تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب اصل گرایی
معرفی کتاب اصل گرایی
معرفی کتاب اصل گرایی
کتاب الکترونیکی «اصلگرایی (اصل را بچسبید و فرع را رها کنید)» نوشتهٔ گرگ مککیون با ترجمهٔ روان و نشر نارنگی، اثری در حوزهٔ توسعه فردی و مدیریت زمان است که به بررسی اهمیت تمرکز بر اولویتهای واقعی زندگی و حذف امور غیرضروری میپردازد. نویسنده با تکیه بر تجربههای شخصی و پژوهشهای مدیریتی، راهکارهایی برای افزایش بهرهوری و رضایت از زندگی ارائه میدهد. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب اصل گرایی
«اصلگرایی» در دورهای نوشته شده که فشارهای اجتماعی، حجم انتخابها و سرعت زندگی مدرن، افراد را به سمت انجام کارهای متعدد و گاه بیاهمیت سوق میدهد. گرگ مککیون با الهام از تجربیات خود در سیلیکونولی و همکاری با مدیران و شرکتهای بزرگ، به این نتیجه رسیده که موفقیت و رضایت واقعی زمانی حاصل میشود که افراد بتوانند میان انبوه انتخابها، معدود موارد واقعاً مهم را تشخیص دهند و بقیه را حذف کنند. کتاب با مثالهای واقعی و روایتهایی از زندگی شخصی نویسنده و دیگران، تصویری ملموس از چالشهای فرعگرایی و مزایای اصلگرایی ارائه میدهد. نویسنده در این کتاب، اصلگرایی را نه فقط یک روش مدیریت زمان، بلکه یک طرز فکر و سبک زندگی معرفی میکند که میتواند به بهبود کیفیت زندگی شخصی و حرفهای کمک کند. این اثر در چند بخش تدوین شده و هر بخش به یکی از جنبههای مهم اصلگرایی میپردازد؛ از قدرت انتخاب و اهمیت حذف امور غیرضروری تا هنر نهگفتن و ایجاد روالهای روزانه مؤثر.
خلاصه کتاب اصل گرایی
پیام اصلی «اصلگرایی» این است که در دنیایی پر از انتخاب و فشارهای بیرونی، باید آگاهانه و هدفمند، انرژی و زمان را صرف معدود کارهایی کرد که بیشترین اهمیت را دارند. نویسنده با طرح مثالهایی از زندگی شخصی و حرفهای، نشان میدهد که چگونه افراد موفق با تمرکز بر اولویتهای واقعی، از فرسودگی و پراکندگی نجات پیدا میکنند. اصلگرایی به معنای انجام کارهای کمتر نیست، بلکه به معنای انجام کارهای درست و مهم است. مککیون تأکید میکند که باید با شجاعت به بسیاری از درخواستها و فرصتهای خوب نه گفت تا بتوان به فرصتهای عالی بله گفت. او فرایند اصلگرایی را در سه گام جستوجو، حذف و اجرا خلاصه میکند: ابتدا باید موارد واقعاً مهم را شناسایی کرد، سپس با شهامت موارد غیرضروری را حذف کرد و در نهایت سیستمی ایجاد کرد که انجام کارهای ضروری را آسانتر کند. نویسنده با اشاره به پدیدههایی مانند «خستگی تصمیمگیری» و فشار اجتماعی، توضیح میدهد که چرا بسیاری از افراد به دام فرعگرایی میافتند و چگونه میتوان با تغییر نگرش و ایجاد عادتهای جدید، کنترل زندگی را دوباره به دست گرفت.
چرا باید کتاب اصل گرایی را خواند؟
این کتاب با رویکردی کاربردی و مثالهای ملموس، به خواننده کمک میکند تا میان انبوه انتخابها و فشارهای اجتماعی، راهی برای تمرکز بر مهمترین اهداف و ارزشهای زندگی پیدا کند. «اصلگرایی» ابزارهایی برای نهگفتن مؤدبانه، حذف تعهدات غیرضروری و ایجاد روالهای روزانه ارائه میدهد که میتواند به افزایش بهرهوری، کاهش استرس و رضایت بیشتر از زندگی منجر شود. مطالعهٔ این اثر فرصتی است برای بازنگری در عادتهای روزمره و انتخاب آگاهانهتر مسیر زندگی.
