دانلود و خرید کتاب وصیت خیانت شده میلان کوندرا ترجمه فروغ پوریاوری
تصویر جلد کتاب وصیت خیانت شده

کتاب وصیت خیانت شده

معرفی کتاب وصیت خیانت شده

کتاب وصیت خیانت شده نوشتهٔ میلان کوندرا و ترجمهٔ فروغ پوریاوری است و نشر ثالث آن را منتشر کرده است. وصیت خیانت شده مقاله‌ای در چند بخش است که در آن کوندرا ردپای تحول رمان را از رابله تا کافکا پی می‌گیرد و بین ادبیات و موسیقی خطی موازی می‌کشد.

درباره کتاب وصیت خیانت شده

وصیت خیانت‌شده یکی از آخرین آثار میلان کوندراست. ترجمهٔ انگلیسی این کتاب در ۱۹۹۶ منتشر شد. این اثر شامل نُه بخش است و بخش چهارمش که بررسی و نقد ترجمه‌های آلمانی گوناگون از چند پاراگراف از آثار فرانتس کافکا بود، حذف شده است. 

کوندرا در آثار داستانی‌اش مفاهیم مهم فلسفی را در قالب روایت‌های جذاب، مبتنی بر روابط انسانی ارائه می‌کند. او در کنار خلق رمان‌ها و داستان‌های کوتاه درخشان، آثاری مهم دربارهٔ رمان و روایت داستانی نوشته است. کتاب وصیت خیانت شده از این دست آثارش است.

خواندن کتاب وصیت خیانت شده را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به پژوهشگران حوزهٔ نقد ادبی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره میلان کوندرا

میلان کوندرا ۱۹۲۹ در شهر برنوی چکسلواکی به دنیا آمد. او در ۱۹۴۷ به حزب کمونیست این کشور پیوست و خلال بیست‌وسه سال بعد، دوبار از حزب اخراج شد: بار اول در ۱۹۵۰، و بار دوم در ۱۹۷۰.

او، تا هنگام اجرای سیاست «عادی‌سازی» پس از اشغال چکسلواکی در ۱۹۶۸ که کارش را از دست داد، استاد «مدرسهٔ ملی فیلم» پراگ بود. در دورهٔ «عادی‌سازی»، آثار او را در کتاب‌فروشی‌ها و کتابخانه‌های چکسلواکی ممنوع و زندگی را روزبه‌روز برایش دشوارتر کردند. کوندرا در ۱۹۷۵ به دعوت دانشگاه رن فرانسه که به او پیشنهاد تدریس داده بود، به اتفاق همسرش راهی این کشور شد و از آن به بعد در فرانسه زندگی می‌کند.

کتاب‌های او طی دو دههٔ گذشته در کشورهای اروپایی و ایالات متحد آمریکا با استقبال زیادی روبه‌رو شده و جوایز بسیاری را از آن خود کرده‌اند؛ از آن جمله‌اند:

زندگی جای دیگر است، برندهٔ جایزهٔ مدیسی فرانسه برای بهترین رمان خارجی.

مهمانی خداحافظی، برندهٔ جایزهٔ معتبر موندلو ایتالیا.

کتاب خنده و فراموشی، جایزهٔ کامنولث ایالات متحد آمریکا در ۱۹۸۱.

مجموعه آثار، جایزهٔ اروپا لیتراتور در ۱۹۸۳.

میلان کوندرا برای جماعت کتابخوان ایران نیز نامی آشناست، در سال‌های اخیر بسیاری از آثار او به فارسی ترجمه شده است. این آثار، به ترتیب تاریخ انتشار در ایران، عبارت‌اند از: کلاه کلمنتیس، بار هستی، در بارهٔ رمان، شوخی، عشق‌های خنده‌دار، کتاب خنده و فراموشی، جاودانگی و در آخر مهمانی خداحافظی.

