کتاب ارسطو
معرفی کتاب ارسطو
کتاب ارسطو نوشتهٔ کنت مک لیش و ترجمهٔ اکبر معصوم بیگی است و انتشارات آگه آن را منتشر کرده است. این کتاب از مجموعه فیلسوفان بزرگ نشر آگه است.
درباره کتاب ارسطو
ارسطو (۳۸۴-۳۲۲ پیش از میلاد) فیلسوف بلندآوازهٔ روزگار باستان نهتنها در زیستشناسی، جهانشناسی، طبیعتشناسی و بسیاری از رشتههای علمی دیگر سرآمد همگنان خود در عهد کهن است و نخستین تدوینکنندهٔ منطق صوری بهشمار میآید، بلکه با نگاه دقیق علمی به طبقهبندی «بوطیقا»ی نمایش و انواع ادبی نیز میپردازد. اندیشههایی که ارسطو در فن شعر (بوطیقا) طرح و تدوین میکند بنیاد کلی نظریهٔ انتقادی غرب را فراهم میآورد و از این رو ارسطو را بهحق میتوان فیلسوفی هنجارگذار در زمینهٔ نقد ادبی بهشمار آورد.
بسیاری از آموزههای او دربارهٔ مباحث ادبی و ذوقی و فنون و انواع شعر و نمایش و نیز مقاصد اخلاقی و ذوقی ادبیات و هنر و نظریهٔ ادبی تا همین امروز همچنان معتبر است. ارسطو که برعکس فیلسوفان ایدئالیست (ازجمله افلاطون) فیلسوفی تجربیمشرب است، از نزدیک به ملاحظهٔ نمایشنامهها، تراژدیها و کمدیها و حماسههای عصر خود میپردازد و درواقع فن شعر (یا به بیان دقیقتر آنچه از این پژوهش شگرف برجا مانده) چکیدهٔ مشاهدات تجربی و علمی او در فنون و انواع ادبی است. بیگمان هیچ نوشتهای طی سدههای طولانی (نزدیک به ۲۴۰۰ سال) چنین تأثیری در عالم ادبیات نداشته است.
با این همه، در عین حال، در مورد کمتر کتابی این همه سوءتفاهم پیش آمده است. زیرا، گرچه نظریهٔ ادبی ارسطو (در برابر نظریهٔ افلاطون) مبانی اخلاقی را ملاک شناخت و ارزیابی آثار هنری و ادبی نمیداند و احکام ذوقی و ادبی را از احکام اخلاقی جدا میسازد، بسیاری کسان و گروههای اجتماعی نظریهٔ او را به سود این یا آن آرمان ادبی و فرهنگی «مصادره» کردهاند و بهندرت اصل نوشتهٔ ارسطو را ملاک قرار دادهاند؛ همچنان که ارسطو (باز برعکس افلاطون) به هیچرو معتقد نیست که هنر و ادبیات تقلید و محاکات بیکموکاست واقعیت است و بر آن است که انسان از عقل و ذوق و تجربه و آگاهی خود چیزی بر هنر میافزاید که همین «چیز» ممیز این دو عالم است، ولی بسیاری کسان در تحلیلهای خود عملاً تمایزی میان نظریهٔ او و نظرگاه افلاطون قائل نیستند. به همینسان، اگر تصلّب و انعطافناپذیری تجویزی و جزمی دوران رنسانس یکسر برخلاف تجربهگرایی باز و پذیرندهٔ اوست، شیدایی روانشناسانهٔ مدرنها نیز به هیچرو بازتابی حقیقیتر از اندیشهٔ او به دست نمیدهد. همین تحریفها و کژاندیشیهاست که نویسندهٔ کتاب حاضر کنت مکلیش را بر آن میدارد که همهٔ همت خود را به کار بندد تا ابهامها و سوءتفاهمهایی را برطرف کند که پیرامون فن شعر ارسطو پدید آمده و به این ترتیب در طی این کتاب کوچک و فشرده جوهر کتاب او را در اختیار خوانندهٔ علاقهمند بگذارد.
ارسطو و فن شعر هفدهمین کتاب از سلسله کتابهای «فیلسوفان بزرگ» انتشارات راتلج است. کنت مکلیش (۱۹۴۰-۱۹۹۷) دانش آموختهٔ آکسفورد بود و پیش از آن که همهٔ وقت خود را صرف نویسندگی و ترجمه کند به آموزگاری اشتغال داشت. مکلیش علاوه بر ترجمهٔ بسیاری از نمایشنامههای مشهور یونان باستان و نیز ترجمهٔ آثار ایبسن، استریندبرگ و مولیر به زبان انگلیسی، کتابهای بسیار نیز به قلم آورد که از آن میان راهنمای خواندنیهای دلپذیر بلومزبری و اسطوره یادکردنی است. مکلیش در سال ۱۹۹۷ در گذشت.
