کتاب بی بال و پر
معرفی کتاب بی بال و پر
کتاب بی بال و پر نوشتهٔ وودی آلن و ترجمهٔ نگار شاطریان و ویراستهٔ فرانک ناطقی است و نشر بیدگل آن را منتشر کرده است. این کتابْ گزیدههایی است از یادداشتهای خصوصی وودی آلن تا بدین لحظه، که در قالب مجموعهای پسامرگ و یا بعد از فوت وی منتشر خواهد شد، هر کدام زودتر فرا برسد.
درباره کتاب بی بال و پر
وودی آلن کارگردان مشهور سینمای جهان و طنزپرداز توانا فقط به فیلمهایش مشهور نیست. بلکه نوشتههایش هم خواندنی و جذاباند و آن طنز بعضاً تلخ و سیاه معروف به وودی آلنی را در خود دارند. نوشتههای کوتاه و داستانهای وودی آلن معمولاً حول اتفاقی خاص یا شیئی خاص، دیدار با آدمی ویژه اما در زمانی غیرممکن یا قرارگرفتن در موقعیتی تکراری ولی با آشناییزداییِ مخصوص نویسنده میچرخند. کتاب بی بال و پر نیز مجموعهٔ نوشتههای کوتاه آلن دربارهٔ رویدادها و تجارب خاص اوست یا آنکه نظرش را دربارهٔ برخی رویدادهای اجتماعی میگوید. برای مثال دربارهٔ انقلابکردن میگوید: «برای راهانداختن انقلاب دو پیشنیاز هست: کسی یا چیزی که علیهاش انقلاب کنیم، و کسی که قد علم کند و انقلاب را به اجرا درآورد. معمولا در چنین موقعیتی لباس اسپرت میپوشند و زمان و مکان برای هر دو جناح میتواند متغیر باشد، اما اگر یکی از این دو دسته حضور به هم نرساند، ممکن است این حرکت جمعی پایان مطلوبینداشته باشد. مثلا در انقلاب ۱۶۵۰ چین هیچیک از دو جناح در صحنه حاضر نشدند و بیعانهٔ سالن بابت خسارت ضبط شد.
مردم یا جناحهایی که علیهشان انقلاب میشود «سرکوبگر» نام دارند و به راحتی قابل تشخیصاند، چون از قیافهشان معلوم است که خیلی خوش به حالشان است. «سرکوبگران» معمولا کت و شلوار میپوشند، مَلاکاند، و بدون اینکه کسی سرشان هوار بکشد میتوانند نصفهشب رادیو گوش کنند. شغلشان حفظ «شرایط موجود» است، شرایطی که همهچیز همانگونه که هست باقی میماند، اما ممکن است هر دو سال یکبار یک دستی به سر و رویش بکشند.
وقتی «سرگوبگران» زیادی جدیت به خرج دهند، نتیجه همان میشود که به آن پلیس دولتی میگویند، که هر گونه مخالفتی، از جمله هِره کره، پاپیونزدن، و اشاره به شهردار با لفظ «خیکی» قدغن است. در یک حکومت پلیسی آزادیهای مدنی به شدت محدود است، و اسم آزادی بیان به گوش کسی هم نخورده، با این حال افراد میتوانند روی آهنگ لب بزنند. انتقاد به دولتمردان مجاز نیست، بهخصوص اگر بخواهی از مدل رقصشان انتقاد کنی. آزادی مطبوعات نیز محدود است و حزب حاکم اخبار را «مدیریت میکند»، و به شهروندان اجازه میدهد تنها اندیشههای سیاسی قابلقبول و نتایج مسابقاتی را که به ناآرامی منجر نمیشود بشنوند.»
خواندن کتاب بی بال و پر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران آثار طنز وودی آلن پیشنهاد میکنیم.
