دانلود و خرید کتاب مقصد نامعلوم آگاتا کریستی ترجمه مجتبی عبدالله نژاد
تصویر جلد کتاب مقصد نامعلوم

کتاب مقصد نامعلوم

معرفی کتاب مقصد نامعلوم

کتاب مقصد نامعلوم نوشتۀ آگاتا کریستی و ترجمۀ مجتبی عبدالله نژاد است. این رمان را انتشارات شرکت کتاب هرمس منتشر کرده است.

درباره کتاب مقصد نامعلوم

رمان مقصد نامعلوم حاوی یک داستان جاسوسی است که اولین‌بار سال ۱۹۵۴ منتشر شد. این کتاب یکی از معدود داستان‌های آگاتا کریستی است که هیچ اقتباسی از روی آن انجام نشده است. گروهی از منتقدان معتقدند شخصیت «هیلاری» در این کتاب بی‌شباهت به خودِ کریستی نیست و از اثرات ازدواج ناموفق اولش سرچشمه می‌گیرد؛ همچنین داستان این کتاب به داستان پرترهٔ ناتمام از این نویسنده که یکی از داستان‌های عاشقانهٔ اوست و با نام او و «سماکت» منتشر شده، شباهت‌هایی دارد.

خواندن کتاب مقصد نامعلوم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

علاقه‌مندان به داستان‌های جنایی و پلیسی می‌توانند از خواندن این کتاب لذت ببرند.

درباره آگاتا کریستی

آگاتا کریستی در تاریخ ۱۵ سپتامبر ۱۸۹۰ در تورکی، دوون به دنیا آمد. او نویسندۀ مشهور انگلیسی و خالق داستان‌های جنایی و ادبیات کارآگاهی بود. او نخستین نویسنده‌ای است که کتاب‌هایش بیشترین ترجمه را به زبان‌های مختلف دنیا داشته و پس از او، ژول ورن و سپس شکسپیر در این روند قرار دارند؛ کریستی همچنین طولانی‌ترین نمایشنامۀ جهان را به نام «The Mousetrap» نوشته است. این نمایشنامه از سال ۱۹۵۲ تا ۲۰۲۰ در West End اجرا شد. این نمایش در مارس ۲۰۲۰ به‌دلیل همه‌گیری ویروس کرونا بسته شد. این نویسندۀ انگلیسی، ترجمه‌شده‌ترین نویسنده است. کریستی ۶ رمان نیز با نام مستعار Mary Westmacott نوشته است. آگاتا کریستی طی هر ۲ جنگ جهانی، در بیمارستان‌ها خدمت کرد و دانشی درمورد سم‌هایی را که در بسیاری از رمان‌ها، داستان‌های کوتاه و نمایشنامه‌های او وجود داشت، به دست آورد؛ او همچنین در دوره‌ای از زندگی‌اش، چندین‌ماه را در حفاری‌هایی در خاورمیانه می‌گذراند و بدین‌ترتیب از این دانش نیز در نگارش کتاب‌هایش سود می‌جست. کریستی از خانواده‌ای ثروتمند و طبقۀ متوسط بود که عمدتاً در خانه تحصیل می‌کرد. او در سال ۱۹۲۰ «ماجرای مرموز در استایلز» را با حضور کارآگاه «هرکول پوآرو» نوشت و با این اثر بود که به نخستین پله‌های موفقیت پا گذاشت.

آگاتا کریسی جوایز ویژه و مختلفی را در طول عمر هنری‌اش دریافت کرده است. بیشتر کتاب‌ها و داستان‌های کوتاه او (و بعضی‌ها از آن‌ها چندین‌بار) به‌صورت فیلم درآمده‌اند. از آن میان می‌توان فیلم‌های قتل در قطار سریع‌السیر شرق، مرگ در رودخانه نیل و قطار ساعت ۴:۵۰ پدینگتون را نام برد؛ همچنین بسیاری از نوشته‌های کریستی بارها برای تهیۀ برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی مورداستفاده و اقتباس قرار گرفته‌اند. علی دهباشی، سردبیر مجلهٔ بخارا، در «شب آگاتا کریستی» گفت که این نویسندۀ انگلیسی، به‌خاطر علائق باستان‌شناسی همسرش، بارها به ایران سفر کرده بود. در سال ۱۳۴۵ بود که محمدعلی سپانلو با آگاتا کریستی گفت‌و‌گویی انجام داد.

