کتاب پاتوق ها
معرفی کتاب پاتوق ها
کتاب پاتوق ها نوشتهٔ جومپا لاهیری و ترجمهٔ امیرمهدی حقیقت است. نشر چشمه این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر یکی از رمانهای «مجموعهٔ جهان نو» است.
درباره کتاب پاتوق ها
کتاب پاتوق ها رمانی است که در سال ۲۰۱۸ به ایتالیایی و در ۲۰۲۱ با ترجمهٔ خود نویسنده به انگلیسی هم منتشر شد. این رمان از بخشهای کوتاهی تشکیل شده که نام برخی از آنها عبارت است از: «پای پیشخان بلیتفروشی»، «در سوپرمارکت»، «در میدان بازارچه»، «در نوشتافزارفروشی» و «در سرداب کلیسا». جومپا لاهیری در رمان پاتوقها از دریچهٔ تازهای به زندگی روزمره نگاه میکند و نشان میدهد که آدمی را میشود از روی پاتوقهایش و جاهایی شناخت که مرتب به آنها سر میزند. او درعینحال سربسته میگوید که گاهی بد نیست زمین بازی را عوض کنی، دل به دریا بزنی و به مکانهایی ناشناخته پا بگذاری تا زندگیات رنگوبو و جان تازهای بگیرد.
خواندن کتاب پاتوق ها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر هندی و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره جومپا لاهیری
جومپا لاهیری (Jhumpa Lahiri) با نام اصلی «نیلانجانا سودشنا» ۱۱ ژوئیهٔ ۱۹۶۷ در لندن از پدر و مادری هندی متولد شد. او نویسندهٔ برندهٔ جایزهٔ ادبی پولتیزر در سال ۲۰۰۰ است. خانوادهٔ او زمانی که دخترشان ۳ساله بود، به آمریکا مهاجرت کردند. پدرش کتابدار دانشگاه بود و مادرش هم علاقهٔ بسیاری به این داشت که بچههایش با فرهنگ بنگالی آشنا شوند. این است که زندگی او در دوران کودکی با سفرهایی به هند پر شده است. این خصیصه در داستانهایش نیز بازتاب پیدا کرده است. جومپا لاهیری در کالج برنارد، مدرک لیسانس ادبیات انگلیسی گرفت و در دانشگاه بوستون در رشتههای زبان انگلیسی، ادبیات خلاق و ادبیات تطبیقی فوقلیسانس گرفت. بعد هم در رشتهٔ مطالعات رنسانس مدرک دکترا گرفت. او در سال ۲۰۰۱ با آلبرتو ووروولیاس - بوش روزنامهنگار ازدواج کرد. آنها ۲ فرزند به نامهای «اکتاویو» و «نور» دارند. باراک اوباما در دوران ریاستجمهوریاش در آمریکا، جومپا لاهیری و ۵ نفر دیگر را به عضویت كميتهٔ هنری و علوم انسانی درآورد و کار و فعالیت در زمینههای فرهنگی و اجتماعی را بر عهدهٔ آنان سپرد.
از میان کتابهای جومپا لاهیری میتوان به مجموعه داستان «مترجم دردها» اشاره کرد که در سال ۱۹۹۹ منتشر شد و سال بعد، جایزهٔ ادبی پولیتزر را از آن خودش کرد. «خاک غریب» (مجموعه داستان)، «همنام» (رمان)، «پاتوقها» (رمان) و «گودی» (رمان) هم از جمله کتابهای پرفروش او هستند. «همنام» در سال ۲۰۰۳ منتشر شد و چند سال بعد در ساخت فیلمی به همین نام مورداقتباس قرار گرفت. کتاب «به عبارت دیگر» نیز مجموعهای از نوشتهها و یادداشتهای لاهیری دربارهٔ یادگرفتن زبان جدید است. او که تصمیم گرفته بود زبان ایتالیایی بخواند، در این کتاب از تجربهٔ غرقشدن در یک زبان و فرهنگ و دنیای جدید و لذت آموختن آن نوشته است. عموم موضوعاتی که لاهیری در داستانهایش به آنها میپردازد، مهاجرت است. خانوادههایی که از هند به لندن و آمریکا مهاجرت کردهاند و این مهاجرت، تفاوت فرهنگی، دغدغههای والدین، مسائلی که با آن روبهرو میشوند، اهمیت فرهنگ کشور مبدأ و تأثیر آن در زندگی فرزندانشان و... در کتابها و آثار او بازتابی گسترده دارند.
درباره امیرمهدی حقیقت
امیرمهدی حقیقت ۲۷ شهریور ۱۳۵۳ در تهران متولد شد. او از سال ۱۳۸۰ با ترجمهٔ کتاب «مترجم دردها» نوشتهٔ «جومپا لاهیری» وارد عرصهٔ حرفهای ترجمهٔ ادبی شد. تمرکز اصلی او بر ادبیات آمریکای شمالی، بهخصوص داستان کوتاه است و آثاری را در حوزههای بزرگسال و کودک و نوجوان ترجمه کرده است. امیرمهدی حقیقت تابهحال آثار نویسندگان بسیاری مانند جومپا لاهیری، «سام شپارد»، «گی دو ماپاسان»، «هاروکی موراکامی» و «کازئو ایشی گورو» را به پارسی برگردانده است.
