کتاب شاهنشاهی هخامنشی
معرفی کتاب شاهنشاهی هخامنشی
کتاب شاهنشاهی هخامنشی نوشتهٔ جان مانویل کوک و ترجمهٔ مرتضی ثاقب فر است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب در حوزهٔ تاریخ ایران پیش از اسلام را منتشر کرده است.
درباره کتاب شاهنشاهی هخامنشی
جان مانویل کوک در کتاب شاهنشاهی هخامنشی (The Persian Empire) بیان کرده است که با نگارش این اثر یک شکاف دربارهٔ تاریخ شاهنشاهی هخامنشی را پر کرده است. او در موارد کاملا مربوط به قلمرو هخامنشیان، سلسلهای که از ۵۵۰ تا ۳۳۰ پیش از میلاد بر شاهنشاهی ایران فرمان راندند، کوشیده با تکیه بر مهمترین مراجع نوشتههای جدید یادداشتهایی را بگنجاند، اما این کار را در مورد مناطق دوردست نسبت به قلمروی آنها و موضوعهای حاشیهای انجام نداده است. این اثر در ۱۸ فصل نگاشته شده که عنوان برخی از آنها عبارت است از «ظهور مادها و پارسها»، «فرمانروایی کوروش»، «کشورگشاییهای داریوش»، «کینهورزی داریوش با آتنیها»، «لشکرکشی بزرگ خشایارشا»، «تاریخ شاهان بعدی هخامنشی»، «دین کهن ایران»، «کاخها و هنر» و «حکایت هخامنشیان پسین».
خواندن کتاب شاهنشاهی هخامنشی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب تاریخ سلسلهٔ هخامنشی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب شاهنشاهی هخامنشی
«گمان میرود که پس از این پیمان شاهنشاهی ایران آرام ماند. در مصر به فرماندهی آرشام شَهرَب جدید صلح و آرامش برقرار شده بود (نک یادداشت ۱۱ همین فصل). مگابوزس که یاغی شده بود دوباره با شاه آشتی کرد؛ و در یهودا کسی یارای مخالفت علنی با نحمیا حاکم جدید نیرومند و پرانرژی آنجا را که از حمایت شاه برخوردار بود نداشت. پس از شورش باکتریا (بلخ) دیگر اثری از آشوب در شرق شاهنشاهی نمیبینیم. آرامش نیمه دوم پادشاهی اردشیر یکم لزوما به معنای استوار بودن فرمانروایی او نیست ــ چیرگی ایران بر مناطق دوردست شاهنشاهی رفته رفته ضعیف میشد، گرچه از خاطرات پراکنده کتزیاس و اخبارکوتاه فوتیوس چیزی روشن نیست. اما دست کم برای مدت یک ربع قرن لازم نبود شاه ایران خیالش از سوی یونانیان ناراحت باشد، به ویژه آن که آنان با یکدیگر به سختی درگیر شده بودند (از سال ۴۳۱) و جنگی تمامعیار میان آتن و اسپارت درگرفته بود. اومستد مدرکی ندارد و زیادهروی میکند وقتی مینویسد شاه (یا به قول او «دولت ایران») از تارگلیا و سایر کاسهلیسان یونانی به عنوان سلاحی مخفی برای آگاهی از اسرار دولت آتن استفاده میکرد، گرچه پلوتارک میگوید تارگلیا با بسیاری از بزرگان یونانی رفت و آمد داشت و آنان را نسبت به شاه ایران علاقهمند کرد. اما اردشیر ناچار بود به پایان کار توجه داشته باشد. در زمستان سال ۲۴ ـ ۴۲۵ فرمانده آتنی مقیم ایون در کنار رود استریمون یک پیک ایرانی به نام آرتافرن را که به اسپارت میرفت دستگیر کرد و دید که شاه ایران در پیامی «به خط آشوری» (که منظور خط آرامی است) به طعنه نوشته بود سفیران بسیاری از اسپارت نزد او میآیند اما حرف هیچ کدام آنها با دیگری یکسان نیست؛ پس لطفا مردانی را همراه آرتافرن نزد من بفرستید تا بدانم دقیقا چه میخواهید. آتنیها کوشیدند از این آگاهی حداکثر استفاده را بکنند و سفیرانی از خود را همراه آرتافرن نزد شاه فرستادند؛ اما هنگامی که این سفیران به اِفِسوس رسیدند شنیدند که شاه مرده است. اردشیر در واقع در سال ۴۲۴ درگذشت. گفته شده که داماسپیا همسر او نیز در همان روز مرده است. یگانه پسر آنها به نام خشایارشا جانشین پدر بود. ما اکنون در مورد حوادث چند سال بعد ناچار در اختیار کتزیاس هستیم. الواح بابلی در این مورد مبهم و گُنگ هستند ــ وقتی نمیدانیم شاه آینده چه کسی خواهد بود بهتر است تاریخگذاری را با شاه مرده ادامه دهیم. از پسران نامشروع شاه، سه نفر مهم و بانفوذ بودند.»
حجم
۳٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۳
تعداد صفحهها
۴۶۴ صفحه
حجم
۳٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۸۳
تعداد صفحهها
۴۶۴ صفحه