خواندن کتاب ارسطو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران رشتهٔ فلسفه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب ارسطو
«ارسطو در ۳۸۴ پیش از میلاد در استاگیرا، در ۵۵ کیلومتری تسالونیکی کنونی، زاده شد. پدرش پزشک دربار شاه امینتاس مقدونی بود، و ارسطو از تعلیم و تربیت اعیانی متعارف زمانه برخوردار شد که در هفدهسالگی به سفری به آتن برای تحصیل نزد افلاطون انجامید. ارسطو مدت بیست سال در آنجا ماند و فقط هنگامی آتن را ترک گفت که اسپئوسیپوس، جانشین افلاطون، آغاز به دادن جهتی ریاضی به پژوهش فلسفی کرد که ارسطو (که بنا بر مشهور ریاضیدان نبود) آن را ناخوشایند یافت. پس از دوازده سال اقامت در شمال یونان (که هفت سال آن به معلمی سرخانهٔ امپراتور آینده، اسکندر کبیر، گذشت) در ۳۳۵ پیش از میلاد به آتن بازگشت و خود نهادی آموزشی، لوکئوم، را پایه گذاشت که تا هنگامیکه ۸۶۰ سال بعد ژوستینین، امپراتور روم، درِ آن را بست همچنان بهصورت مرکز پژوهش و آموزش بر جا ماند.
ارسطو و پیرواناش معتقد بودند که کنجکاوی بشر پایان ندارد و هیچ موضوعی نیست که ارزش تحقیق منظم نداشته باشد. خود ارسطو رسالههایی در باب گیاهشناسی، اخلاق، تاریخ، نگارش ادبی، منطق، مابعدالطبیعه، هواشناسی، سخنوری، جهان فیزیکی، علم سیاسی، دین و جانورشناسی به جا گذاشت. ارسطو، برخلاف فیلسوفان پیشین یونان، ازجمله افلاطون، بیشتر بر پژوهش و منطق استقرایی تکیه داشت تا بر بحث و جرقههای الهام فکری. هر پژوهش با گردآوری همهسویهٔ شواهد موجود آغاز میشد: هم شواهد فیزیکی ــ جستوجویی که دامنهاش را فقط فقدان محض ابزارهای علمی محدود میکرد ــ و هم نوشتاری. سپس مواد و مصالح بر طبق اصول منطق سامان مییافت، و فقط هنگامیکه این کار تکمیل میشد پژوهشگر نظریهها و نتایج مورد نظر خود را عرضه میکرد. همان روش در مورد هر موضوع پژوهش به کار بسته میشد: خواه اشیای فیزیکی (مانند سنگها یا جانوران)، خواه ساختههای انسانی (مانند بازیها یا نظامهای حکومتی) و خواه تجریدات (مانند مفهوم فضیلت یا عدالت).
نتیجهگیریهای ارسطو هرگز در حکم تجویز نبودند، بلکه خلاصهای از همهٔ شواهدِ تا آن مرحله در دسترس، همراه با نتایج حاصل از آن، بودند. از نظر ارسطو، مواد تازه و شواهد تازه پیوسته و دمبهدم پدیدار میشوند، نظریهها میبایست حک و اصلاح شوند تا این مواد و شواهد را به حساب گیرند. آثار بهجاماندهٔ او ــ حدود یکچهارم کل آثار منسوب به او ــ آنقدر که گزارشهایی موقتاند رسالههای پایانیافته نیستند، و اغلب به شکل یادداشتاند و دربردارندهٔ گردآوریها و افزودههای موادی هستند که طی سالیان متمادی فراهم آمدهاند. ارسطو میتواند ناهمساز و متناقض بهنظر آید؛ و بیگمان اگر خود او کارش را برای انتشار بازنگری کرده بود به این مسئله میپرداخت. برای نمونه، فن شعر توصیف و تحلیل مفصل واقعیات را (مانند گونهشناسی مفصل آن جزء سازندهٔ متعارف ولی نهچندان مهم تراژدی کهن، یعنی صحنهٔ بازشناخت: بنگرید به آناگنوریسیس (بازشناخت) و پریپتیا (دگرگونی ناگهانی) ص ۳۱) با گفتههای سرراستی دربارهٔ امور پیچیده و ناملموس درمیآمیزد (مانند نیمعبارتی که به طرح کلّی کارکرد تراژدی میپردازد: «تراژدی از طریق رقت و وحشتْ پالایش این عواطف را سبب میشود»).»
حجم
۷۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۷۱ صفحه
حجم
۷۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۷۱ صفحه