درباره وودی آلن
وودی آلن با نام اصلی Allen Stewart Konigsberg اول دسامبر سال ۱۹۳۵ در بروکلین نیویورک در یک خانوادهٔ یهودی ثروتمند متولد شد و به خاطر موهای قرمز رنگش در بین دوستان و همکلاسیهایش به قرمز معروف بود. وودی آلن فعالیت حرفهای خود را با نوشتن کتابهای طنز آغاز کرد و به بعدا به بازی روی صحنه و کارگردانی روی آورد. او ۱۹ بار نامزد جایزه اسکار و ۴بار برندهٔ آن شد؛ یکبار برای بهترین کارگردانی و سه بار برای بهترین فیلمنامهٔ اقتباسی.
وودی آلن علاوه بر فعالیت درخشانش در سینما، کتابهای مختلفی نوشته است. توانایی او در نوشتن را، از فیلمنامههای شاهکارش میتوان متوجه شد. از میان آثار او میتوان به کتابهای این آب آشامیدنی نیست، دوباره این آهنگو بزن سم، حالا بیحساب شدیم، بی بال و پر، عوارض جانبی ( مقالات و نمایشنامههایی هستند، پیش از آن در روزنامه و نشریات مختلف ازجمله نیوریپابلیک، نیویورک تایمز و نیویورکر چاپ شدهاند)، حباب معلق، سنترال پارک وست، اولد سیبروک، ریورساید درایو، متل ماه عسل، هرج و مرج محض، بنبست نویسنده، مرگ در میزند و مرگ / خدا اشاره کرد.
بخشی از کتاب بی بال و پر
«شاید بتوان گفت تاکنون هیچ نویسندهای در خلق شخصیتهای زن جذاب و پیچیده به پای نمایشنامهنویس اسکاندیناویایی یورگن لاوبورگ که در میان معاصرانش به یورگن لاوبورگ شهرت داشت، نرسیده است. او که از روابط زجرآورش با جنس مخالف رنج میبرد، شخصیتهای فراموشنشدنی و گوناگونی، همچون جِنیآنگِستروم در اثر «بسیار غازها» و خانم اسپیرینگ در اثر «لثههای یک مادر»، را به دنیا هدیه کرد. لاوبورگ (که در ابتدا Lvborg بود، اما بعدها دو نقطهٔ بالای o را برداشت و آنها را روی ابروهایش قرار داد) در سال ۱۸۳۶ در استکهلم دیده به جهان گشود. وی نمایشنامهنویسی را از سن ۱۴ سالگی آغاز کرد. نخستین اثر خلقشدهٔ وی، که در سن ۶۱سالگی آن را به روی صحنه برد، «آنان که میلولند» نام داشت، واکنشهای ضد و نقیضی از سوی منتقدان در پی داشت، اما صراحت در پرداختن به موضوع اثر (خوردن پنیر) مخاطبان محافظهکار را معذب کرد. آثار لاوبورگ را میتوان به سه دوره طبقهبندی کرد. نخست نمایشنامههایی که به احساساتی همچون اندوه، نومیدی، هراس، ترس و تنهایی میپردازند (آثار کمدی)؛ دستهٔ دوم بر تغییرات اجتماعی معطوفاند (لاوبورگ نقش چشمگیری در ابداع روشهای ایمنتر وزنکردن شاهماهی داشته است)؛ و دستهٔ سوم را شش تراژدی برجستهای تشکیل میدهند که درست پیش از مرگش، در استکهلم، در سال ۱۹۰۲، وقتیدماغش به دلیل اضطراب زیاد کنده شد، آنها را نوشته است.
نخستین شخصیت زن برجستهای که لاوبورگ خلق کرد، هِدویگ مولدائو در «دلم میخواهد چهچهه بزنم». هدویگ خوب میداند که گرِگِر نورستاد برایساخت سقف مرغدانی از ملات غیراستاندارد استفاده کرده، و وقتی سقف روی سر کلاور آکدل خراب میشود و او در اثر این حادثه، همان شب کور و کچل میشود، احساس گناه رهایش نمیکند.»
حجم
۱۰۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
حجم
۱۰۹٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
نظرات کاربران
وودی الن و طنز مختص خودش 👌🏻