
کتاب با کودک بدقلق و ناآرام چه کنیم؟
معرفی کتاب با کودک بدقلق و ناآرام چه کنیم؟
کتاب با کودک بدقلق و ناآرام چه کنیم؟ (مهارتهای عملی برای والدین و مشاوران) با عنوان اصلی Effective Parenting for the Hard-to- Manage Child نوشتهٔ جورجا د گانگی و آن کندل و ترجمهٔ سولماز جوکار و یاسمن بانکی توسط انتشارات ارجمند منتشر شده است. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب با کودک بدقلق و ناآرام چه کنیم؟
امروزه تقریباً بسیاری از والدین به نقش روش های تربیتی آگاهند، اما یافتن کتاب هایی با زبان ساده و به دور از اصطلاحات تخصصی در این زمینه آسان نیست . کتاب با کودک بدقلق و ناآرام چه کنیم؟، کتابی مهارتمحور است و برای والدینی که کودک بدقلقی دارند نگاشته شده و تکنیک های آن دارای پشتوانه ای علمی و تجربی است. در هر فصل از کتاب، ابتدا توصیفی از رایجترین مشکلات کودکان به همراه علل آن ها آمده و سپس راهبردهای علمی و مؤثر همراه با نمونههای عینی ارائه شده است. هدف این کتاب، آموزش مهارتهای فرزندپروری است تا والدین بتوانند بدون آسیب زدن به اعتمادبهنفس چنین کودکانی، از آنها افراد کارآمدی بسازند. این کتاب جذاب و خواندنی را به تمام والدینی که در آرزوی داشتن کودکانی شاد،سالم،با اعتماد به نفس و خود کفا هستند، توصیه می کنیم. کتایون خوشابی، روانپزشک و فلوشیپ روانپزشکی کودک مقدمهٔ کتاب حاضر را نوشته است. نسخهٔ حاضر، چاپ چهارم این کتاب است.
چرا باید کتاب با کودک بدقلق و ناآرام چه کنیم؟ را بخوانیم؟
خواندن این کتاب به دلیل درک بهتر شرایط کودکان بدقلق، یادگیری راهبردهای مؤثر برای مراقبت از این کودکان، افزایش مهارتهای فرزندپروری، بهبود ارتباط والدین با فرزندان و کاهش احساس بی کفایتی و افزایش اعتمادبهنفس والدین مفید است.
خواندن کتاب با کودک بدقلق و ناآرام چه کنیم؟ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
بخشی از کتاب با کودک بدقلق و ناآرام چه کنیم؟
«نمیتوان یک ثانیه هم از او غافل شد. هفتهٔ پیش که به شهر بازی رفته بودیم، هنوز ده ثانیه نگذشته بود که او انگشتانش را در همهٔ نوشیدنیهای روی میز غذا کرده بود، گوش سگ یک نفر را کشیده بود و بدون اینکه پول بدهد، دارت پرتاب کرده بود. من گاهی فکر میکنم که باید برای او افسار بگذارم اما این یک بدرفتاری تلقی میشود.
من نوح را تا هفت سالگی زنده نگهداشتهام و فکر میکنم تا اینجا شاهکار کردهام. من از ترس جان او باید کوچکترین حرکت او را زیر نظر داشته باشم که مبادا بلایی سر خودش بیاورد. وقتی او دو ساله بود، در حالیکه یک کارد آشپزخانه در دستش بود از پیشخوان آشپزخانه و بعد از یخچال بالا میرفت. وقتی به کارهای خطرناک او فکر میکنم تمام موهای تنم سیخ میشود. یک بار او سیم برقی که به دیوار متصل بود را گاز زد و این واقعاً یک معجزه بود که دچار برقگرفتگی نشد. یکبار هم سعی کرد که از پنجره پرواز کند در حالیکه مانند سوپرمن یک حولهٔ حمام را مثل شنل دور گردنش گره زده بود. یکبار هم زیر اتومبیل همسایه رفته بود تا ببیند که آن زیر چه خبر است.
خوشبختانه قبل از اینکه همسایه با ماشین او را زیر بگیرد، من او را پیدا کردم. من به تمام متخصصان این شهر سر زدهام تا راهحلی برای این مشکل پیدا کنم و عقل خودم را از دست ندهم. من فرزندم را خیلی دوست دارم. او ثمرهٔ زندگی من است. اما اگر نتوانم راهی پیدا کنم که تمرکزش را حفظ کند، سطح فعالیتش را کنترل کند و به هرچیزی که میبیند دست نزند، همین روزها خودم را از صخره پرت میکنم. من واقعاً دلم میخواهد این فرصت را داشته باشد که دو دقیقه بدون اینکه نوح وول بخورد و خلقش تنگ شود او را در بغلم بگیرم و نوازش کنم. تنها زمانی که او کمی آرام است وقتی است که خوابآلوده میشود، حتی در این شرایط هم باید نیم ساعت موهای مرا نوازش کند تا خوابش ببرد. داستان من اینگونه است. امیدوارم شما بتوانید در این مورد به من کمک کنید.»
حجم
۲٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۵۴ صفحه
حجم
۲٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۵۴ صفحه