بخشی از کتاب پاتوق ها
«روی هم رفته زیاد اهل رفتن به سالن زیبایی نیستم. چندان علاقهای ندارم که در اتاقی کوچک، با چشمبند و تنوبدن گلمالیشده دراز بکشم. موهایم بلند است و فقط یک دسته خاکستری دارد، پس کافی است هر سه ماه یکبار، عصری به آرایشگاه بروم و بدهم دستی به موهایم بکشند. در خانه در حال تماشای برنامهٔ مزخرفی از تلویزیون، پاهایم را موم میاندازم. تنها ولخرجی برای دل خودم این است که ماهی دوبار، و یکشنبهها، میدهم ناخنهایم را درست کنند ــ اینطوری مجبور میشوم دستکم یک ساعت، به حال خودم باشم ــ نه تلفنی بزنم، نه پیامی بفرستم، نه روزنامهای بخوانم، نه مجلهٔ گلاسهای ورق بزنم.
هر دفعه روبهروی یک زن ناخنکار مینشینم. کم پیش میآید همان زن قبلی باشد. ناخنکارها هم مثل مشتریها بهردیف مینشینند، پشت پیشخانی باریک و کشیده. آینهای هم گذاشتهاند همانقدر کشیده که تمام محیط و هر آنچه را در آن رخ میدهد دوبرابر میکند. ما مشتریها خستگی درمیکنیم، ولی نمیدانم این کار برای آنها چهقدر ملالآور است. همهٔ زنها اهل یک کشورند، و درحالیکه سختکوشانه به امورات ما میرسند، یکریز به زبان خودشان حرف میزنند. همیشه برایم سؤال است که از چی حرف میزنند.
بهتازگی زن جوان بسیار جذابی به جمعشان اضافه شده. بقیه ازحالرفته به نظر میرسند، بیشترشان خپلاند، صورت گرد دارند، لبهایشان بدشکل است. ولی این یکی مجسمهٔ زیبایی است: آراسته، با موی سیاه عقبزده و فرق وسط و استخوانهای گونهٔ برجسته. همان پیشبند نخی که بقیه هم میپوشند انگار پیراهنی است که به قامت او دوخته باشند. خودم را بیشتر شبیه بقیهٔ آنها مییابم: ژولیده. هرازگاه که نگاهی به او میاندازم، زیباییاش تمرکزم را به هم میزند، اجزای صورتش نقص ندارد. نگاهی به او میکنم، بعد نگاهی به خودم در آینه، و باز به این واقعیت تن میدهم که صورتم همیشه اسباب ناامیدیام بوده. هر نگاهی به آینه مضطربم میکند، دلیل اینکه از آینه گریزانم همین است.»
حجم
۱۲۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۳۸ صفحه
حجم
۱۲۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۳۸ صفحه
نظرات کاربران
این کتاب بیشتر مثل روزمرگی یک خانم مجرد میمونه. از احساساتش، روابطش با همکارانش، دوستانش، والدینش… من کتاب رو دوست داشتم. حجم کمی هم داره. به نظرم قلم نویسنده زیباست. ترجمه هم خوبه. اما قیمتش بالاست.
. این کتاب شامل داستانهای کوتاه پیوستهای است که بر حسب تم فضایی احساسات و افکار یک استاد دانشگاه خانم رو روایت میکنه. این فرد که روابط محدود و زندگی بر سامانی داره در هر بخش کتاب قسمتی از افکار
واقعا کتاب زیبایی بود یک نوعی روزانه نویسی .روزمرگی های یک زن مبانسال مجرد .من لذت بردم
کتاب روزمره های یک خانم مجرد بود اگرچه روان بود و ساده از خودم می پرسم خواندن با نخواندنش فرقی داشت؟!!
یک کتاب ساده و خوش خوان از روزمره گی ها و افکار یک زن مجرد . انگار داری دفتر خاطراتش رو ورق میزنی و …
خیلی لطیف و زیبا و عمیق نشون دادن تنهایی یه خانم تنهایی درد بی درمان عصر جدید
واقعن لذت بردم دوست داشتم تموم نمیشد و ادامه داشت..
چقدر لذت میبرم از قلم این زن
این کتاب روزمرههای یک زن مجرد در دههی چهارم زندگیشه. زنی که تنهاست، در یک شهر و محلهی خلوت و دور از مادرش زندگی میکنه. کنار غصهها و مشکلات زندگیش، نگران وضعیت مادرش هم هست. مادری که سنی ازش گذشته
عالی بود انگار به یک سفررفتم که تامدتها توذهنم میمونه