کتاب در اردوگاه محکومین فرانتس کافکا + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

معرفی کتاب در اردوگاه محکومین

«در اردوگاه محکومین» داستانی است از فرانتس کافکا(۱۹۲۴-۱۸۸۳)، نویسنده آلمانی. این کتاب همچنین تحلیلی از هانس دیتر تسیمِرمَن، منتقد ادبی آلمانی پیرامون این داستان را در بردارد.

درباره فرانتس کافکا

فرانتس کافکا در ۳ ژوئیهٔ ۱۸۸۳ به دنیا آمد. او یکی از بزرگ‌ترین داستان‌نویسان، رمان‌نویسان و نمایشنامه‌نویسان آلمانی‌زبان در سدهٔ ۱۹۲۰ میلادی است. آثار کافکا در زمرهٔ تأثیرگذارترین آثار در ادبیات غرب به شمار می‌آیند. فرانتس کافکا به دوست نزدیک خود «ماکس برود» وصیت کرده بود که تمام آثار او را نخوانده، بسوزاند. ماکس برود از دستور وصیت‌نامه سرپیچی و بیشتر آثار کافکا را منتشر کرد و دوست خود را به شهرت جهانی رساند. کتاب مسخ مهم‌ترین اثر اوست و رمان «محاکمه» و رمان «قصر» که ناتمام مانده‌اند، از دیگر آثار فرانتس کافکا هستند. او در نوشته‌هایش اتفاقات پیش‌پاافتاده را به‌شکلی نامعقول و فراواقع‌گرایانه توصیف می‌کند و همین سبک خاص او است که به نام «کافکایی» می‌شناسیم. فرانتس کافکا در ۳ ژوئن ۱۹۲۴ بر اثر بیماری سل درگذشت.

در بریده‌ای از این داستان می‌خوانیم

علی‌رغم عجله‌ای که افسر در کندن اونیفورم خود می‌کرد، و بعد هم بالاخره کاملاً لخت شد، ولی از هر تکه از لباس‌های خود به دقت مواظبت می‌کرد، حتی با نوک انگشتش، یراق‌های نقره‌ای کتش و نیز منگوله‌ای را تکان داده، مرتب کرد. اما چیزی که با این دقت جور در نمی‌آمد، این بود که پس از مرتب کردنِ تکه‌ای از لباس‌هایش، فورا آن را با یک حرکت تند و با بی‌میلی به درون گودال می‌انداخت. آخرین چیزهایی که باقی مانده بود، شمشیر و بند آن بود. افسر شمشیر را از غلاف بیرون کشید، آن را خُرد کرد و بعد تکه‌های شمشیر، غلاف و بند را جمع کرد و آن‌ها را یک‌جا چنان محکم به درون گودال انداخت که صدای به هم خوردن‌شان از ته گودال به گوش رسید.

اکنون افسر کاملاً برهنه شده بود. مسافر لب‌های خود را می‌گزید و چیزی نمی‌گفت. او گرچه به خوبی می‌دانست چه روی خواهد داد، اما حق نداشت مانع افسر شود. روش دادرسی‌ای که افسر به آن دل‌بسته بود، چیزی نمانده بود که ملغی گردد، و احتمالاً این روش دادرسی در پی اقدامی بر چیده می‌شد که مسافر خود را به انجام آن ملزم می‌دید، بنابراین افسر اکنون کاملاً دُرست عمل می‌کرد؛ اگر مسافر هم به جای او می‌بود، جز این نمی‌کرد.

سرباز و محکوم نخست چیزی از این وقایع نمی‌فهمیدند، حتی در آغاز نگاه هم نمی‌کردند. محکوم از این‌که دوباره دستمال‌های خود را به دست آورده بود، بسیار خوشحال بود. ولی خوشحالیش چندان طول نکشید. زیرا سرباز با حرکتی تند و غیرمنتظره آن‌ها را از دستش گرفت.

نظرات کاربران

علی
۱۳۹۶/۰۳/۲۲

این داستان هماننددیگر آثار کافکا، لایه های مختلفی دارد. نقد داستان که در انتهای کتاب آمده بود برای درک آن ضروری است، لااقل برای من اینطور بود و برای گنجاندن آن از طاقچه و ناشر محترم سپاسگزارم. ،، این تنها مجرمان

- بیشتر
سعید جان
۱۳۹۶/۰۱/۲۰

نمیشه حداقل یکی از کتاباشو رایگان کنید؟ یا این یا مسخ رو؟

سعید جان
۱۳۹۶/۰۲/۰۸

خیلی دوست داشتم بخونمش بالاخره خوندمش! وقتی که منافعی که به دیگرون می رسونی به هر نحوی تموم بشه... دیگه خودتم براشون به پایان می رسی! خیلی خوبه بخونید

سعید جان
۱۳۹۶/۰۱/۲۰

می خوام ببینم چ جور نویسنده ایه ک صادق هدایت اینقد دوستش داشت!

AS4438
۱۳۹۹/۰۴/۳۱

بسیارعالی ، لطفا"حتما" بخوانید..

حجم

۱٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۸۷ صفحه

حجم

۱٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۸۷ صفحه

قیمت:
۶۰,۰۰۰
تومان