کتاب درآمدی کوتاه بر فلسفه ذهن
معرفی کتاب درآمدی کوتاه بر فلسفه ذهن
کتاب درآمدی کوتاه بر فلسفه ذهن نوشتهٔ نیل کمبل و ترجمهٔ محمد یوسفی است و نشر نی آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب درآمدی کوتاه بر فلسفه ذهن
کتاب درآمدی کوتاه بر فلسفه ذهن برای دورههای مقدماتیِ فلسفهٔ ذهن طراحی شده است و میتوان از آن هم به عنوان متن پایه هم، در حالت ایدئال، به عنوان مجموعهای از مباحث محوری در این حوزه استفاده کرد. فلسفهٔ ذهن گرچه بخشی جذاب از فلسفه است اما مباحث اصلیِ آن اغلب فشرده و از نظر فلسفی پیشرفتهاند، چراکه نوعاً برای دانشجویان دورهٔ کارشناسی نوشته نشدهاند. از این رو، این کتاب متنی است که میتواند دانشجویانِ حوزهٔ فلسفه را با نظریهها و مباحث اصلیِ این موضوعِ گیرا و دوستداشتنی بهشیوهای روشن و قابل فهم آشنا کند.
این کتاب به بررسی مواضع فلسفی در باب ماهیت ذهن (یا بهتر بگوییم حالتهای ذهنی) اختصاص دارد. توجه به این نکته حائز اهمیت است که در این کتاب و بهطور کلی در مباحث فلسفهٔ ذهن، منظور از ذهن همان حالتها یا پدیدههای ذهنی از قبیل درد، خشم، لذت، ادراک و احساس است و نباید برای ذهن، به نحوی، وجودی مستقل قائل شد و این حالتها یا پدیدههای ذهنی را به آن نسبت داد. بیراه نیست اگر بگوییم فلسفهٔ ذهن متافیزیک ذهن است. دوگانهگرایی و فیزیکالیسم (مادیگرایی) ـچه نوعِ تقلیلگرای آن و چه غیرتقلیلگراــ مواضعی متافیزیکی هستند که در این کتاب به زبانی ساده و روشن بررسی شدهاند. معضل تعاملِ امر ذهنی و امر فیزیکی، که در بخش نخست ارزیابی میشود، معضلی نبوده است که دوگانهگرایی بتواند گریبانش را از آن رها کند. از این رو فلسفهٔ ذهنِ امروزی عموماً فلسفهای فیزیکالیستی است. مطابق فیزیکالیسم، همهچیز در عالمْ فیزیکی یا از شئون امر فیزیکی است. این سخن بیدرنگ ما را وامیدارد که بپرسیم: آیا درد، ترس و سعادت اموری فیزیکیاند؟ آیا از ماده درست شدهاند؟ باری، اگر به فیزیکالیسم باور داشته باشیم، با حذف زیرساختهای فیزیکی (مغزی)، تمامی پدیدههای ذهنی حذف میشوند و به عبارتی بدون آن بنیانهای فیزیکی، پدیدههای ذهنی تحقق نخواهند یافت ـاین امر دستکم با دستاوردهای علوم عصبشناختی قویاً تأیید میشود. گرچه امروزه فیزیکالیسم، خصوصاً در مقایسه با دوگانهگرایی، از کفایت و مقبولیت بالایی برخوردار است، چنان که در این کتاب خواهید دید، خود دچار مسائل و معضلات فراوان است.
نویسندهٔ کتاب، پروفسور نیل کمبل، PhD خود را در رشتهٔ فلسفه در سال ۱۹۹۷ از دانشگاه مکمستر دریافت کرد و از سال ۲۰۰۰ عضو دپارتمان فلسفه در دانشگاه ویلفرد لوریر در کاناداست. کمبل مطالعات گستردهای دربارهٔ استدلالهایی برای پیپدیدارگرایی کوالیا که در این کتاب با آن آشنا میشویم و علیت ذهنی در فیزیکالیسم غیرتقلیلگرا داشته است و هماکنون در عرصههای گوناگون فلسفهٔ ذهن به پژوهش اشتغال دارد.
خواندن کتاب درآمدی کوتاه بر فلسفه ذهن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران و دانشجویان رشتهٔ فلسفه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب درآمدی کوتاه بر فلسفه ذهن
«اگر از مسئلهٔ ذهنبدن طوری صحبت کنیم که گویی یک مسئله است، تا حدی خطا خواهد بود. در واقع مسئلهٔ ذهنبدن مجموعهای است از مباحث فلسفی که در سه دستهٔ عمده جای میگیرند. نخست، و مهمتر از همه، مسئلهٔ هستیشناختی است. هستیشناسی مطالعهٔ وجود [یا موجود] است؛ تأمل در این باره که چه چیز یا چیزهایی در جهان وجود دارد. مسئلهٔ هستیشناختی به این پرسش میپردازد: موجود انسانی چه نوع چیزی است؟ هستیشناسی از این میگوید که آیا ما صرفاً بدنهای فیزیکیِ پیچیده هستیم یا علاوه بر آن، ذهن یا روحِ غیرفیزیکی هم داریم. دوم، مسئلهٔ معرفتشناختی است. معرفتشناسی دانشِ مطالعهٔ معرفت است؛ اینکه چگونه کسبِ معرفت میکنیم و تفاوت میان معرفت و عقیده چیست. مسائل معرفتشناختیِ مسئلهٔ ذهنبدن، پرسشهایی دربارهٔ معرفت از اذهان دیگر را ارزیابی میکند، نظیر: از کجا میدانیم دیگران چه فکر و باور یا احساسی دارند؟ از کجا میدانیم دیگران ذهن دارند؟ اینها پرسشهای دشواری هستند، زیرا حالتهای ذهنیِ فرد در مقایسه با اوصاف و حالتهای فیزیکیِ او، به نظر از نوعی بسیار متفاوت است. برای مثال، ما میتوانیم با نگاهکردن به طرز نوشتن یا برداشتن لیوان آب پیببریم که فردی راستدست است یا چپدست، اما نمیتوان بهآسانی دریافت که فرد چه فکر یا احساس یا باوری دارد، بهویژه اگر او در خصوص افکار و احساساتش محافظهکار هم باشد. نمیتوان آنطور که چپدستبودنِ فرد را مشاهده میکنیم، باورهایش را مشاهده کنیم. سوم، مسئلهٔ معناشناختی است. معناشناسی علمِ مطالعهٔ معناست؛ از این رو مسئلهٔ معناشناختی بررسی میکند که واژههایی نظیر «درد»، که به حالتهای ذهنی ارجاع میدهند، معنای خود را از کجا کسب میکنند. فیلسوفانی که مشتاق این نوع پرسشها هستند، میخواهند بدانند آیا واژهٔ «درد» به احساسی ضرورتاً خصوصی (کیفیت حسِّ درد نزد کسی که آن را حس میکند) ارجاع میدهد، یا اینکه معنایش را از پدیدههایی مشاهدهپذیر میگیرد؛ پدیدههایی نظیر رفتار (مثلاً «آخ» گفتن) و شرایطی که رفتار مورد نظر در آن بروز میکند (مثلاً بعد از آسیب بدنی).»
حجم
۲۰۵٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۱۱ صفحه
حجم
۲۰۵٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۱۱ صفحه