دانلود و خرید کتاب سفر به مرکز زمین ژول ورن ترجمه مرجان رضایی
تصویر جلد کتاب سفر به مرکز زمین

کتاب سفر به مرکز زمین

نویسنده:ژول ورن
انتشارات:نشر مرکز
امتیاز:
۳.۴از ۹ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب سفر به مرکز زمین

کتاب سفر به مرکز زمین نوشتهٔ ژول ورن و ترجمهٔ مرجان رضایی است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب سفر به مرکز زمین

ژول ورن در سومین اثر بزرگ علمی‌-تخیلی خود به شرح چگونگی کشف و شناسایی تونلی مخفی می‌پردازد که از طریق یک آتشفشان به مرکز زمین راه می‌یابد. راهنمای این سفر اکتشافی‌ـ‌تخیلی یک دانشمند مضحک و غریب است که همراه فرزندخوانده‌اش و یک بلدِ راهِ ایسلندی عازم سفر می‌شود.

سفر به مرکز زمین پس از انتشار در ۱۸۶۴ به محبوبیتی فوری و ماندگار دست یافت. این اثر در کنار دور دنیا در هشتاد روز، پنج هفته در بالن، و بیست هزار فرسنگ زیر دریا، ژول ورن را به نویسنده‌ای نامدار در عرصه‌ٔ داستان‌های ماجرایی تبدیل کرد که داستان‌هایش مملو از جزئیات فنی، و قوت و تروتازگی تخیلی خارق‌العاده و نوآور است.

اصطلاح «علمی‌تخیلی» تا مدت‌ها پس از مرگ ژول ورن در ۱۹۰۵ به‌کار نمی‌رفت، ولی او به‌حق بنیان‌گذار این نوع ادبی است. او داستان‌هایی از انواع دیگر هم نوشت، ولی در مجموعهٔ رمان‌های معروفش که Les Voyages Extraordinaires (سفرهای شگفت‌انگیز) نام دارد، او همیشه یک فرضیهٔ باورپذیر را مطرح می‌کند و داستانی پرماجرا حول آن می‌بافد و در آن نتایج ممکن فرضیه را پی می‌گیرد. ژول ورن نخستین نویسنده‌ای بود که فرضیات زمین‌شناختی را با حقایق علمی، جزئیات فنی دقیق، و تخیل درآمیخت و مبدع فرمولی بود که بعدها بیشتر نویسندگان علمی‌تخیلی از آن استفاده کردند.

خواندن کتاب سفر به مرکز زمین را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران داستان‌های علمی‌تخیلی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره ژول ورن

ژول ورن در سال ۱۸۲۸ در شهر نانت به دنیا آمد و در ۱۹۰۵ درگذشت. او یک رمان‌نویس مشهور است. ژول ورن ۸۰ رمان (یا داستان بلند) نوشته است. او همچنین تعداد زیادی کتاب عامه‌فهم مانند جغرافیای مصور فرانسه و مستعمراتش (۱۸۶۸)، تاریخ سفرهای بزرگ و جهانگردان بزرگ (۱۸۷۸)، کریستف کلمب (۱۸۸۳) را نوشت و حدود پانزده نمایش را به‌تنهایی یا با همکاری دیگران، به روی صحنه برد. او نوشتن را با نگارش شعر و نمایشنامه آغاز کرد.

ژول ورن در ۱۸۴۴، در دبیرستان نانت ثبت‌نام کرد و در آنجا علوم بلاغت و فلسفه آموخت. پس از گرفتن دیپلم، در رشتۀ حقوق مشغول به تحصیل شد.

او را می‌توان صنعتگری اعجاب‌انگیز در خلق داستان‌های خیالی، افسون‌گری با جذابیت‌های بی‌پایان و تا حدی مانند پیشگویی که قادر است عجیب‌ترین اختراعات علمی نیم‌قرن بعد (یا حتی یک قرن بعد) را پیش‌بینی کند، دانست. او، انسان عصر خود بود؛ کسی که به اکتشافات علمی آن دوره علاقه‌مند بود و با دقت و وسواس آنها را دنبال می‌کرد.

شهرت این نویسنده، به بیش از یک قرن می‌رسد؛ یعنی از سال‌های ۱۸۶۳- ۱۸۶۵ که اولین رمان‌های مهمش به چاپ رسیدند:

پنج هفته در بالن

سفر به مرکز زمین

از زمین تا ماه

بعضی دیگر از آثار ژول ورن را در فهرست زیر بخوانید:

فرزندان ناخدا گرانت (۱۸۶۷)

بیست‌هزار فرسنگ زیر دریا (۱۸۶۹)

دور دنیا در هشتاد روز (۱۸۷۳)

جزیرۀ اسرارآمیز (۱۸۷۴)

میشل استروگف (۱۸۷۶)

هندوهای سیاه (۱۸۷۷)

ناخدای پانزده‌ساله (۱۸۷۸)

مصایب یک چینی در چین (۱۸۷۹)

پانصدمیلیون بگوم (۱۸۷۹)

اشعۀ سبز (۱۸۸۲)

کرابان لجباز (۱۸۸۳)

مجمع‌الجزایر در آتش (۱۸۸۴)

ماتیاس سندورف (۱۸۸۵)

ربور فاتح (۱۸۸۶)

دو سال تعطیلات (۱۸۸۸)

کاخ کارپات‌ها (۱۸۹۲)

جزیرۀ پروانه‌دار (۱۸۹۵)

در برابر پرچم (۱۸۹۶)

اورنوک باشکوه (۱۸۹۸)

یک درام در لیونی (۱۹۰۴)

استاد جهان (۱۹۰۴)

ژول ورن با کشتی‌های خود به سفر می‌رفت. او در سال‌های موفقیت و سلامتی می‌نویسد: «زندگی‌ام کامل است، هیچ جایی برای ملال و اندوه نیست. تقریباً همان چیزی است که می‌خواهم.» اما در سال‌های ۱۸۸۶-۱۸۸۷، پس از یک اتفاق ناگوار که چیز زیادی از آن نمی‌دانیم، او کشتی تفریحی خود را می‌فروشد و از زندگی آزاد و پُرسفر خود دست می‌کشد. پس از این، او وقت خود را صرف امور شورای شهر می‌کند. او در مقام نمایندۀ شورا و نویسنده از خود راضی است.

