کتاب آیینه، حرف، نور
معرفی کتاب آیینه، حرف، نور
کتاب آیینه، حرف، نور؛ در مکتب ابن عربی نوشتهٔ طاهر اولوچ و ترجمهٔ داود وفایی است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب آیینه، حرف، نور
محییالدین ابنعربی (وفات: ۱۲۴۰/۶۳۸) نظریهٔ مشهور خود موسوم به «وحدت وجود» را در دایرهٔ موضوعات مرتبط با تفسیر، فقه، کلام و عرفان تبیین کرده و در این مسیر از زبان و اصطلاحات علوم مذکور بهره برده است. او البته زبان و اصطلاحات مذکور را به ساختار مورد نظر خود یعنی نظام نمادها تبدیل میکند تا قادر به بیان فلسفهٔ عرفانی خود باشد. اگر مشکلات این زبان در مسیر ادراک آدمی را قبول داشته باشیم تردیدی نخواهیم داشت که این مشکلات در اثنای شرح و تفسیر به صورت جدیتری مطرح میشوند. زیرا ذات عرفان ایجاب میکند این مکتب با انتقال اندیشهای صعب به نظام نمادها پیچیدهتر شود. لذا انفکاک این اندیشه از فضای زبانی و نمادین با شرط محفوظ ماندن ذات اصلی آن و صورتبندیاش در زبان اصطلاحی تقریباً غیرممکن است. زیرا ظرف و مظروف در زبان ابنعربی برخلاف زبان استعاری و بسیط، ممزوج و یکپارچه میشوند. هدف کتاب آیینه، حرف، نور نیز تبیین و تفسیر ظرف و مظروف یادشده است بیآنکه یکی از آنها به نام دیگری نادیده گرفته شود.
منبع اصلی در کتاب آیینه، حرف، نور فتوحات مکیه بوده است. فتوحات کتاب پرحجمی است که ابنعربی فلسفهٔ خود را با تمام جزئیات در آن مطرح میکند. مضافاً اینکه سه نماد مورد اشاره، آیینه، حرف، نور در فتوحات به کرات و به صورت گسترده مورد استفاده قرار گرفته است.
خواندن کتاب آیینه، حرف، نور را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزهٔ عرفان و تصوف پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب آیینه، حرف، نور
«ابوالعلاء عفیفی از اولین جامعهشناسان مسلمانی است که در چارچوب روششناسی علوم اجتماعی مدرن به تحقیق در فلسفهٔ ابنعربی پرداخت. او هنگام برشمردن دشواریهای درک آثار ابنعربی، ابتدا به روش نمادین و بستهٔ او اشاره میکند و (نقل به مضمون) چنین میگوید: ابنعربی نظام فکری خود را که فهم آن فینفسه دشوار نیست، به قصد، دشوار میکند و طوری به بیان آن میپردازد که درک آن کار هرکسی نباشد.
آموزههای دینی و عرفانی ابنعربی غالباً با تفسیر فقها از متون کلامی و فقهی، که مورد حمایت دولتها نیز بود، سازگاری نداشت. مشروعیت قدرت سیاسی بر تفسیر رسمی فقیهان از دین استوار بود و اندیشههای ابنعربی در این زمینه منبع چالشبرانگیزی به شمار میرفت. لذا احتمال هرگونه اقدام پیشگیرانه حتی قتل او دور از تصور نبود. قطعاً وجود این شرایط از دلایل مهم ابنعربی برای اتخاذ چنین روشی در نویسندگی بوده است. او زمانی که در مصر به سر میبرد به دلیل طرح نظریهٔ وحدت وجود با نوعی حبس خانگی مواجه شد، اما با پیروی از توصیهٔ یکی از دوستان به تأویل نظریهاش پرداخت و جان خود را نجات داد.
مخالفان همعصر ابنعربی را در دو گروه میتوان بررسی کرد: آنها که در اصول با او مخالف بودند و آنها که با او اختلاف تفسیری داشتند. گروه اول «اهل روایت» خوانده میشدند و افکار ابنعربی را بدعت میدانستند؛ آنها میگفتند نظرات ابنعربی ربطی به قرآن ندارد، نه این که با قرآن و حدیث ناسازگار باشد. گروه دوم فقها و متکلمانی بودند که معتقد بودند اندیشههای ابنعربی با اصول عقاید اسلام در تضاد است.
پیش از پرداختن به زبان نمادین ابنعربی، نگاهی اجمالی خواهیم داشت به تحولات زبان عرفان تا زمان او. صوفیان تا قرن سیزدهم میلادی از زبان خاصی برخوردار بودند که کسی جز خودشان نمیتوانست در شرایط عادی چیزی از گفتههایشان بفهمد. ابن خلدون (وفات: ۱۴۰۶/۸۰۸) از اندیشمندان مشهور مسلمان که در قرون ۱۴ و ۱۵ میزیست معتقد است "روند فلسفی شدن مابعدالطبیعهٔ عرفانی با ابنعربی به اوج رسید. پایه و مبنای این امر نظریهٔ صدور بود و عرفا در این باره سخنان بسیاری گفتهاند. آنها برای تبیین مطالب خود از تعابیری استفاده میکردند که معنای روشنی نداشت.»
صوفیان زبان خاص خود را «اشارت» نامیدهاند. این زبان در تضاد با زبان «عبارت» که وسیلهای برای بیان شفاهی و تفهیم متقابل مفاهیم است به کار میرود. «اشارت» اصطلاحی عرفانی است و دارای معنایی نزدیک به زبان بدن (Gesture) میباشد. این زبان به ارتباطی بسیار لطیف و غیرقابل بیان با زبان رایج اشاره دارد. سراج طوسی در اللمع اشارت را چنین تعریف میکند: «چیزی است که توضیح زبانیاش را به دلیل لطافت معنا از دیگران پنهان نگاه میدارند.»»
حجم
۹۲۶٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۹۲ صفحه
حجم
۹۲۶٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۹۲ صفحه