کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ ایمان و ایمان گرایی
معرفی کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ ایمان و ایمان گرایی
کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ ایمان و ایمان گرایی نوشتهٔ جان بیشاپ و ریچارد ایمزبری و ترجمهٔ مریم خدادادی است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را منتشر کرده است؛ جلد ۲۷ از مجموعهٔ «دانشنامهٔ فلسفهٔ استنفورد».
درباره کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ ایمان و ایمان گرایی
کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ ایمان و ایمان گرایی (Faith Fideism; The Stanford Encyclopedia of Philosophy) جلد ۲۷ از مجموعهٔ «دانشنامهٔ فلسفهٔ استنفورد» است. این کتاب که دو بخش اصلی دارد، با این پرسش آغاز شده است که ایمان چیست؟ نام دو بخش اصلی این اثر عبارت است از «ایمان» و «ایمانگرایی».
دانشگاه استنفورد انتشار این دانشنامه را در سال ۱۹۹۵ میلادی آغاز کرد. پس از مدتی متن کامل مقالات را در اینترنت در دسترس علاقهمندان قرار داد. کسانی که در تدوین این دانشنامهٔ بزرگ نقش دارند، از استادان و مؤلفان بهنام در حوزهٔ فلسفه هستند. این دانشنامه به سرپرستی دکتر «ادوارد ن. زالتا» صدها مدخل دارد و یکی از بهترین راهها برای آشنایی مقدماتی با مباحث فلسفی است. «مسعود علیا» در سال ۱۳۹۲ با همکاری انتشارات ققنوس، تصمیم به ترجمهٔ بعضی از مدخلهای این دانشنامه گرفت. او بههمراه مترجمانی نامآشنا آخرین ویراست مقالات دانشنامهٔ فلسفهٔ استنفورد را با حفظ سبک و زبان به پارسی برگرداند. انتشارات ققنوس این مجموعه را با کسب اجازه از گردانندگان این دانشنامه (بهویژه دکتر زالتا) منتشر کرده است. عناوین بعضی از این جلدها عبارت است از «مفهوم شر»، «فلسفهٔ دین»، «عقل به روایت کانت»، «زیباییشناسی فمینیستی»، «ژاک لکان»، «اخلاق ارسطو»، «باروخ اسپینوزا»، «فیشته» و «پدیدارشناسی».
خواندن کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ ایمان و ایمان گرایی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران فلسفه و حوزهٔ ایمان و ایمانگرایی پیشنهاد میکنیم.
درباره گری جان بیشاپ
گری جان بیشاپ (Gary John Bishop) در گلاسگوی اسکاتلند به دنیا آمد و در سال ۱۹۹۷ میلادی به آمریکا مهاجرت کرد. پس از این هجرت بهسمت دنیای توسعهٔ شخصی، دانشهای پدیدارشناسی و هستیشناسی سوق پیدا کرد و چندینسال بهطور جدی در این زمینهها تحقیق و پژوهش کرد. این نویسنده و محقق، پس از اینکه سالها مشغول ارائهٔ برنامههای کمکرسانی به هزاران نفر از مردم جهان بود و نیز پس از آموزش و تأثیرپذیری از فیلسوفان بزرگی همچون مارتین هایدگر، هانس گئورگ گادامر و ادموند هوسِرْل، نظریهای به نام «فلسفهٔ مدنی» را عرضه کرد. «خودت را به فنا نده» و «ایمان و ایمانگرایی» از کتابهای گری جان بیشاپ است.
بخشی از کتاب دانشنامه فلسفه استنفورد؛ ایمان و ایمان گرایی
«تفاوت دیگر این است که اِونز ایمان را در پرتو حدود ذاتی خودِ عقلانیت انسان قابل توجیه میداند، اما بر اساس شرح بیشاپ، ابهام شواهد یکی از خصوصیات جهان از منظر آن چیزی است که او «شیوه شاهدمحورانه تجربهگرایانه عقلانی ما» مینامد. به نظر میرسد که این قید اخیر جا را برای شیوههای دیگری باز میگذارد که ممکن است برای آنها ابهام درباره وجود خدا بیگانه باشد. بیشاپ این امکان را در بحث از معرفتشناسیهای «انقطاعگرایانه» (مانند ایمانگرایی ویتگنشتاینی، اگر چنین چیزی وجود داشته باشد) مطرح میکند که درصدد تفکیک پرسشهای مربوط به تأیید شاهدمحورانه ادعاهای ایمانی از معیارهای «شیوهای شاهدمحورانه، در کلْ غالب و گستردهتر» است. از درون آنچه انقطاعگرا شیوه مناسب میداند، ممکن است به نظر برسد که «شواهد» به نحو انکارناپذیری، مثلاً، به نتایج خداباورانه اشاره دارند (یا برخی از گزارهها درباره خدا ممکن است پایهای قلمداد شوند). اما بیشاپ ادعا میکند که تا زمانی که همچنان ممکن است برای باورمند متأمل، پرسشهایی درباره توجیهپذیری پایبندی به اصول چارچوببخش شیوه اعتقادی خداباورانه پیش آید، انقطاعگرایی نمیتواند از نیاز به مخاطرههای اعتقادیای که فراتر از شواهد موجود میروند اجتناب کند. به این ترتیب، به نظر میرسد که تقریری از ایمانگرایی برای باورمند متأمل اجتنابناپذیر است. اما اگر، برای پیشبرد بحث، بپذیریم که بیشاپ درباره گزینههای موجود در برابر باورمند متأمل معاصر درست میگوید، همچنان میتوان استدلال کرد که پیش از شکلگیری شیوه شاهدمحورانه تجربهگرایانه عقلانی، وضعیت بسیار متفاوتی برقرار بود (و شاید همچنان هم در جایی که این شیوه ریشه ندوانده است برقرار باشد). مسلماً برای متفکران پیشامدرن، پرسش از «منقطع کردن» باور به خدا از هرگونه «شیوه شاهدمحورانه، در کلْ غالب و گستردهتر» مطرح نبود و، در نتیجه، هیچ «انتخاب» وجودیای درباره معیارهایی که باید به کار گرفته شود در میان نبود. اگر چنین چیزی درست باشد، مؤد دیگری برای این ادعا فراهم میکند که ایمانگرا دانستنِ کسی مثل ترتولیانوس خطای تاریخی است. به عبارت دیگر، آغاز کردن از نظریه ابهام شواهد امکان تاریخیسازی ایمانگرایی را فراهم میکند، به گونهای که تشویقمان میکند تا امکانی را که کاربرد توصیفی این اصطلاح به آن ارجاع میدهد، به جای اینکه امکانی همواره در دسترس بدانیم، وابسته به تحولات تاریخی خاص بنگریم، یعنی پاسخی مشخصا مدرن به مسئلهای مشخصا مدرن.»
حجم
۱۴۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۵۵ صفحه
حجم
۱۴۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۵۵ صفحه