تنها بخشی از آثار این نویسنده را در فهرست زیر ببینید:

رمان‌های هرکول پوارو:

شیطان به قتل می رسد، ماجرای اسرارآمیز در استایلز، قتل در زمین گلف، قتل راجر آکروید، چهار (قدرت) بزرگ، راز قطار آبی، خطر در خانه آخر، لرد اجور می‌میرد، قتل در قطار سریع‌السیر شرق، تراژدی در سه پرده، مرگ در میان ابرها، قتل به ترتیب الفبا، قتل در بین‌النهرین، ورق‌های روی میز، شاهد خاموش، مرگ بر روی نیل، کریسمس هرکول پوآرو، ملاقات با مرگ، جنایت‌های میهن پرستانه و ... .

مجموعه داستان‌ها:

تحقیقات پوآرو، قتل در مجتمع مسکونی، راز رگاتا، کارهای هرکول، شاهدی برای پیگرد قانونی، سه موش کور، ماجرای پودینگ کریسمس، گناه مضاعف، نخستین پرونده‌های پوآرو، گرفتاری در خلیج پولنسا، مجموعه چای هارلوین، روشنایی ماندگار.

رمان‌های خانم مارپل:

قتل در خانه کشیش، جسدی در کتابخانه، انگشت متحرک، اعلام یک قتل، آنها این کار را با آیینه انجام می‌دهند، جیب پر از چاودار و... .

آگاتا کریستی در تاریخ ۱۲ ژانویه ۱۹۷۶ درگذشت.

بخشی از کتاب مقصد نامعلوم

«کلنل وارتون عجولانه روی دسته صندلی نشست. با سماجت گفت:

ــ ولی باید بفهمیم. باید برای همه این چراها و چطورها و کجاها جواب پیدا کنیم. نمی‌شود که مدام دانشمندان خود را گم‌وگور کنیم و نفهمیم کجا می‌روند یا چرا می‌روند یا چطور گم‌وگور می‌شوند. آیا قضیه همین است که ما از ابتدا خیال می‌کردیم یا چیز دیگری است. ما از اول بنا را بر این گذاشته‌ایم که قضیه این‌طور بوده. ولی الآن دیگر مطمئن نیستم. آخرین گزارش‌هایی را که راجع به بترتون از امریکا آمده خوانده‌ای؟

مرد پشت میز به علامت تأیید سر تکان داد.

ــ در دوره‌ای که چپ‌گرایی مد بود، او هم تمایلات چپی داشت. ولی آن‌طور که معلوم است، عقاید او خیلی هم ریشه‌دار نبود. قبل از جنگ یک کارهایی می‌کرد، ولی آن کارها اهمیت زیادی نداشت. وقتی مان‌هایم از آلمان فرار کرد، به سِمت دستیارش انتخاب شد و آخر هم با دختر او ازدواج کرد. بعد از مرگ مان‌هایم کارش را به طور مستقل ادامه داد و کارهای خارق‌العاده‌ای کرد. با شکافت ZE شهرت فراوانی کسب کرد. شکافت ZE کشف بزرگ و مهمی بود. بترتون با این کشف به موفقیت سرشاری رسید. وارد دنیایی شد که سراسر نبوغ و درخشش بود. ولی همسرش مدتی بعد از ازدواجشان فوت کرد و بترتون از آن موقع دیگر کمرش شکست. آمد انگلستان. در هجده ماه اخیر در هارول بود. شش ماه پیش دوباره ازدواج کرد.

وارتون با تندی پرسید:

ــ ربطی به این قضیه ندارد؟

مرد پشت میز سر تکان داد و گفت:

ــ اگر هم ربط دارد، ما اطلاع نداریم. زنش دختر یک وکیل دادگستری است. قبل از ازدواجش در یک شرکت بیمه کار می‌کرده. تا آنجا که ما می‌دانیم فعالیت سیاسی چندانی نداشته.

کلنل وارتون با نفرت گفت:

ــ شکافت ZE، چه اصطلاحاتی دارند! من که سر درنمی‌آورم. بی‌سوادم. در عمرم حتی یک مولکول هم ندیده‌ام. ولی این

روزها دانشمندان دارند همه‌جا را می‌شکافند. بمب اتم، شکافت هسته‌ای، شکافت ZE، هزار تا مرگ و کوفت و زهرمار دیگر.

