کتاب بن بست نویسنده
معرفی کتاب بن بست نویسنده
کتاب بن بست نویسنده نوشتهٔ وودی آلن و ترجمهٔ محمدرضا اوزار است. نشر بیدگل این مجموعه نمایشنامهٔ طنز و تکپردهای را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب بن بست نویسنده
محمدرضا اوزار، مترجم کتاب حاضر، در ابتدای کتاب بن بست نویسنده درمورد یک اصطلاح توضیح داده است. بهبیان او «بنبست نویسنده» (writer’s block) یا «سندرم کاغذخالی» نام ترسناکترین لحظات و کابوسهای زندگی یک نویسنده است؛ لحظاتی که بدون شک هیچ نویسندهای علاقهای به قرارگرفتن در آن ندارد. فیلمهای سینمایی گوناگونی بر اساس این رخداد (که ممکن است برای هر نویسندهای پیش بیاید) نوشته و ساخته شده است. اکنون وودی آلن این نام را برای ۳ نمایشنامه از خود انتخاب کرده است. مجموعهٔ «بنبستِ نویسنده» که حاوی سه نمایشنامه است، تقریباً معاصرترین تکپردهایهای طنز وودی آلن را در خود جای داده که تیپ و گرههای مشترک دارند و پیرامون موضوعات گوناگونی میگردند. «ریورساید درایو»، «اولد سیبروک» و «سنترال پارک وست» نامهای این ۳ نمایشنامهٔ تکپردهای هستند.
نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته میشود. هر چند این قالب ادبی شباهتهایی به فیلمنامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانهای جداگانه و مستقل محسوب میشود. نخستین نمایشنامههای موجود از دوران باستان و یونان باقی ماندهاند. نمایشنامهها در ساختارها و شکلهای گوناگون نوشته میشوند، اما وجه اشتراک همهٔ آنها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامهها تنها برای خواندن نوشته میشوند؛ این دسته از متنهای نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیدهاند. از مشهورترین نمایشنامهنویسهای غیرایرانی میتوان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامهنویسهای ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «علیرضا نادری»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان» و «محمد چرمشیر» بوده است.
خواندن کتاب بن بست نویسنده را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی معاصر امریکا و قالب نمایشنامهٔ تکپردهای پیشنهاد میکنیم.
درباره وودی آلن
وودی آلن در سال ۱۹۳۵ در محلۀ بروکلین در شهر نیویورک به دنیا آمد. علایق کودکی او معطوف به تماشای بیسبال، نمایشهای وودویل، خواندن داستانهای مصور و رمانهای پلیسی میکیاسپیلن بود. آلن در نیویورک رشد کرد، در بارها و کلوبها ترومپت نواخت و به دانشگاه نیویورک رفت. او پس از یک ترم دانشگاه را ترک کرد و به گروه نویسندگان شبکۀ CBN پیوست. پس از مدتی تجربۀ شوخینویسی، شوخیهای خودش را در کلوبهای شبانه اجرا کرد. این کار به او اعتمادبهنفس بازیگری و سپس کارگردانی داد؛ پس وودی آلن تبدیل شد به یکی از مشهورترین کارگردانها، نویسندهها و بازیگرهای ژانر کمیک در سینمای جهان. آثار تصویری و مکتوب بسیاری از او باقی مانده است.
درباره محمدرضا اوزار
محمدرضا اوزار در ۲۹ مرداد ۱۳۷۲ در تهران به دنیا آمد. او مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه آزاد (هنر و معماری) تهران در رشتهٔ کارگردانی تئاتر کسب کرد و سپس برای ادامهٔ تحصیل در مقطع کارشناسیارشد و رشتهٔ «دراماتورژی تطبیقی و مطالعات اجرا» به دانشگاه گوته فرانکفورت و کشور آلمان مهاجرت کرد. اوزار بهعنوان هنرمندی مستقل در آلمان، تجربهٔ همکاری با گروههای تئاتری مختلفی را در کارنامهٔ خود دارد؛ او همچنین بهعنوان مترجم و دراماتورژ با گروههای تئاتری ایران در ارتباط است و همچنان به ترجمه در حوزۀ تئاتر و ادبیات نمایشی میپردازد.
بخشی از کتاب بن بست نویسنده
«"سنترال پارک وست"
غرب سنترال پارک، آپارتمان فیلیس و سام ریگس، یک آپارتمان بزرگ با چوبهای تیره و کلی کتاب. آنها آنجا زندگی میکنند، این مکان محل مشاورههای رواندرمانی فیلیس نیز هست. نقشهٔ خانه بهشکلی است که به بیمار اجازه میدهد از درب اصلی خانه وارد شود و به صورت خصوصی در جایی منتظر بماند. سپس به صورتی خصوصی وارد خلوتگاهی شود که محل گذراندن جلسهٔ روانکاویاش است.
چیزی که ما میبینیم بیشتر یک حال بزرگ و درب اصلی خانه است، مجموعهای از دربها هم به اتاقهای دیگر میروند.
ساعت حدوداً شش بعدازظهر یکشنبه در ماه نوامبر است. هیچ کسی روی صحنه نیست تا اینکه صدای زنگ درب شنیده میشود و چون کسی جواب نمیدهد، کسی به درب ضربه میزند. ضربهها با شنیده شدن این دیالوگها ادامه پیدا میکند.
کارول: (بیرون از صحنه) فیلیس؟ فیلیس؟
(فیلیس از راست صحنه وارد میشود، کاملاً لباس پوشیده. سمت راست روی مبلی که در صحنه قرار دارد مینشیند.)
فیلیس! کارولم.
فیلیس: دارم میآم.
کارول: حالت خوبه؟
فیلیس: دارم خودمو خشک میکنم. تو حموم بودم رسیدی.
(فیلیس به سمت بار که در بالای صحنه هست میرود. یک لیوان نوشیدنی میریزد. تماماً مینوشدش. کارول به درب زدن و زنگ زدن ادامه میدهد)
خیلهخب. لباس پوشیدم.
(فیلیس از بالای صحنه عبور میکند و درب اصلی را باز میکند و میگذارد کارول وارد شود.)
کارول: حالت خوبه؟
فیلیس: جزئیات نخواه، خواهشاً.
کارول: جزئیات چی؟
فیلیس: گفتم بیا راجعبهش حرف نزنیم.
کارول: همه خوبن؟
فیلیس: همه؟ مردمِ توی کشورهای جهان سوم رو هم شامل میشه؟
کارول: کشورهای جهان سومی؟
فیلیس: مثلاً زیمباوه؟
کارول: تو آفریقا اتفاقی افتاده؟
فیلیس: خدای منـ تو خیلی فقط به کلام توجه داری، تحتالفظیایـ نفرین بزرگیه که آدم تحتالفظی باشه. شوخیمو از بین بردیـ همهٔ جوکهام و یهذره طنزم همهشون رفتن ته چاه توالت.
کارول: چه خبر شده؟»
حجم
۱۴۱٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
حجم
۱۴۱٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه