دانلود و خرید کتاب دریای سایه ها کلی آرمسترانگ ترجمه ندا شادنظر
تصویر جلد کتاب دریای سایه ها

کتاب دریای سایه ها

معرفی کتاب دریای سایه ها

کتاب دریای سایه ها؛ آن ها باید اطاعت کنند، آن ها صدای اشباح را می شنوند نوشتهٔ کلی آرمسترانگ و ترجمهٔ ندا شادنظر است و ایران‌بان آن را منتشر کرده است. این کتاب جلد نخست از مجموعهٔ عصر اساطیر است. جنگل مرگ و امپراطور شب نام جلدهای دیگر این مجموعه است.

درباره کتاب دریای سایه ها

مجموعهٔ سه‌جلدی عصر اساطیر داستانی حماسی، سحرآمیز و مملو از عشق و قدرت دربارهٔ خواهرانی دوقلو که ماموریت و وظایفی خطرناک بر دوششان گذاشته می‌شود؛ محافظانی که با اشباحی خشمگین، هیولاهایی افسانه‌ای، اژدها و دشمنانی خبیث مواجه می‌شوند و در روندی هیجان‌انگیز، حماسی، جادویی و خیالی قرار می‌گیرند. 

در کتاب دریای سایه ها می‌خوانیم: در جنگل مرگ جایی که بدترین مجرمان امپراتور به آنجا تبعید می‌شوند، خواهران دوقلو موریا و آشین موظف می‌شوند وظیفه‌ای خطرناک را انجام دهند. چون آنها محافظ و جست‌وجوگر هستند و هر سال باید اشباح خشمگین و ملعون را به آرامش برسانند؛ اما امسال اشباح آرام نمی‌گیرند.

پس از سه روز پیاده‌روی از میان زمین‌های بی‌پایان پوشیده از سنگ‌های آتش‌فشانی، با ظهور جنگل، قدم‌های رنان، جانی دوباره گرفت. قسم می‌خورد که زمین نرم زیر پاهایش را احساس می‌کرد، صدای پرندگان نوک درخت‌ها را می‌شنید و حتی بوی آب خنک چشمه به مشامش می‌رسید. اگر کسی مجبور می‌شد جایی برای مردن بیابد، بی‌شک آنجا مکان مناسبی بود.

خواندن کتاب دریای سایه ها را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به نوجوانان دوستدار رمان‌های تاریخی و تخیلی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب دریای سایه ها

«آشین کنار آتش نشست و شروع به خوردن گوشت ران گوسفند کرد، درحالی‌که تکه‌های کوچک گوشت را جلو توا می‌انداخت؛ گرگ بزرگی که از کنار او جم نمی‌خورد. از پنجره نگاهی به بیرون انداخت و پرتو زرین خورشید را که از آن سوی نوار جنگل می‌تابید، تماشا کرد.

موریا، خواهر دوقلویش، طبق معمول دیر به صبحانه رسید. یک‌دفعه سر و کلهٔ دایگو، گربهٔ وحشی موریا، پیدا شد و تکه‌گوشتی را از جلوی توا قاپید. وقتی آشین گربهٔ وحشی را سرزنش می‌کرد، موریا با حرکتی سریع، گوشت ران را از دست او قاپید.

آشین و توا، هر دو آهی کشیدند. کمی دیگر غذا خوردند و اجازه دادند موریا و دایگو هم به جمع آن‌ها بپیوندند.

لحظه‌ای بعد پدرشان از راه رسید و گفت:

ـ موریا، اگه بهت بگم خنجر جدیدت با قطار باری بعدی به دستت می‌رسه، حتماً خیلی خوشحال می‌شی.

ـ پس بالاخره خنجر جدید به دستم می‌رسه. خنجرمو قبل از بارش اولین برف گم کردم.

ـ شاید باید بیش‌تر مواظب وسایل شخصیت باشی.

ـ فایده‌ای نداره. من فراموشکارم.

پدر سرش را تکان داد و گفت:

ـ تو هیچ‌وقت تو زندگیت چیزی رو فراموش نکردی، ریا. این دفعه کی خنجرتو برداشته؟ زن دیگه‌ای می‌خواسته از شوهرش حمایت کنه؟

او تکه‌ای از گوشت را کند و گفت:

ـ اشتباه می‌کنی. خنجر برای جنگجوهاست. من و اش استثناء هستیم؛ اما اگه من اونو به یه شبح بدبخت نیازمند داده باشم، تقصیر خودشه. اشباح حرف می‌زنن و منم باید اطاعت کنم.

پدر رو به آشین، چشم‌هایش را چرخاند. حقیقت داشت که دخترها به اشباح اجدادشان کمک می‌کردند و همین اغلب بهانه‌ای دست موریا می‌داد که از آن به نفع خود استفاده کند.

موریا در ادامه گفت:

ـ انتظار بیش از حد برای تحویل گرفتن سلاح‌هامون منطقی نیست. ما به یه آهنگر احتیاج داریم. مطمئنم که یه مرد جوون قوی هست که خیلی خوب می‌تونه از عهدهٔ این کار بربیاد.

بعد گوشتش را جوید و گفت:

ـ نظرت دربارهٔ پسر کیتسون چیه؟

آشین پرسید:

ـ حالا مگه گاوریل چی کار کرده که اونو برای آهنگری پیشنهاد می‌دی؟

ـ این فقط یه پیشنهاد بود. اون جوون و قویه و به کار احتیاج داره.

آشین زد زیر خنده.

ـ گاوریل از اون دسته جنگجوهاییه که اجدادش، از نسل اول جنگجوها بودن.

ـ پس اجدادش اونو فراموش کردن، چون جنگجوی خیلی خوبی نیست.

آشین سر تکان داد.

موریا به شوخی گفت:

ـ چون امروز صبح خنجر به دستم نمی‌رسه، من به یه چاقو احتیاج دارم. می‌خوام برم شکار سوسمار.

پدر با تعجب گفت:

ـ واقعاً؟ شاید منم باهات بیام.

ـ شما از سوسمارها می‌ترسین.

ـ نه. من از این می‌ترسم که بری جنگل. در واقع، می‌دونم نقشه‌ت همینه.

موریا قیافه گرفت و گفت:

ـ چرا باید برم جنگل؟

آشین و پدرش جواب او را ندادند. هر دوی آن‌ها می‌دانستند موریا چه فکری در سر دارد. فردا وقت جست‌وجو بود و آشین جست‌وجوگر بود. در طول شانزده سالی که از عمرش می‌گذشت، اولین بار بود که به جنگل مرگ می‌رفت. قرار بود آن‌جا اجساد تبعیدی‌های نفرین شده را بیابد و بگذارد شبح‌شان آرام بگیرد.»

فاطمه.م
۱۴۰۱/۱۱/۲۱

جلد اول یک سه گانه فانتزی با تم فرهنگ شرق آسیا. خواهران دوقلوی نوجوان که قدرت ارتباط با ارواح را دارند، درگیر توطئه سیاسی و کودتای نظامی علیه امپراطور می‌شوند، سه مرد جوان، شاهزاده متهم به خیانت، پسر سردار کودتاچی

- بیشتر

حجم

۲۹۸٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۹۶ صفحه

حجم

۲۹۸٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۹۶ صفحه

قیمت:
۲۳۰,۰۰۰
تومان