 بترتون هم یکی از این شکافنده‌ها بود. در هارول درباره او چه نظری دارند؟»

معرفی نویسنده
عکس آگاتا کریستی
آگاتا کریستی
انگلیسی | تولد ۱۸۹۰ - درگذشت ۱۹۷۶

آگاتا کریستی با نام اصلی آگاتا مری کلاریسا میل، ۱۵ سپتامبر ۱۸۹۰ در دون شایرِ انگلستان به دنیا آمد. پدر آمریکایی‌اش فردریک میلر نام داشت. مادرش کلارا بومر انگلیسی و از خانواده‌ای اشرافی بود. آگاتا به دلیل آمریکایی بودن پدر می‌توانست تبعه ایالات متحده نیز باشد، ولی هرگز از آن کشور تقاضای تابعیت نکرد. آگاتا یک خواهر و یک برادر داشت که هردوی آن‌ها از او بزرگ‌تر بودند. گر چه خواهر و برادر آگاتا را به مدرسه شبانه‌روزی و خود او را به یک مدرسه تکمیلی در فرانسه فرستاده بودند اما آگاتا در پنج سالگی خودش خواندن را یاد گرفت و بعد با استفاده از کتابخانه پدرش به معلوماتش اضافه کرد و تحصیلات آکادمیک نداشت.

کاربر ۱۴۲۰۶۰۹
۱۴۰۲/۰۶/۳۱

باید بگم تو این داستان نه از هرکول پوآرو خبری هست نه از خانم‌مارپل😊 ولی نسبتا خوبه. داستان از این قراره که چند تا دانشمند مهم از کشورهای مختلف در زمانهای مختلف ناپدید میشن و ردی ازشون پیدا نمیشه، همسر یکی

- بیشتر
هیلاری گفت: ــ یعنی آن آزادی که دنبالش بودید اینجا نیست؟ دکتر بارون لبخند کمرنگ و محزونی زد. ــ نه، اشتباه می‌کنید. من دنبال آزادی نبودم. انسان متمدنی هستم. انسان‌های متمدن می‌دانند که چنین چیزی وجود ندارد. فقط ملت‌های خام و بی‌تجربه حرف از آزادی می‌زنند و آزادی را عَلَم می‌کنند. چون برای امنیت باید چارچوب مشخصی وجود داشته باشد و روح تمدن این است که راه زندگی باید راه میانه باشد. نه. من با شما روراست هستم. صادقانه می‌گویم اگر آمدم اینجا به خاطر آزادی نبود. به خاطر پول بود.
کاربر ۱۴۲۰۶۰۹
فراری نبودند. ولی انگار سعی می‌کردند از خود به درآیند و به قالب کس دیگری فروروند.
n.l.r
تو می‌خواهی دنیای جدیدی خلق کنی. ولی درواقع چیزی که برایت لذت‌بخش است نابودی دنیای قدیم است.
n.l.r
ــ چطور ممکن است آدم وقتی به دروازه آزادی رسیده تو فکر بازگشت باشد؟ هیلاری گفت: ــ ولی اگر راه بازگشت وجود نداشته باشد یا کسی اجازه نداشته باشد برگردد، پس آزادی نیست.
n.l.r
برای رسیدن به مهر و محبت و انسانیت، هرج و مرج خیلی بهتر از نظم تحمیلی است. نظمی که امروز شاید درست باشد، ولی معلوم نیست فردا با ما چه خواهد کرد. من ترجیح می‌دهم در دنیایی پر از انسان‌های ناقص و بامحبت زندگی کنم تا دنیایی که افراد آن به آدم‌آهنی بیشتر شباهت دارند و چیزی از رحم و عطوفت و همدلی سرشان نمی‌شود.
n.l.r
من درد غربت ندارم. علت این است که شرایطی که در وطنم داشتم شرایط خوبی نبود.
n.l.r
انعطاف‌پذیری فرق اصلی بشر با بقیه حیوانات است. آدم می‌تواند در هر آب‌وهوایی زندگی کند، با هر غذایی بسازد، در هر شرایطی زندگی کند. می‌تواند برده یا آزاد باشد.
n.l.r
این آدم با ایده‌آلیسمی که دارد حاضر است سه چهارم جمعیت دنیا را به کام مرگ بفرستد، به امید اینکه یک چهارم باقیمانده را روانه مدینه فاضله‌ای کند که فقط و فقط در فکر خود او وجود دارد.
n.l.r
بیش از هر چیز به آزادی نیاز دارد. تلقین‌ها نمی‌تواند جای خالی آزادی را برایش پر کند. فقط با داشتن آزادی کامل است که می‌تواند کار کند.
n.l.r
این بیماری شغلی دیکتاتورهاست که می‌خواهند خودشان را جای خدا بگذارند.
n.l.r

حجم

۱۹۶٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۲۶۷ صفحه

حجم

۱۹۶٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۲۶۷ صفحه

قیمت:
۶۴,۰۰۰
۳۲,۰۰۰
۵۰%
تومان