کتاب بوروکراسی
معرفی کتاب بوروکراسی
کتاب بوروکراسی نوشتهٔ لودویگ فون میزس و ترجمهٔ رسول قنبری بوئینی است و انتشارات روزنه آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب بوروکراسی
مسئلهٔ اصلی در کشمکشهای اجتماعی و سیاسی امروزی این است که آیا انسان باید آزادی، ابتکار عمل خصوصی و مسئولیت فردی را از دست دهد و تسلیم قیمومیت سازوبرگ عظیم اجبار و زور، یعنی دولت سوسیالیستی شود یا نه.
آیا تمامیتخواهی اقتدارگرا باید جایگزین فردگرایی و دموکراسی شود؟ آیا شهروند باید به رعیت و زیردستی در ارتش همهشمول کار اجباری تبدیل شود که ملزم به اطاعت بیچونوچرا از دستورات مافوق خود باشد؟ آیا باید از باارزشترین امتیاز خود برای انتخاب وسیله و هدف و شکلدادن به زندگی خود محروم شود؟
میتوان از نقطه نظرات گوناگون به مشکلات موجود در تضاد میان سوسیالیسم و سرمایهداری حمله کرد. در حال حاضر بهنظر میرسد که بررسی افزایش کارگزاران بوروکراتیک، مناسبترین راه است. تجزیهوتحلیل بوروکراتیسم، فرصتی عالی برای شناخت مشکلات بنیادین مناقشه بهدست میدهد.
اگرچه تکامل بوروکراتیسم در سالهای اخیر بسیار سریع بوده است، اما آمریکا هنوز در مقایسه با سایر نقاط جهان، صرفاً آسیبی سطحی دیده است. در آمریکا صرفاً میتوان بخش اندکی از ویژگیهای بارز مدیریت بوروکراتیک را مشاهده کرد. بنابراین، اگر به برخی از جنبهها و نتایج جنبش که تنها در کشورهایی با سنت بوروکراتیک قدیمیتر قابل مشاهده بود نپردازیم، بررسی بوروکراتیسم در این کشور ناقص خواهد بود. چنین مطالعهای باید تجربیات کشورهای کلاسیک بوروکراتیسم (فرانسه، آلمان و روسیه) را تحلیل کند.
دو روش برای انجام امور در چارچوب جامعهٔ بشری (یعنی همکاری مسالمتآمیز میان افراد) وجود دارد. یکی مدیریت بوروکراتیک است؛ دیگری مدیریت سود.
به خوبی میدانیم که در عصر ما، مدیریت سود بسیار نامحبوب است. مردم به شدت مشتاقاند برنامهریزی همهجانبه توسط یک قدرت مرکزی (یعنی سوسیالیسم) را جایگزین برتری مصرفکنندگان بهمثابه کنشگر در اقتصاد بازار کنند. اما درعینحال همان افراد بهشدت بر کاستیهای بوروکراسی میتازند. آنها نمیبینند که خودشان با مطالبهٔ مصرانهٔ سرکوب مدیریت سود، خواستار بوروکراسی بیشتر و بیشتر و حتی بوروکراتیزاسیون کامل تمام حوزههای امور انسانی هستند.
حوزههایی از فعالیتهای انسان وجود دارد که در آنها نمیتوان مدیریت سود را مطرح کرد و باید مدیریت بوروکراتیک حاکم باشد.
کتاب بوروکراسی به دنبال محکوم کردن یا سرزنش بوروکراسی نیست؛ بلکه در تلاش است تا به معنای مدیریت بوروکراتیک امور و تفاوت آن با مدیریت سود اشاره کند. همچنین نشان خواهد داد که مدیریت بوروکراتیک در کدام زمینهها تنها روش ممکن برای انجام امور است. در نهایت به دنبال آشکارسازی پیامدهایی است که تلاش حکومتها و احزاب سیاسی معاصر برای جایگزینی کنش حکومتی بهجای کسبوکارهای خصوصی به بار آورده است و در آینده نیز بهدنبال خواهد داشت.
بررسی این مسائل، بینش لازم را برای ارزیابی مناسب دو نظام ساماندهی اقتصادی جامعه (اقتصاد بازار و سوسیالیسم) فراهم میآورد. این بررسی، معنای نهفته در برنامهٔ لنین را آشکار میسازد: یعنی «ساماندهی کل نظام اقتصاد ملی مانند نظام پُست»، تبدیل کل جامعه به «یک اداره و یک کارخانه» و تبدیل تمام شهروندان «به کارمندان تحت استخدام دولت».