خواندن کتاب اصل گرایی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای افرادی مناسب است که احساس میکنند درگیر کارهای متعدد و بینتیجه هستند، کسانی که با فشارهای اجتماعی و حجم زیاد انتخابها مواجهاند یا به دنبال افزایش تمرکز و بهرهوری در زندگی شخصی و حرفهای خود هستند. همچنین مدیران، کارآفرینان و دانشجویان مدیریت میتوانند از آموزههای این کتاب بهره ببرند.
فهرست کتاب اصل گرایی
- فصل اول: اصلگرایی به معرفی مفهوم اصلگرایی و اهمیت حذف امور غیرضروری میپردازد. - فصل دوم: انتخاب دربارهٔ قدرت انتخاب و نقش آن در شکلدهی زندگی بحث میکند. - فصل سوم: تشخیص به مهارت تشخیص امور مهم از غیرمهم میپردازد. - فصل چهارم: مبادله مفهوم مبادله و ضرورت انتخاب میان گزینهها را توضیح میدهد. - فصل دهم: روشنگری به اهمیت شفافیت و روشنبینی در انتخابها اشاره دارد. - فصل یازدهم: حسارت دربارهٔ پیامدهای فرعگرایی و از دست دادن فرصتهای مهم صحبت میکند. - فصل دوازدهم: لغو تعهد راهکارهایی برای رهاکردن تعهدات غیرضروری ارائه میدهد. - فصل سیزدهم: تدوینگری به هنر نهگفتن و تعیین مرزها میپردازد. - فصل چهاردهم: محدودکردن دربارهٔ آزادی ناشی از تعیین مرزها و محدودیتها بحث میکند. - فصل نوزدهم: تمرکز به اهمیت تمرکز و نقش آن در موفقیت میپردازد. - پیوست: ضروریات رهبری نکاتی دربارهٔ اصلگرایی در رهبری و مدیریت ارائه میشود.
بخشی از کتاب اصل گرایی
«در اوج این ناامیدی، شرکت به او بازنشستگی زودتر از موعد را پیشنهاد کرد؛ ولی او در اوایل دههٔ پنجاه سالگیاش بود و به بازنشستگی هیچ علاقهای نداشت. او به راهاندازی یک شرکت مشاورهای فکر کرد تا بتواند کار فعلیاش را ادامه دهد. حتی به این موضوع فکر کرد که خدماتش را بهعنوان مشاوره به کارفرمایش ارائه دهد؛ ولی هیچکدام از این امکانات برایش خوشایند نبودند؛ بنابراین به یک مشاور مراجعه کرد. مشاور به او پیشنهاد شگفتانگیزی داد: «در همین شرکت بمان و فقط کاری را انجام بده که یک مشاور انجام دهد و هر چیز دیگری را که از او درخواست میشود، نادیده بگیرد.» او به این توصیه عمل کرد و متعهد شد که تعارفهای روزانه را کمتر کرده و نهگفتن را شروع کند. ابتدا مردد بود. درخواستها را محتاطانه ارزیابی میکرد: «من میتوانم این درخواست را با توجه به زمان و منابعی که در اختیار دارم، محقق کنم؟» اگر پاسخ منفی بود، آن درخواست را رد میکرد. زمانی که متوجه شد مردم ابتدا از این برخورد کمی ناامید به نظر میرسیدند؛ اما در ادامه به صداقتش احترام میگذاشتند. بهنحو خوشایندی شگفتزده شده بود. با پیروزیهای کوچک تشویق میشد تا در مقابل درخواستهای دیگران اندکی مقاومت کند. اکنون وقتی که با درخواستی مواجه میشد، مکث میکرد و آن درخواست را با معیارهای هوشمندانهتر و سختتری ارزیابی میکرد: «آیا در حال حاضر این مهمترین کاری است که میتوانم با توجه به زمان و منابع خودم انجام دهم؟» اگر نمیتوانست قاطعانه بله بگوید، درخواست را رد میکرد. چیز دیگری که شگفتزدهاش میکرد این بود که شاید همکارانش در ابتدا ناامید به نظر میرسیدند؛ ولی بهدلیل نهگفتنهایش بهسرعت برایش احترام بیشتری قائل شدند.»
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۰۷ صفحه
حجم
۱٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۰۷ صفحه