کتاب انجمن زیرشیروانی
معرفی کتاب انجمن زیرشیروانی
کتاب انجمن زیرشیروانی نوشتهٔ ارنست کرویدر و ترجمهٔ اژدر انگشتری است. نشر بیدگل این رمان آلمانی را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب انجمن زیرشیروانی
منتقدی دربارهٔ کتاب انجمن زیرشیروانی که بهویژه نسل جوان استقبال پرشوری از آن کردهاند، نوشت که این رمانْ بیان شاعرانهای را که در ۱۰۰ سال اخیر بهندرت از آلمان به گوش رسیده، دارد. ارنست کرویدر در این رمان به پیروی از این شعارِ «ژان پُل» که «شعر آینهٔ تختِ زمان حال نیست، بلکه آینهٔ جادوییِ زمانهای است که در بین نیست»، با درآمیختن عناصر شعر و روانشناسی دست به آفرینش یک اثر شکیل و امروزی زده است. در این رمان، انجمنی مخفی متشکل از چند لاقید متافیزیکی علیه حماقت، فقدان تخیل و سنگینیِ زندگی روزمرهٔ انسانها مبارزه میکند. پیچوتابِ خیالپردازی غریب، سرزندگیِ ملایم، غلیاناتِ گروتسک و حکمتِ بیپیرایهٔ این قصهْ باغی جادویی از رؤیابافیهای عجیب آلمانی آفریده است.
خواندن کتاب انجمن زیرشیروانی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر آلمان و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره ارنست کرویدر
ارنست کرویدر، یکی از نامتعارفترین و مرموزترین نویسندگان جدید آلمان، در ۲۹ آگوست ۱۹۰۳ در اُفِنباخِ کنارهٔ ماین به دنیا آمد. او دورهٔ دبیرستان و سپس کارآموزیِ بانک را در زادگاهش گذراند و پس از آن در فرانکفورتِ کنارهٔ ماین فلسفه خواند و در معادن، آجرپزخانهها و گورستانها مشغول به کار شد. طبعآزماییهای کرویدرِ ۲۱ساله موردتوجه «فرانکفورتر سایتونگ» قرار گرفت. تحریریهٔ همین روزنامه در سالهای ۱۹۲۷ - ۱۹۲۶ او را راهیِ سفری زمینی به یوگسلاوی، آلبانی و یونان کرد. این سفر در بخش مالاریای بیمارستانِ سالونیکی به پایان رسید. ویلی هاس، سردبیر وقتِ مجلهٔ لیتِراریشه وِلت و کاشف و حامی استعدادهای جوان، تصنیفِ یک خانهبهدوشِ کرویدر را برای حمایت از او چاپ کرد. در ۱۹۳۲ ارنست کرویدر عضو تحریریهٔ مجلهٔ سیمپلیسیسموسِ مونیخ شد که آن را با شروعِ دورهٔ هماهنگسازی در ۱۹۳۳ ترک کرد تا بهعنوان نویسندهٔ مستقل ساکن آسیاب متروکهای در شود. جنگ جهانی دوم مانع کار روی آثاری شد که در آنجا نوشته بود. ارنست کرویدرِ سرباز سرانجام در ژوئن ۱۹۴۵ از اسارتگاه آمریکاییها به خانه برگشت و کمی بعد از آن در سال ۱۹۴۶ کتاب «انجمن زیرشیروانی» را چاپ کرد. هنگامی که سرانجام در سال ۱۹۴۸ «رمانسِ بزرگ» و «رؤیاگونِ نایافتنیها» منتشر شد، نویسندگانی چون آلفرد دوبلین، لوئیزه رینزِر، اینا زایدِل، الیزابت لانگگِسِر، ویلهلم لِمان و هانس هِنی یان زبان به تحسینش گشودند. او را با نووالیس، آیشندورف و آرنیم مقایسه کردهاند.
بخشی از کتاب انجمن زیرشیروانی
«از سر گستاخی است یا الطافت را فراموش کردهاند؟ یا تو آنها را فراموش کردهای؟ گرچه نه فراموششدنی هستی نه چیزی را فراموش میکنی. اغلب از خود میپرسم از آنها چه سر زده که پشتشان چنین خمیده، که از فردا و پسفردایشان در هراساند، و تو پیشتر پاسخم را دادهای. زیادهخواهند، همیشه میخواهند بیشتر داشته باشند. اهمیتی نمیدهند که با تو در صلح و آرامش زندگی کنند، که گرامیات بدارند و هر لحظه با ذهنی بیآلایش در آن آینهٔ ناپیدا بنگرند که تو برای هرکداممان پرداختهای تا لکههای تیره و زنگارها را بلافاصله ببینیم. و هنگامی که دشمن بزرگت، که محض محکمکاری ترجیح میدهم نامش را بر زبان نیاورم، وجدان آنها را با انواعواقسام خرتوپرتها و اسکناسهای درشت میخردچون دیگر طلا و جواهرات پیدا نمیشودخود را به او میفروشند که فقط داشته باشند. آن که نمیخواهد داشته باشد از چه باک دارد؟ ولی ازآنجاکه به روز تو قانع نیست، حتی اگر روزی گرم و زیبا باشد، ازآنجاکه همیشه چیزی کم دارد، پس همهٔ روزها از شادیِ راستین بیبهره است و در ترس و وحشت زندگی میکند، ترس از اینکه ممکن است وضعش بد شود. تو میدانی چه میخواهد، امنیت میخواهد، ولی نه امنیتی که دستکارِ تو باشد، زیرا به تو اعتماد ندارد، درحقیقت به هیچکس اعتماد ندارد، بلکه به امنیت خودساخته، به امنیت دستساز خودش اعتماد دارد. از اینروست که شب و روز بیشتر میخواهد، چون در این دارایی امنیتی را میبیند که به نظرش خدشهناپذیر میآید. و هرچه داراییاش بیشتر میشود، بدهیاش زیادتر میشود.»
حجم
۴۳۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۰۲ صفحه
حجم
۴۳۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۰۲ صفحه
نظرات کاربران
واقعیت گریزی، مشخصه بارز این رمان بود. شخصیتها به صورت پیوسته در تلاش بودند که به نوعی از واقعیت فرار کنند؛ از مشروبخواری گرفته تا توسل به ارواح... اعمال و کارهای این شخصیتها با گذشت زمان، بیشتر حالت فرقهای و مناسکگونه
من خیلی دوست داشتم ممنون
درخشان و مسحورکننده.