سرانجام ژول ورن در ۲۴ مارس ۱۹۰۵، در خانه‌اش در آمیئن، پس از گذراندن یک زندگی پرفرازونشیب، چشم از جهان فرو می‌بندد.

بخشی از کتاب سفر به مرکز زمین

«روز ۲۴ مه ۱۸۶۳ عمویم پروفسور لیدن‌بروک شتابان به خانه‌اش، شمارهٔ ۱۹ در خیابان کُنیگ، آمد که یکی از قدیمی‌ترین خیابان‌های قدیمی‌ترین بخش شهر هامبورگ است.

لابد مارتا گمان کرده بود که بسیار دیر دست‌به‌کار تهیهٔ ناهار شده است، چون فوراً غذا را توی فر گذاشته بود.

من به خودم گفتم «اگر آن مرد ناشکیبا گرسنه باشد، چه شری که به‌پا نخواهد کرد!»

مارتا با نگرانی زیاد و در حالی که در اتاق غذاخوری را نیمه‌باز می‌کرد گفت «آقای لیدن‌بروک چه زود آمدند!»

«بله، مارتا؛ ولی به احتمال زیاد ناهار نیمه‌پز هم نشده است، چون ساعت هنوز دو هم نیست. ساعت کلیسای میکائیل مقدس تازه یک‌ونیم را اعلام کرد.»

«پس چرا ارباب این‌قدر زود به خانه برگشتند؟»

«شاید خودش بهمان بگوید چرا.»

«آمدند، آقای آکسل؛ تا شما با ایشان چانه می‌زنید، من بدوم قایم شوم.»

مارتا در امن و امان به قلمرو خودش بازگشت.

من تنها شدم. ولی من با این ذهن بلاتکلیفم چطور می‌توانستم از پس بحث با شخصی چنان آتشین‌مزاج مثل پروفسور برآیم؟ با این فکر داشتم به سرعت به مأمن کوچکم در طبقهٔ بالا می‌رفتم، که در با صدایی بر لولای خود چرخید و قدم‌های سنگین تمام راه‌پله را به لرزه انداخت؛ و ارباب خانه به‌سرعت از اتاق غذاخوری گذشت و با عجله راهی خلوتگاه خودش شد.

اما با همهٔ شتابش فرصت کرد عصای چوب فندقش را به گوشه‌ای پرت کند، کلاه لبه‌پهنش را روی میز بیندازد و این چند کلمهٔ آمرانه را به برادرزاده‌اش بگوید:

«آکسل، دنبالم بیا!»

هنوز فرصت نکرده بودم از جایم تکان بخورم که پروفسور دوباره فریاد زد «چه شد! نیامدی؟»

دوان‌دوان خودم را به اتاق مطالعهٔ استاد پرهیبتم رساندم.

با کمال میل اذعان می‌کنم که در وجود اُتو لیدن‌بروک هیچ شرارتی نبود؛ و اگر با افزایش سنّ‌اش یکباره تغییر نکند، در پایان عمر شخصیت بسیار اصیلی خواهد داشت.

او در دانشگاه یوهانِئوم استاد بود و درس‌گفتارهایی در زمینهٔ کان‌شناسی داشت. در هر جلسهٔ درس دست کم یکی دو بار دچار هیجان شدید می‌شد. البته نه اینکه نگران پیشرفت دانشجویانش، میزان توجهشان به درس، یا موفقیتی که در نهایت درنتیجهٔ زحماتش به‌دست می‌آوردند بود. موضوعاتی چنین جزئی هیچ‌گاه او را چندان نگران نمی‌کردند. سبک تدریس‌اش به قول فیلسوفان آلمانی «شخصی» بود؛ بنا بود برای خودش مفید باشد، نه برای دیگران. او خودخواه دانایی بود. معدن دانش بود، و اگر کسی می‌خواست از دل آن معدن چیزی بیرون بکشد می‌بایست زحمت زیادی می‌کشید. خلاصه، دانای خسیسی بود.»


معرفی نویسنده
عکس ژول ورن
ژول ورن
فرانسوی | تولد ۱۸۲۸ - درگذشت ۱۹۰۵

ژول ورن با نام کامل ژول گابریل ورن، ۸ فوریه ۱۸۲۸ در نانت فرانسه به دنیا آمد. خانواده او وضع مالی خوبی داشتند. پدر ژول ورن دوست داشت پسرش در رشته حقوق تحصیل کند و البته که پسر به خواسته پدر احترام گذاشت. اما علاقه او به ادبیات، داستان و نمایشنامه‌نویسی به حدی زیاد بود که زندگی حرفه‌ای آینده او را شکل داد. او در آن دوران نمایشنامه‌های تراژدی می‌نوشت و این موضوع، سبب برانگیخته شدن مخالفت اعضای خانواده‌اش با او شده بود. آن‌ها از اینکه می‌دیدند او مطالبی غمگین می‌نویسد، ناراحت بودند.

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۸۲٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۱۹ صفحه

حجم

۲۸۲٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۳۱۹ صفحه

قیمت:
۷۲,۰۰۰
۳۶,۰۰۰
۵۰%
تومان