کتاب روح پول
معرفی کتاب روح پول
کتاب روح پول نوشتهٔ لین تویست و ترسا بارکر و ترجمهٔ افروز خسروپور و محمد ساسانی است. انتشارات طاهریان این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر درمورد احیای قدرت و ثروت درون است.
درباره کتاب روح پول
گفته شده است که کتاب روح پول اولینبار در سال ۲۰۰۵ در جلسهٔ شورای رهبری تحولآفرین (TLC) در ویکتوریا، بریتیش کلمبیا، برای همگان به اشتراک گذاشته شده است. «لین تویست» نویسندهٔ این کتاب باور دارد که باید با صلح و دوستی با جهان به زندگی خود امید داشته باشیم و بدون هیچگونه مخالفتی با پتانسیل درونی خود به درک واقعی از جهان هستی اطراف خود برسیم و مهمتر از همه اینکه نوع ارتباط خود با موضوع و مسئله پول را اصلاح کنیم.
او در روز معرفی کتاب «روح پول» به همگان اعلام کرده است که این اثر حاوی مباحث ناشنیده و ناگفته در جهان است. این کتاب قرار است به مسئلهٔ کلی اما مهمّ طرز فکر انسان نسبت به کمبود و ضعفها (که هرگز تمامشدنی نیست) اشاره کند. این مسئله در حقیقت همانند سمی در ذهن انسان حس شکوفایی و رضایت واقعی از زندگی را نابود میکند؛ بهطوریکه شخص احساساتی نظیر خودکمبینی و عدمکفایت را در وجود خود تجربه میکند.
زمانی که رابطهمان را با پول و ثروت بر اساس احساسات و تجربیاتمان همسو میکنیم، در حقیقت در حال سرمایهگذاری روی وجود و ذات خود هستیم تا به این درک برسیم که در این دنیا در حال یادگیری چه مباحثی هستیم، چه مباحثی برای ما مهم تلقی میشوند، چقدر قدرت پساندازکردن داریم و از چه سرمایهای قرار است برای فرداهای خود پسانداز کنیم. به باور این کتابْ ما در این میان قرار است که به پول و ثروت بیشتری دست پیدا کنیم؛ درحالیکه ناخواسته و ناخودآگاه از روح خود برای سرمایهگذاری هر چه بیشتر استفاده میکنیم. در حقیقت این روح ماست که نوع سرمایهگذاری، مقدار سرمایهگذاری، کسب درآمد بیشتر و حتی نوع هدف و زمان دستیابی به آن را تعیین میکند.
خواندن کتاب روح پول را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران روانشناسی عمومی پیشنهاد میکنیم.
بخشهایی از کتاب روح پول
«نزدیک به ده سال است که از اولین برخورد من با مردمان بومی آچوار اکوادور میگذرد. من تمام لحظه به لحظه ملاقات آنها را با جزئیات دقیق به خاطر دارم. تجربهای که من در آنجا کسب کردم کاملاً متفاوت از تجربه رویارویی با مردمان گرسنه در هندوستان بود. در جنگلهای بارانی آچوار مردم به شکل طبیعی نیازمند غذا نبودند. اگرچه در آنجا بازارهای اقتصادی رونق خاصی نداشتند و مردم در هیچ رقابتی پیروز نشده بودند اما نیازی را در وجود خود احساس نمیکردند. آنها اگرچه خیلی ثروتمند نبودند اما راه و روش گذران زندگی خود را خوب میدانستند و با آن سازگار بودند.
به طور جدی میتوانم بگویم که مردمان منطقه بومی آچوار فرهنگ پولی نداشتند. شاید به همین دلیل بود که آنها از جنگلها خارج شده بودند و بدون نیاز به منابع رایگان مانند جنگل و متعلقاتش همچنان به زندگی سالم خود ادامه میدادند. آنها اصلاً نگران مسئله مالکیت و یا انباشت محصولات خود برای سود بیشتر و خیلی از مسائل مهم ما در کشورمان نبودند. آنها نه در تعقیب و گریز برای پول بیشتر بودند و نه تلاش میکردند تا کمبود و ضعفهای خود را از بین ببرند. به نظرمن ویژگی منحصر به فرد آنها احساس کفایت بود. این بدان معناست که آنها با طرز فکری متفکرانه از زندگی خود مراقبت میکردند. منبع اصلی ارزشمند برای مردم اکوادور فقط نعمت طبیعت و جنگل بود و باران. آنها تصور میکردند که چون جنگلی بزرگ و بارانی دارند پس تمام نیازهایشان برطرف شده و دیگری نیازی به جا نمیماند. از این رو آنها دیگر دلیلی برای کسب پول کاغذی و آهنی و غذا و دیگر نیازهای اصلی انسانی را لازم نمیدیدند.»
حجم
۱۹۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۲۸ صفحه
حجم
۱۹۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۲۸ صفحه