دانلود و خرید کتاب آدم خواران ژان تولی ترجمه سیده مریم کشفی
تصویر جلد کتاب آدم خواران

کتاب آدم خواران

نویسنده:ژان تولی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۳۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب آدم خواران

کتاب آدم خواران نوشتهٔ ژان تولی و ترجمهٔ سیده مریم کشفی است. انتشارات عطر کاج این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. پیش از این کتاب «مغازه‌ٔ خودکشی» هم از این نویسنده منتشر شده بود. اتفاقات رمان حاضر در زمان جنگ فرانسه و پروس می‌گذرند.

درباره کتاب آدم خواران

کتاب آدم خواران ما را می‌برد به نیمهٔ دوم قرن نوزدهم و فرانسه که همچون پادشاهش «ناپلئون سوم» بیمار و بی‌رمق و ناچار جنگ‌گریز بود، اما همسایهٔ شرقی‌اش، پروس به‌رهبری «بیسمارک»، مست از پیروزی و اتحاد، سودای گسترش و یکپارچگیِ سرزمین‌های فتح‌شده را در سر داشت. سرانجام فاجعه رخ داد و ۲ کشور رودرروی هم قرار گرفتند و نبردِ نابرابر به سرنگونیِ پادشاهی در فرانسه و برآمدن آلمانِ متحد انجامید. قصهٔ رمان آدم خواران بر اساس واقعه‌ای هولناک و واقعی نوشته شده است که در ۱۸۷۰ و در سال‌های همان جنگ در دهکده‌ای در جنوب غربی فرانسه رخ داد. ژان تولی علاوه بر مطالعهٔ مدارک تاریخی، در خودِ دهکده نیز واقعه را از زبان نسل‌های بعد شنیده و تصویر ناب و تکان‌دهندهٔ آن رخداد را به‌صورت رمان ارائه کرده است. این جنگ منجر به سقوط ناپلئون سوم و آغاز دورهٔ جدیدی از جمهوری فرانسه شد. 

خواندن کتاب آدم خواران را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر فرانسه و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

درباره ژان تولی

ژان تولی (Jean Teulé) در تاریخ ۲۶ فوریهٔ سال ۱۹۵۳ به دنیا آمد. او کاریکاتوریست، فیلم‌نامه‌نویس و رمان‌نویسی فرانسوی است که افزون بر فعالیت در تصویرسازی و ساخت فیلم، چندین کتاب موفق و پرفروش هم نوشته و از جوایز ادبی نیز سهمی داشته است. تولی در زمینهٔ زندگی‌نامه‌نویسی هم فعالیت دارد. «مغازهٔ خودکشی» نخستین رمان از این نویسندهٔ فرانسوی بود که در ایران به فارسی برگردانده شد. این رمان را یک فانتزی سیاه می‌دانند که برای نخستین‌بار در سال ۲۰۰۷ چاپ و منتشر شد. این رمان، هجوی دربارهٔ مرگ و امید است که در یک دکانِ فروشِ ابزار و ادواتِ خودکشی می‌گذرد. از این قصه برای تولید فیلمی سینمایی به همین نام در سال ۲۰۱۲ برداشت و اقتباس شده است. رمان «آدم‌خواران» نیز از این نویسنده در ایران چاپ و منتشر شده است.

بخشی از کتاب آدم خواران

««دست راست خود را بالا ببرید و قسم بخورید.»

«قسم می‌خورم آن‌چه می‌گویم حقیقت است. زنده باد امپراطور.»

«کدام امپراطور؟»

«ناپلئون! آن فرستادهٔ آلمانی.»

«دیگر امپراطوری در فرانسه وجود ندارد.»

«چی؟ یعنی چه؟»

«او در نبرد میدان شکست خورد و فرانسه از ۴ سپتامبر به جمهوری تبدیل شد.»

«جمهوری؟ واقعاً؟»

«بله! مگر خبر نداشتی؟»

«نه، خب راستش اخبار همیشه دیر به ما می‌رسد.»

«بسیار خب. باید بدانید که جنایتی که شما مرتکب شدید، در دورهٔ امپراطوری دوم رخ داده است، اما توسط جمهوری سوم محاکمه می‌شوید.»

«یعنی چه؟»

«مثل این‌که کلاً در باغ نیستی! آیا می‌دانی امروز چه روزی است، آقای فرانسوا شامُبر؟»

«راستش، فکر کنم زمستان باشد. از پنجرهٔ سلولم برف دیدم.»

«امروز ۱۳ دسامبر ۱۸۷۰ است و به‌زودی حکم شما صادر می‌شود.»

قاضی آدم منصف و بی‌حاشیه‌ای بود. پشت میز راش زیبایی نشسته بود و آستین‌های بلند و پف‌دار ردایش، دسته‌های صندلی قرمزش را پوشانده بود.

شامبر درحالی‌که با استرس به قاضی نگاه می‌کرد، منتظر سؤال‌هایی بود که می‌دانست باید به‌زودی به آن‌ها پاسخ دهد.

«شما با آلن دومونی چه رابطه‌ای داشتید؟»

حلقهٔ سیاه دور چشمان شامبر انگار سیاه‌تر شد.

«راستش، او دوست دوران کودکی من بود. او مهربان‌ترین آدمی بود که در عمرتان می‌توانستید ملاقات کنید... خدایا، من واقعاً از اتفاقی که افتاده متأسفم. من دیوانه شده بودم.»