این کتاب اولین بار در سال ۱۹۴۴ نوشته و منتشر شد و در برخی از موارد به شرایط و اشخاص آن دوره اشاره دارد. ظاهر بیرونی شرایط تا حدی تغییر کرده است و برخی از بتهای سال ۱۹۴۴، تقدس خود را از دست دادهاند. اما ویژگیهای اساسی مشکلات سیاسی مربوطه تغییر نکرده است. تضاد تاریخی بزرگ میان فردگرایی و جمعگرایی، بشر را به دو اردوگاه متخاصم تقسیم کرده است، درست مانند همان هجده سال پیش. بنابراین بررسی تفاوت میان مدیریت بوروکراتیک و مدیریت کسبوکار هنوز هم از اهمیت بالایی برخوردار است.
خواندن کتاب بوروکراسی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزههای جامعهشناسی و علوم سیاسی و روابط بینالملل پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب بوروکراسی
«اصطلاحات بوروکرات، بوروکراتیک و بوروکراسی آشکارا طعنهآمیزند. هیچ کس خود را بوروکرات یا شیوههای مدیریتی خود را بوروکراتیک نمینامد. این کلمات همیشه در معنایی ننگآور بهکار میروند؛ و همیشه بر انتقادی تحقیرآمیز از افراد، نهادها یا رویهها دلالت دارند. هیچکس شکی به دل ندارد که بوروکراسی کاملاً بد است و نباید در دنیایی بینقص وجود داشته باشد.
دلالتهای ناشایست اصطلاحات مورد بحث تنها به آمریکا و دیگر کشورهای دموکراتیک محدود نمیشود، بلکه پدیدهای جهانی است. حتی در پروس (نمونهٔ کامل حکومت اقتدارگرا) هیچکس نمیخواست بوروکرات خوانده شود. مشاور ارشد دولتی پادشاه پروس، به عزت و قدرتی که به او اعطا شده بود افتخار میکرد. خودستاییاش موجب میشد از احترام زیردستان و مردم لذت ببرد. او غرق در اندیشهٔ اهمیت و لغزشناپذیری خود شده بود. اما اگر کسی او را بوروکرات میخواند، توهین گستاخانهای تلقی میشد. از نظر خودش، نه یک بوروکرات که کارمندی دولتی بود، و بر اساس حکم اعلیحضرت، مأمور دولت بود و بیوقفه و شب و روز برای رفاه ملت کار میکرد.
شایان ذکر است «مترقیانی» که منتقدانْ ایشان را مسئول گسترش بوروکراسی میدانند، جرأت دفاع از نظام بوروکراتیک را ندارند. برعکس، در محکوم کردن بوروکراسی، به کسانی میپیوند که از جهات دیگر آنها را بهعنوان «مرتجعان» میشناسند. آنان معتقدند که این روشهای بوروکراتیک اساساً برای آرمانشهری که هدف خود آنهاست، ضروری نیست. میگویند بوروکراسی روش نامطلوبی است که در آن، نظام سرمایهداری سعی میکند با گرایش اجتنابناپذیرش به سوی پنهانسازی خود، بهترتیباتی مؤثر دست یابد. پیروزی نهایی اجتنابناپذیر سوسیالیسم، نه تنها سرمایهداری، بلکه بوروکراتیسم را نیز از میان خواهد برداشت. در دنیای شاد فردا، در بهشت برین برنامهریزی همهجانبه، دیگر بوروکراتی وجود نخواهد داشت. انسان عادی برتری خواهد یافت؛ مردم خود به تمام امور خود رسیدگی خواهند کرد. فقط بورژوای تنگنظر میتواند به دام این خطا بیفتد که بوروکراسی مقیاسی کوچک از آنچه را که سوسیالیسم برای بشریت در چنته دارد، به ما خواهد چشاند.
بنابراین بهنظر میرسد که همه بر سر شر بودن بوروکراسی توافق دارند. اما این هم درست است که هیچ کس تا به حال سعی نکرده با زبانی غیرمبهم، معنای واقعی بوروکراسی را بیان کند. این کلمه عموماً بهصورت بیقیدوبندی استفاده میشود. اگر کسی تعریف و توضیح دقیقی از آنها بخواهد، بسیاری از آنان شرمزده خواهند شد. اگر حتی نمیدانند بوروکراسی و بوروکرات به چه معناست، چگونه میتوانند آنها را محکوم کنند؟»
حجم
۱۶۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۵۶ صفحه
حجم
۱۶۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۵۶ صفحه
نظرات کاربران
سلام کتاب شیخنا میزس رو به همه تدریس می کنم فقط یه سوال داشتم مهدی تدینی هم این کتاب و ترجمه کرده خواستم بدونم کدومشون اول این کتاب و ترجمه کردند؟