دانلود و خرید کتاب پنج خوک کوچک آگاتا کریستی ترجمه محمدعلی ایزدی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب پنج خوک کوچک

کتاب پنج خوک کوچک

معرفی کتاب پنج خوک کوچک

کتاب پنج خوک کوچک نوشتهٔ آگاتا کریستی و ترجمهٔ محمدعلی ایزدی است و انتشارات شرکت کتاب هرمس آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب پنج خوک کوچک

پنج خوک کوچک یکی از داستان‌های جنایی آگاتا کریستی است که در آن حادثۀ روز قتل از زبان پنج نفر حاضر در صحنه روایت می‌شود. آگاتا کریستی در این رمان برای حل معما و شیوۀ رسیدن به پاسخ مهارت زیادی نشان داده و از طریق هرکول پوآرو به پاسخ رسیده است.

خواندن کتاب پنج خوک کوچک را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران داستان‌های معمایی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره آگاتا کریستی

آگاتا کریستی در تاریخ ۱۵ سپتامبر ۱۸۹۰ در تورکی، دوون به دنیا آمد. او نویسندۀ مشهور انگلیسی و خالق داستان‌های جنایی و ادبیات کارآگاهی بود. او نخستین نویسنده‌ای است که کتاب‌هایش بیشترین ترجمه را به زبان‌های مختلف دنیا داشته و پس از او، ژول ورن و سپس شکسپیر در این روند قرار دارند؛ کریستی همچنین طولانی‌ترین نمایشنامۀ جهان را به نام «The Mousetrap» نوشته است. این نمایشنامه از سال ۱۹۵۲ تا ۲۰۲۰ در West End اجرا شد. این نمایش در مارس ۲۰۲۰ به‌دلیل همه‌گیری ویروس کرونا بسته شد. این نویسندۀ انگلیسی، ترجمه‌شده‌ترین نویسنده است. کریستی ۶ رمان نیز با نام مستعار Mary Westmacott نوشته است. آگاتا کریستی طی هر ۲ جنگ جهانی، در بیمارستان‌ها خدمت کرد و دانشی درمورد سم‌هایی را که در بسیاری از رمان‌ها، داستان‌های کوتاه و نمایشنامه‌های او وجود داشت، به دست آورد؛ او همچنین در دوره‌ای از زندگی‌اش، چندین‌ماه را در حفاری‌هایی در خاورمیانه می‌گذراند و بدین‌ترتیب از این دانش نیز در نگارش کتاب‌هایش سود می‌جست. کریستی از خانواده‌ای ثروتمند و طبقۀ متوسط بود که عمدتاً در خانه تحصیل می‌کرد. او در سال ۱۹۲۰ «ماجرای مرموز در استایلز» را با حضور کارآگاه «هرکول پوآرو» نوشت و با این اثر بود که به نخستین پله‌های موفقیت پا گذاشت.

آگاتا کریستی جوایز ویژه و مختلفی را در طول عمر هنری‌اش دریافت کرده است. بیشتر کتاب‌ها و داستان‌های کوتاه او (و بعضی‌ها از آن‌ها چندین‌بار) به‌صورت فیلم درآمده‌اند. از آن میان می‌توان فیلم‌های قتل در قطار سریع‌السیر شرق، مرگ در رودخانه نیل و قطار ساعت ۴:۵۰ پدینگتون را نام برد؛ همچنین بسیاری از نوشته‌های کریستی بارها برای تهیۀ برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی مورداستفاده و اقتباس قرار گرفته‌اند. علی دهباشی، سردبیر مجلهٔ بخارا، در «شب آگاتا کریستی» گفت که این نویسندۀ انگلیسی، به‌خاطر علایق باستان‌شناسی همسرش، بارها به ایران سفر کرده بود. در سال ۱۳۴۵ بود که محمدعلی سپانلو با آگاتا کریستی گفت‌و‌گویی انجام داد.

تنها بخشی از آثار این نویسنده را در فهرست زیر ببینید:

رمان‌های هرکول پوارو:

شیطان به قتل می رسد، ماجرای اسرارآمیز در استایلز، قتل در زمین گلف، قتل راجر آکروید، چهار (قدرت) بزرگ، راز قطار آبی، خطر در خانه آخر، لرد اجور می‌میرد، قتل در قطار سریع‌السیر شرق، تراژدی در سه پرده، مرگ در میان ابرها، قتل به ترتیب الفبا، قتل در بین‌النهرین، ورق‌های روی میز، شاهد خاموش، مرگ بر روی نیل، کریسمس هرکول پوآرو، ملاقات با مرگ، جنایت‌های میهن پرستانه و ... .

مجموعه داستان‌ها:

تحقیقات پوآرو، قتل در مجتمع مسکونی، راز رگاتا، کارهای هرکول، شاهدی برای پیگرد قانونی، سه موش کور، ماجرای پودینگ کریسمس، گناه مضاعف، نخستین پرونده‌های پوآرو، گرفتاری در خلیج پولنسا، مجموعه چای هارلوین، روشنایی ماندگار.

رمان‌های خانم مارپل:

قتل در خانه کشیش، جسدی در کتابخانه، انگشت متحرک، اعلام یک قتل، آنها این کار را با آیینه انجام می‌دهند، جیب پر از چاودار و... .

آگاتا کریستی در تاریخ ۱۲ ژانویه ۱۹۷۶ درگذشت.

بخشی از کتاب پنج خوک کوچک

«سِرمانتِیگ دپلیچ پرسید:

ــ می‌خواهید بدانید قضیه کرال یادم هست یا نه؟ بله که هست. خیلی خوب آن را به خاطر دارم. زن بسیار زیبایی بود. البته تعادل روحی نداشت، به خودش مسلط نبود.

