کتاب جامعه شناسی زنان
معرفی کتاب جامعه شناسی زنان
کتاب جامعه شناسی زنان نوشتهٔ پاملا آبوت و کلر والاس و ترجمهٔ منیژه نجم عراقی است. نشر نی این کتاب را منتشر کرده است.
درباره کتاب جامعه شناسی زنان
کتاب جامعه شناسی زنان ۹ فصل دارد. این کتاب حاوی برگردان فارسی یک کتاب مقدماتی جامعهشناسی است که با نگرشی فمینیستی نوشته شده است. پاملا آبوت و کلر والاس که سالها در دانشگاههای انگلستان، مقدمات جامعهشناسی تدریس کردهاند، مانند بسیاری دیگر از زنان فرهیخته به جامعهشناسی رسمی و رایج نگاه انتقادی دارند. به اعتقاد این دو نویسنده، جامعهشناسی مانند علوم دیگر، جانبدار است و در نظریهها و پژوهشهای مردمحورانهٔ خود همواره زنان را نادیده گرفته یا تصویری کژدیسه از آنها به دست داده است. در کتابهای درسی جامعهشناسی، دانش فمینیستی که تجربیات زنان را آنگونه که هست (یعنی از دیدگاه زنان) بررسی و تحلیل میکند، غالباً در حاشیه مطرح میشود. این دو نویسنده از ابتدا تأکید دارند که در مقام دو فمینیستِ منتقد به جامعهشناسیِ مردمحور است که دست به نوشتن زدهاند. این دو، گرایش خود را به فمینیسم سوسیالیستی متمایل دانستهاند. ارائهٔ نظریات گرایشهای عمدهٔ فمینیستی در پایان هر فصل از این کتاب، امکان آشنایی خواننده با تفاوتهای این گرایشها را فراهم کرده است. گفته شده است که نویسندگان، پژوهشها و آمار موردنیازِ خود را از انگلستان در سالهای ابتدای دههٔ ۱۹۹۰ میلادی گرفتهاند.
خواندن کتاب جامعه شناسی زنان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه درمورد جامعهشناسی زنان از نگاه دو فمینیستِ منتقد به جامعهشناسیِ مردمحور پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب جامعه شناسی زنان
«یکی از بحثهای اصلی ما در این کتاب این بود که جامعهشناسی زنان را نادیده گرفته، تصویر کژدیسهیی از زنان به دست داده یا آنان را در حاشیه دیدهاست. همچنین گفتیم که این امر فقط به خاطر حذف زنان از نمونههای پژوهشی نیست بلکه نتیجهٔ پیشداوریها و ناکارآمدیهای نظاممندی است که در نظریههای مردمحورانهٔ متداول وجود دارد. این نظریهها به تحقیق و تفحص در حوزههای مربوط به زنان نمیپردازند و غالباً زنان را از نمونههای پژوهشی کنار میگذارند؛ در مواردی هم که زنان را منظور میکنند از دیدگاهی است که مرد را معیار متعارف میداند. همان طور که در فصل یک اشاره کردیم، در نظریههای جامعهشناختی اغلب به جای چون و چرا در دیدگاهی که تفاوتهای زیستی میان زنان و مردان را برای توضیح و توجیه تقسیمِکار جنسی کافی میداند این دیدگاه دربست پذیرفته شدهاست. جامعهشناسان فمینیست در مقابل گفتهاند که لازم است نظریههای فمینیستی پدید آید، یعنی نظریههایی که دنیا را از دیدگاه زنان تفسیر کند، نظریههایی که امکان بازنگری در تقسیمکار جنسی را فراهم کند و مفاهیم تازهیی از واقعیت به دست دهد که بازتاب منافع و ارزشهای زنان باشد و بر تعبیری که زنان خود از زندگی خویش دارند تکیه کند.
بنابراین یکی از کارهای نظریههای فمینیستی نقدِ انتزاع و شمول بیش از اندازهٔ مقولات مردساختهیی است که بر سرکوب زنان سرپوش میگذارند. این نظریهها باید در ما این توانایی را به وجود آورند که به زندگی خود معنا دهیم، چند و چون ستم و بهرهکشی مردان از خود را درک کنیم و راهی برای توضیح علت و چگونگی ستم مردان بر زنان بیابیم. افزون بر این باید بتوانیم تجربیات زندگی خود را با ساختار جامعهیی که در آن به سر میبریم ربط دهیم. هر مردی میتواند عامل ستم باشد، اما مناسبات مردسالارانه در نهادها و آداب و رسوم اجتماعی نیز رسوخ کردهاست. نظریهٔ فمینیستی باید به ما این توانایی را بدهد که بفهمیم چگونه به فردیت خود مینگریم یعنی چگونه میپذیریم که نقش اصلی زن در خانه است، که زنان فقط توانایی بعضی کارها را دارند، که استعداد دختران در درسهای ریاضی و علوم از پسرها کمتر است، که فقط زنانی که ناگزیر بوده و توانستهاند از کودکان مراقبت کنند زنان کامل به شمار میآیند... این نظریه باید به ما کمک کند که بفهمیم چگونه موجوداتی فرمانبردار (خانهدار، پرستار، منشی) از آب درمیآییم و چگونه تسلیم این عقیده میشویم که به عهده گرفتن این نقشها در طبیعت زنان است و در نتیجه به موقعیت فرودست خود در جامعه تن در میدهیم.»
حجم
۱۰٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۷۱ صفحه
حجم
۱۰٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۷۱ صفحه