کتاب چگونه حال خودمان را بهتر کنیم؟
معرفی کتاب چگونه حال خودمان را بهتر کنیم؟
کتاب چگونه حال خودمان را بهتر کنیم؟ نوشتهٔ نیکول لپرا و ترجمهٔ عباس عبداللهی و سحر غفوری است. انتشارات پندار تابان این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر به پرسش «چرا کوچکترین آسیبهای روانی بزرگترین پیامدها را دارند؟» پاسخ داده است.
درباره کتاب چگونه حال خودمان را بهتر کنیم؟
کتاب چگونه حال خودمان را بهتر کنیم؟ به ۲ مفهوم اصلی اشاره کرده است. نخست روش «روانشناسی کلنگر» که ابداع نیکول لپرا است و مطابق با آن، همانطور که افراد کلیاتی بیولوژیکی، روانشناختی و فرهنگی - اجتماعی هستند و نمیتوان آنها را جدا از هر یک از این جنبهها بررسی کرد، تمامی پدیدههای روانشناسی نیز باید بهصورت جامع بررسی شوند. پای مفهوم دوم اینجا به بحث باز میشود: خوددرمانی. نویسنده به خودتوانمندسازی و تأثیر انتخابهای شخصی بر سلامت جسمی و روحی و معنوی باور دارد و معتقد است ما تمام ابزارهای لازم برای بهبودی، بهخصوص از زخمهای عاطفی دوران کودکی را داراییم.
اینکه بیاموزیم چطور حال خودمان را خوب کنیم نوعی توانمندسازیِ خود است. کتاب حاضر یک مدل خودآموز ارائه میکند و شامل اطلاعات و فعالیتهایی است که به ما این توانایی را میدهد تا بهدرستی گذشتهٔ خود را درک کنیم و از آن بیاموزیم. این روندی است که تغییر را برای ما ممکن میسازد.
خواندن کتاب چگونه حال خودمان را بهتر کنیم؟ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران روانشناسی عمومی پیشنهاد میکنیم.
بخشهایی از کتاب چگونه حال خودمان را بهتر کنیم؟
«وقتی به فکر نوشتن این کتاب افتادم و تمام لحظات معنیدار زندگی حرفهای و شخصیام را که میخواستم با شما در میان بگذارم گرد هم آوردم، خیلی چیزها وجود داشت که نمیتوانستم به یاد بیاورم. مغز من هنوز با پیامدهای آسیبهای دوران کودکی سروکار داشت و بدنم هنوز با پاسخهای سیستم عصبی دستوپنجه نرم میکرد که من را گسسته نگه میداشت و قادر به دسترسی به گذشته نبودم. نقاط خالی زیادی در بانک حافظه من وجود داشت و چیزی که بیشازهمه مرا آزار میداد ناتوانی من در بهیادآوردن کلمات دقیق نقلقولی بود، که در حین پیادهروی از موزهٔ هنر رابین در شهر نیویورک با آن مواجه شدم، چیزی که ذهنم را به مفهوم آگاهی باز کرد و مرا وارد شیوهٔ جدیدی از زندگی کرد. هر چقدر هم که تلاش میکردم، هر چقدر هم که عبارتهای متعدد را جستوجو میکردم، یا کاتالوگهای نمایشگاه را در جستوجوی آن نقلقول میگشتم، بازهم آن را به یاد نمیآوردم.
درهمینحال، گذار من به زندگی جدید در کالیفرنیا ادامه داشت. همانطورکه من شروع به ایجاد یک برنامهٔ روتین کردم، متوجه شدم که در پاسخ به احساس خارجشدن از محدودهٔ آشنای خود، در حال عقبگرد به الگوهای قدیمی بودم. شروع به سوگواری برای زندگی قدیمیام کردم. باوجود اینکه میدانستم که آن زندگی نفعی برای خود حقیقی من نداشت، نیکول زندگی قدیمیام را هنوز امن و آشنا میدانست.
درعینحالی که این آشفتگی شخصی در حال وقوع بود، پیام روانشناسی کلنگر مانند آتش در سراسر جهان در حال گسترش بود، با بیش از دو میلیون نفر که پست من را در رسانههای اجتماعی دنبال میکردند و درگیر کار در سطوحی میشدند که ذهنم نمیتوانست درک کند. احساس سرخوشی میکردم، احساس میکردم دارم حمایت میشوم، ولی درواقع داشتم له میشدم. کودک درون من، تشنهٔ دیدهشدن و دوست داشتهشدن، زیر فشار آنهمه چشم شروع به لرزیدن کرد. میترسیدم که بد درک شوم و وقتی به ناچار بد فهمیده میشدم، احساس شکست میکردم. »
حجم
۳۲۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۲۶ صفحه
حجم
۳۲۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۲۶ صفحه
نظرات کاربران
سلام لطفا کتاب نجات از هزارتو همین نویسنده را اضافه کنید، که شرح کامل تری از همین کتاب است و درضمن کتاب های دکتر دیسپنزا همه بر همین روش درمان تاکید دارد.
این کتاب، همون کتاب نجات از هزار تو است. من به خاطر علاقهی به اون کتاب این کتاب رو تهیه کردم. خیلی به نظرم اشتباهه که یک کتاب با دو عنوان مختلف داره فروخته میشه.
کتاب فوقالعادیه عالی عالی من سالهایت مطالعه روانشناسی دارم و تو این حوزه کار میکنم اما پاسخ برخی سوالاتم رو از این کتاب گرفتم
کتاب عالیه... 👌🏻👌🏻 برای شناخت دوران کودکی و بهتر خودمون عالیه
ترجمه نسبت به ترجمه ی دیگر همین کتاب ضعیف بود