بخشی از کتاب وصیت خیانت شده

«خاتون گلوگلندهٔ باردار، زیادی هله‌هوله خورده بود و مجبور شدند مُلیّن به خوردش بدهند؛ مُلیّن آن‌قدر قوی بود که جفت پاره شد و گارگانتوای جنین، بی‌صدا و به سرعت، بی‌آن‌که متوجهش شوند، رفت در یکی از سیاه‌رگ‌ها، در بدن مامانش حرکت کرد و از گوشش بیرون آمد. کتاب رابله از همان سطرهای اول دست خود را رو می‌کند. داستانی که تعریف می‌شود جدی نیست: یعنی، در آن هیچ گزارشی از واقعیات (علمی یا افسانه‌ای) وجود ندارد؛ هیچ تعهدی به توصیف امور بدان‌گونه که در واقع هستند، وجود ندارد. دورهٔ رابله دورهٔ خوبی بود: رمان چون پروانه‌ای پرواز می‌کند و تخم نوزادان ریز را بر پشت می‌برد. پانتاگروئل، با قالب غول‌پیکر خود هنوز به گذشتهٔ قصه‌های شگفت‌انگیز و دور از واقع تعلق دارد، اما پانورژ از آیندهٔ هنوز ناشناختهٔ رمان می‌آید. لحظهٔ استثنایی تولد هنری نوین به کتاب رابله غنای حیرت‌انگیزی می‌بخشد؛ همه‌چیز دارد: باورکردنی و باورنکردنی، تمثیل، طنز، غول‌ها و آدم‌های عادی، داستان‌های خنده‌آور، تأملات، سفرهای واقعی و خیالی، بحث‌های محققانه و جملات معترضهٔ سرشار از ذوق هنری زبانی ناب. رمان‌نویس امروز، با میراث خود از قرن نوزدهم، درد دوری رشک‌انگیزی احساس می‌کند نسبت به دنیای زیبای ناهمگن نخستین رمان‌نویس‌ها و آزادی لذتبخشی که در آن می‌زیستند.

پیوند شوخی با امر ترس‌آور. به این صحنه از کتاب چهارم رابله بنگرید: در دریای آزاد، قایق پانتاگروئل به کشتی‌ای پر از تاجران گوسفندفروش برمی‌خورد؛ یکی از آن‌ها می‌بیند که زیپ شلوار پانورژ باز است و عینکش را هم به کلاهش بسته است، وقت را برای درشت‌گویی مغتنم می‌شمرد و او را ناکس می‌نامد. پانورژ به سرعت انتقام می‌گیرد: گوسفندی از آن مرد می‌خرد و به دریا می‌اندازد؛ بقیهٔ گوسفندان هم بنابر طبیعتشان، که پیروی از رهبر است، بنا می‌کنند به انداختن خود در آب. تاجرها هم که وحشت‌زده و سراسیمه به پشم و شاخ گوسفندها چنگ زده‌اند، به دریا کشیده می‌شوند. پانورژ پارویی برمی‌دارد، اما نه به قصد نجات دادن آن‌ها، بلکه برای این‌که نگذارد دوباره از کشتی بالا بیایند؛ با زبان‌آوری تشویق و ترغیبشان می‌کند، به شرح بدبختی‌های این دنیا و مزیت‌ها و خوشبختی‌های آن دنیا می‌پردازد و اظهار می‌کند که مرده‌ها خوشبخت‌تر از زنده‌ها هستند. با این حال، اگر تصادفاً همچنان زندگی در میان آدم‌ها را ترجیح بدهند، آرزو می‌کند که مثل یونس به کام نهنگ بیفتند. سرانجام وقتی همه غرق می‌شوند، برادر دینی ژان نازنین به پانورژ تبریک می‌گوید و فقط او را به این خاطر که عجولانه به تاجر پول داده و به این ترتیب پول را دور انداخته است، سرزنشش می‌کند. پانورژ می‌گوید: «به خدا قسم، من با آن پول به اندازهٔ پنجاه هزار فرانک کیف کردم!»

صحنه، غیرواقعی و ناممکن است؛ ولی دست‌کم نتیجه‌ای اخلاقی دارد؟ آیا رابله نیش و کنایهٔ تاجران را محکوم می‌کند؟ آیا مجازات آن‌ها خوشحالمان می‌کند؟ یا هدفش این است که ما را از بی‌رحمی پانورژ برآشفته کند؟ یا چون ضد کشیش و کلیساست، به حماقت حرف‌های تکراری‌ای می‌خندد که پانورژ سر می‌دهد؟ حدس بزنید! هر پاسخی یک دام است.»

معرفی نویسنده
عکس میلان کوندرا
میلان کوندرا

میلان کوندرا (متولد ۱ آپریل ۱۹۲۹)، رمان‌نویس، داستان‌نویس، نمایشنامه‌نویس، مقاله‌نویس و شاعر مشهور اهل کشور چک است که در آثارش، کمدی اروتیک را به شکلی بسیار خواندنی با نقد سیاسی و گمانه‌زنی‌های فلسفی ترکیب می‌کند.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۰۵٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۴۹ صفحه

حجم

۳۰۵٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۲۴۹ صفحه

قیمت:
۱۲۴,۵۰۰
تومان