بعد گوشه چشمی به پوآرو انداخت و پرسید:

ــ چی باعث شده این سؤال را از من بکنید؟

ــ دوست دارم بدانم.

دپلیچ گفت:

ــ واقعآ از شما بعید است، آقای عزیز.

بعد همان طور که با خنده‌ای ناگهانی و زهرآگین دندان‌هایش را نشان می‌داد (و معروف بود این عمل او اثر وحشتناکی روی شهود دارد) گفت:

ــ از کارهای موفقیت‌آمیز من نبود. نتوانستم او را نجات دهم.

ــ بله، می‌دانم.

سِرمانتِیگ شانه‌هایش را بالا انداخت و گفت:

ــ البته من آن موقع به اندازه حالا تجربه نداشتم. با وجود این، به نظر خودم انصافآ هر کاری از دستم برمی‌آمد کردم. در ضمن اگر همکاری نباشد، آدم کار زیادی نمی‌تواند بکند. ما حکم را به حبس با اعمال شاقه تخفیف دادیم. می‌دانید، از امتیاز «تحریک از سوی زیان‌دیده» استفاده کردیم. بسیاری از مادران و زوجه‌های محترم به نفع این خانم استشهاد تهیه و امضا کردند. خیلی برایش دلسوزی می‌کردند.

بعد به عقب تکیه داد، پاهای بلندش را به طرف جلو دراز کرد، با قیافه‌ای وکیل‌مآبانه به او خیره شد و گفت:

ــ اگر این خانم او را با اسلحه یا حتی چاقو کشته بود، من هرطور بود موضوع قتل غیرعمد را مطرح می‌کردم. امّا سم، نه. شما نمی‌توانی در مورد سم کلک سوار کنی و عذر و بهانه‌ای مطرح کنی. خیلی ناجور است، خیلی.

هرکول پوآرو پرسید:

ــ دفاعیه چی بود؟

او خودش این را می‌دانست، چون قبلا در روزنامه‌ها خوانده بود. امّا فکر می‌کرد ضرری ندارد اگر فعلا پیش سِرمانتِیگ به‌کلی خود را بی‌اطلاع نشان دهد.

سِرمانتِیگ گفت:

ــ خودکشی. این تنها چیزی بود که می‌شد مطرح کرد. امّا زیاد مورد قبول واقع نشد. چون آقای کرال از آن آدم‌ها نبود. فکر نمی‌کنم هیچ‌وقت او را دیده بودید، هان؟ خب، بد نیست بدانید که مردی شلوغ پلوغ، شاد و شنگول، دنبال زن‌ها، مشروب‌خور و از این‌جور چیزها بود. دنبال عیاشی و خوش‌گذرانی می‌رفت و از این کارها لذت می‌برد. شما نمی‌توانی اعضای دادگاه را متقاعد کنی که آدمی مثل او ممکن است بیاید و به زندگی‌اش خاتمه دهد. این چیزها با هم جور درنمی‌آیند. متأسفانه از همان ابتدا معلوم بود دفاعیه‌ای که من مطرح کرده‌ام محکوم به شکست است. در ضمن، این خانم همکاری نمی‌کرد! من می‌دانستم به محض اینکه او پشت تریبون برود همه چیز تمام است. اصلا از خودش دفاع نمی‌کرد. از طرفی، اگر آدم اجازه ندهد موکلش پشت تریبون برود، هیئت‌منصفه برای خودش برداشت دیگری می‌کند.»

معرفی نویسنده
عکس آگاتا کریستی
آگاتا کریستی
انگلیسی | تولد ۱۸۹۰ - درگذشت ۱۹۷۶

آگاتا کریستی با نام اصلی آگاتا مری کلاریسا میل، ۱۵ سپتامبر ۱۸۹۰ در دون شایرِ انگلستان به دنیا آمد. پدر آمریکایی‌اش فردریک میلر نام داشت. مادرش کلارا بومر انگلیسی و از خانواده‌ای اشرافی بود. آگاتا به دلیل آمریکایی بودن پدر می‌توانست تبعه ایالات متحده نیز باشد، ولی هرگز از آن کشور تقاضای تابعیت نکرد. آگاتا یک خواهر و یک برادر داشت که هردوی آن‌ها از او بزرگ‌تر بودند. گر چه خواهر و برادر آگاتا را به مدرسه شبانه‌روزی و خود او را به یک مدرسه تکمیلی در فرانسه فرستاده بودند اما آگاتا در پنج سالگی خودش خواندن را یاد گرفت و بعد با استفاده از کتابخانه پدرش به معلوماتش اضافه کرد و تحصیلات آکادمیک نداشت.

داتیس
۱۴۰۲/۱۱/۲۲

از یک داستان چندین ترجمه وبا اسمهای متفاوت ،حداقل دوباره ترجمه می کنید اسم کتاب و عوض نکنید که گمراه بشیم دوباره بگیریمش وبعد ببینیم که اونو خوندیم،تصویر تلخ نقاش و،،

a.t
۱۴۰۳/۰۷/۲۹

عالی و تقریبا غیر قابل پیش بینی بود. اصلا خسته کننده نبود.

نوشین ت
۱۴۰۳/۰۶/۱۶

مثل همیشه جذاب

کاربر ۱۴۲۰۶۰۹
۱۴۰۳/۰۵/۲۳

با اینکه این داستانو بصورت فیلم دیده بودم کتابش برام خیلی جالبتر بود،تو فیلمش خیلی متوجه اتفاقات نشدم ولی کتابش عالی بود😊

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۰۸٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۰۰ صفحه

حجم

۲۰۸٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۰۰ صفحه

قیمت:
۷۴,۰۰۰
تومان