«یعنی چه؟»

«من عقلم را از دست داده بودم. یک دیوانهٔ به تمام معنا...»»

معرفی نویسنده
عکس ژان تولی
ژان تولی

ژان تولی (توله) (متولد ۲۶ فوریه‌ی ۱۹۵۳، سن‌لو، مانش، فرانسه) تصویرگر، فیلمساز، نویسنده، کارتونیست و مجری تلویزیونی اهل فرانسه است. این نویسنده بیش از بیست رمان و کتاب تحسین‌شده، از جمله کتاب مشهور مغازه‌ی خودکشی را در کارنامه‌ی خود به ثبت رسانده است. بسیاری از آثار تولی در تئاتر یا سینما مورد اقتباس قرار گرفته‌اند و کتاب‌های او نیز در ۲۴ کشور ترجمه شده‌اند. تولی به واسطه‌ی فعالیت‌های ادبی و سینمایی خود برنده‌ی جوایزی از جمله جایزه‌ی prix trop virilo شده است. او همچنین نویسنده‌ی کتاب‌های دیگری از جمله آدم‌خواران، فرشته‌ی سمی، کتابی بر پایه‌ی زندگی‌نامه‌ی شاعر فرانسوی، پل ورلن و بیوگرافی افرادی از جمله آرتور رمبو و فرانسوا ویون است.

Alireza Rezaie
۱۴۰۱/۱۲/۲۵

واقعا زبونم بند آمده ، نمی دونم چی بگم

atefe21
۱۴۰۳/۰۱/۱۳

اول از همه بگم اگه روحیه ضعیفی دارین از خوندن این کتاب صرف نظر کنین ... کتاب دردناکی بود و دردناک تر که براساس واقعیت بود و فقط میتونم بگم زمین بدون انسان های بی عقل جای بهتری میشه... توی

- بیشتر
کاربر ۶۹۹۰۰۲۹
۱۴۰۲/۱۲/۲۱

می‌تونم بگم ترسناک ترین کتابی که تا امروز خواندم این کتاب بود!علیرغم چیزی که فکر می‌کردم حتی نتونستم کامل بخونم!واقعا هیچ چیز ترسناک تر از انسانی که اینطور شیطانی رفتار میکنه نیست!

کاربر 7890567
۱۴۰۲/۱۱/۰۶

کتاب کوتاه بودو تکان دهنده اگه روان زودرنج و آسیب پذیری دارید نخونیدش

Mahsa Modaberi
۱۴۰۳/۰۱/۳۱

خیلی غم انگیز

Relax
۱۴۰۲/۱۱/۰۹

ترجمه بسیار روان ممنون از انتشارات عطر کاج

a.masih
۱۴۰۳/۰۴/۲۶

من حس میکنم این بعد شخصیتی تو وجود همه هست آب ندیدن ولی همه شناگر ماهری هستن خوندن این کتاب رو به همه توصیه میکنم تا به قول فریدون مشیری هرکس گرگ درونش رو ببینه و بشناسه و بتونه به خاک بیندازتش

basilreader
۱۴۰۳/۰۳/۳۰

کتابی دور از انتظار و شوکه کننده بود! تصویر سازی خوب نویسنده و بها به جزئیات باعث همزاد پنداری و درک عمیق تر از داستان و روایت میشه. ماهیت درونی انسان و خوی وحشی گری یک موضوع بحث بر انگیز و جذاب

- بیشتر
زهرا
۱۴۰۲/۱۱/۱۷

خدای من آدم گاهی وقتا از حماقت انسان ها می‌ترسه و زبونش بند میاد

حَنا
۱۴۰۳/۰۵/۳۱

این کتاب رو قبلا از یک انتشارات دیگه خونده بودم و براش نظر هم داده بودم ولی دوباره دوست داشتم بخونمش. داستان خیلی عجیبی از این که انسان ها تا چه حد پتانسیل وحشی شدن دارند. خوندنش رو به کسایی که

- بیشتر
او یک پروسی نبود... او بی‌گناه بود...
Relax
نفسی صرفاً از روی عادت می‌کشید.
Hasti
«هنوز هم در این کشور نسبتاً پیشرفته آدم بی‌سواد داریم. بیشتر آدم‌های عضو انجمن بلد نیستند حتی اسم خودشان را بنویسند. خیر سرشان
کتاب «لحظه های آرامش من»
تنها آرزویش مرگی سریع و راحت بود
Hasti
آلن با تأسف سری تکان داد و به این فکر کرد که مردمان این‌جا، علی‌رغم مشکلات و بی‌پولی، باز هم می‌خندند و مقاومت می‌کنند.
Setaowl
هوا جوری گرم است که احساس می‌کنم درون دهانم آتش دارم! امکان دارد با آب دهانم بتوانم آتش راه بیاندازم.
Setaowl
«هوا جوری گرم است که احساس می‌کنم درون دهانم آتش دارم! امکان دارد با آب دهانم بتوانم آتش راه بیاندازم.»
sara
دکتر کنار جنازه نشست و بعد از بررسی بدنی گفت: «او شش‌ماهه حامله بوده.» الی‌مونده با وحشت گفت: «چی؟ حامله؟!» دکتر گفت: «کنارش روی برف‌ها نوشته دوستت دارم.»
basilreader

حجم

۷۰۶٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

حجم

۷۰۶٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۹۶ صفحه

قیمت:
۳۳,۰۰۰
تومان