پرداختند و علیه کلیسا و دولت شوریدند. به عقیدهٔ بسیاری شاید بتوان مهمترین ویژگی این دوره را توسل به عقل دانست. روشنگری مدعی بود که هیچچیز را برتر و فراتر از عقل نمیداند و هر چیزی را از سر تیغ نقد عقلانی میگذراند. هدف این عقلانیت نیز دانش، آزادی و شادکامی بود، هرچند باید توجه کرد که ایدئال عقلانیت در آن دوران صرفا ایدئالی تنظیمی نبود، بلکه ایدئالی مطلق بود و از آنجا که هر گونه مطلقگرایی ناگزیر نسبتی با خشونت دارد، روشنگری نیز چه در حوزهٔ نظر و چه در حوزه عمل (مخصوصا در رویدادهایی چون انقلاب فرانسه) به خشونت کشیده شد.
کتاب روشنگری و بنیادهای فکری فرهنگ مدرن نوشتهٔ لویی دوپره و دربردارندهٔ شرحی توصیفی و انتقادی بر جنبش روشنگری است که تقریبا به تمام جوانب این جنبش میپردازد و تأثیر آن را در مقولات مختلفی چون فلسفه، هنر، ادبیات، تاریخ، سیاست، اخلاق و دین مشخص میکند. نویسنده در این اثر نشان میدهد که چگونه مؤلفههای روشنگری بر بنیادهای فکری فرهنگ مدرن تأثیر گذاشتند. این اثر در ده فصل نگاشته شده که عنوان فصلهای آن عبارت است از «تعریف، و توجیهی موقتی»، «کیهانی متفاوت»، «معنای جدیدی از خودبودگی»، «به سوی برداشتی نوین از هنر»، «بحران اخلاقی»، «خاستگاه نظریات اجتماعی مدرن»، «علم نوین تاریخ»، «بحران مذهبی»، «ایمان فیلسوفان» و «تداوم و نوگری معنوی».
خواندن کتاب روشنگری و بنیادهای فکری فرهنگ مدرن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران فلسفهٔ مدرن و علاقهمندان به مطالعهٔ در باب روشنگری پیشنهاد میکنیم.
درباره لویی دوپره
لویی دوپره استاد بازنشستهٔ دپارتمان مطالعات دینی دانشگاه «ییل» و فارغالتحصیل دانشگاه کاتولیک «لُوِن» است. او آثار مهمی پیرامون مدرنیته همچون کتابهای «روشنگری و بنیادهای فکری فرهنگ مدرن»، «دین و ظهور فرهنگ مدرن» و «گذار به مدرنیته: رسالهای پیرامون هرمنوتیک طبیعت و فرهنگ» را در کارنامهٔ خود دارد که هر یک به نوبهٔ خود آثاری آموزنده هستند. نکته قابل توجه این است که با توجه به سبقهٔ مذهبی دوپره، آثار او دربارهٔ مدرنیته به معنای دقیق کلمه علمی هستند و چندان اثری از پیشداوریها و جانبداریهای مذهبی در آنها دیده نمیشود.
بخشی از کتاب روشنگری و بنیادهای فکری فرهنگ مدرن
«نظریه قرارداد اجتماعی بیشتر ایدئولوژیای برای تغییر بود تا تفسیری علمی از واقعیتهای سیاسی. این نظریه که در اواخر قرن هفدهم و نیز قرن هجدهم صورتبندی شد چندان پایهای در تاریخ نداشت. معنای نظریه قرارداد اجتماعی اساسا با مفهومی که همان نام را در قرن شانزدهم داشت فرق میکرد. بر اساس نظریه قبلی، آدمیان از همان آغاز در جوامعی ساختارمند میزیستند و برای این کار به هیچ قراردادی هم نیاز نداشتند. قرارداد صرفا مرتبط به شکل خاصی از حکومت بود که آنان میخواستند تصویبش کنند. از این رو، به باور فرانسیسکو سوارز، نظریهپردازسیاسی بزرگ در بین مدرسیون قرن شانزدهم، هنگامی که آدمیان نظام سیاسی خاصی را تصویب یا رد کردند، گروهی یکپارچه ــ corpus quoddam mysticum {یک پیکره عرفانی} ــ را بنیان نهادند. هوگو گروتیوس طرح ایده وضعی پیشاسیاسی را به منزله فرضیهای کارآمد ریخت تا اصول حقوقی معتبر در یک کشور را به قانون بینالمللی تعمیم دهد. اما او نیز همچون مدرسیون در باب این تز چون و چرا نکرد که آدمیان همواره در جوامعی ساختارمند زیستهاند.
نزد لاک و پیروانش در انگلستان و بعدها در فرانسه و آلمان، ایده قراردادی اجتماعی بایست در خدمت هدف دیگری میبود: توجیه دولت مدرن. به باور آنان قانون طبیعی، در معنای روندی تاریخی، آدمیان را از وضعی پیشاسیاسی به وضعی سیاسی سوق داد. بدینسان فرض را بر این گذاشتند که وضع مدنی «مرحلهای مترقی را در تکامل خود قانون طبیعی برمیسازد... مضاف بر تکامل قانون طبیعی محض» و نیز نژاد بشری متشکل از افرادی جدا از هم است که قادرند جامعهای را صرفا بر پایه موافقت صریح شکل دهند. قرارداد اجتماعی یگانه اسباب مشروع گذار از وضعی به وضع دیگر بود. بدینسان تصمیم آزادانه ارادههای فردی به یگانه بنیاد مشروع جامعه بدل شد. با وجود این، لاک برخلاف هابز وضع طبیعی را وضعی حقیقتا اجتماعی میدانست. او بهندرت از «قرارداد» اجتماعی سخن میگوید، و در عوض اصطلاح «پیمان»، با دلالت اعتماد اجتماعگرایانهاش، راترجیح میدهد. او همچنین در گذار از وضع طبیعی به وضع جامعه مدنی دو مرحله را از هم تمییز نمیدهد: نخست قراردادی اجتماعی که انسجام اجتماعی را بین افراد بیاورد و سپس قراردادی سیاسی که حاکمیت سیاسی را برسازد. لاک حتی مانند سلفش هابز و خلفش روسو میپنداشت که آدمیان به واسطه اراده آزادشان اجتماعی میشوند. این تزِ مسئلهساز که آدمیان خویشتن را از موجوداتی جامعهپذیر به موجوداتی اجتماعی بدل میسازند پیامد این اصل مدرن است که اشخاص نحوه بودنشان را خودشان انتخاب میکنند. اگر آنان در جامعه زندگی میکنند، حتما بنا به تصمیم خودشان بوده است. قرارداد اجتماعی بر این تصمیم صحه میگذارد و توده مردم را به پیکرهای منسجم بدل میسازد.»
حجم
۷۸۶٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۵۳۶ صفحه
حجم
۷۸۶٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۵۳۶ صفحه