کتاب محکم در آغوشم بگیر
معرفی کتاب محکم در آغوشم بگیر
خلاصهٔ کتاب محکم در آغوشم بگیر نوشتهٔ سو جانسون و ترجمهٔ رضا اردلان است. شنیدار این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر حاوی ۷ گفتوگو برای داشتن یک عمر زندگی سرشار از عشق است. دقت داشته باشید این کتاب خلاصهای از نسخهی اصلی اثر است.
درباره خلاصه کتاب محکم در آغوشم بگیر
کتاب محکم در آغوشم بگیر درمورد راههایی تازه برای بهبود روابط شما با دیگران است. این کتاب چگونگی یافتن این راههای تازه را یاد میدهد. اگر از ما بپرسند که کیفیت رابطه با شریک زندگیمان چگونه است، چه پاسخی میدهیم؟ احتمالاً خواهیم گفت که گاه با همسرمان ارتباط بسیار عالی برقرار میکنیم، اما در پارهای اوقات شرایط بهشدت مأیوسکننده است. اینطور نیست؟ مطمئناً نمیتوانیم همیشه روابطی فوقالعاده با شریکمان داشته باشید، اما اگر حس میکنیم که رابطهمان به تار مویی بند است، قطعاً تمام تلاش خود را خواهیم کرد تا اوضاع تغییر کند.
در خلاصهکتاب محکم در آغوشم بگیر به پرسشهای زیر پاسخ داده شده است:
۱. چرا اغلب درمورد چیزهای بیاهمیت بحث میکنیم؟
۲. چگونه از سرزنشکردن یکدیگر دست برداریم؟
۳. چگونه روابط زناشویی بهتری داشته باشیم؟
خواندن کتاب محکم در آغوشم بگیر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران روانشناسی عمومی پیشنهاد میکنیم. اگر شنیدن کتابها را به خواندنشان ترجیح میدهید، میتوانید کتاب صوتی محکم در آغوشم بگیر را با صدای فرزانه فائزی در طاقچه بشنوید.
بخشی از کتاب محکم در آغوشم بگیر
«بیایید خود را امتحان کنید؛ البته امتحان سختی نیست! اگر یک بطری شیر در داخل یخچال بعد از مدتی ترش شود، شما و شریکتان چه میکنید؟ در چنین شرایطی یک زوج خوشحال به فروشگاه رفته و یک بطری شیر تازه میخرند، در حالی که یک زوج ناراحت همدیگر را سرزنش میکنند!
اغلب مواقع وقتی زوجها درباره جزئیات کماهمیت زندگی مانند مسائل مربوط به خانهداری شروع به بحث میکنند، کنترل خود را از دست داده و تلاش میکنند طرف مقابل را مقصر نشان دهند. در حقیقت تمایلی ذاتی در انسان وجود دارد که دیگران را مقصر بداند، نه خود را!
فرض کنید به خانه دوستتان میروید و وقتی میخواهید در چیدن میز شام کمک کنید، ناگهان یک بشقاب از دستتان میافتد و میشکند. ممکن است اولین چیزی که به ذهنتان میرسد این باشد که شما مقصر نبودید. همه ما راحت میتوانیم دلیلی پیدا کنیم که بیگناهی خود را اثبات کنیم. به عنوان مثال، این اتفاق به این دلیل افتاد که بشقابها خیلی سنگین بودند و دوستتان در این مورد چیزی به شما نگفته بود.
من یک جلسه درمانی با زوجی به نام پَم و جیم داشتم که بر سر موضوعی با یکدیگر اختلاف داشتند. در این جلسه پم به جیم گفت که از هفتهای که با هم بودند، لذت زیادی برده و دوست دارد از او بیشتر حمایت کند، زیرا از نگرانی او در مورد کارش آگاه است. در جواب این حرف، جیم پوزخندی زد و رویش را برگرداند. طبیعتاً پم با عصبانیت از شوهرش پرسید که معنی این رفتار چیست و او را به خاطر حرکت تحقیرآمیزش سرزنش کرد. از آنجا به بعد اوضاع بدتر شد. جیم هم پم را به خاطر حمایت نکردن از او مقصر میدانست؛ او بر این باور بود که پم همیشه او را سرزنش میکند و تلاشهایش را کافی نمیداند. در آن لحظه جیم به حرفهای همسرش خندید، به این خاطر که او را مسئول مشکلات ازدواجشان میدانست. به همین سادگی یک تعریف و تمجید ساده به سرزنشهای پیدرپی تبدیل شد!
اما چگونه میتوان جلوی چنین بحثهای مخربی را گرفت؟»
حجم
۱۶٫۴ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۵ صفحه
حجم
۱۶٫۴ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۵ صفحه
نظرات کاربران
مختصر و مفید
عالی بود ممنونم