دانلود و خرید کتاب قدرت داشتن یک زندگی موفق رابرت اچ. آشر ترجمه سارا افراز
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب قدرت داشتن یک زندگی موفق

کتاب قدرت داشتن یک زندگی موفق

انتشارات:پندار تابان
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب قدرت داشتن یک زندگی موفق

کتاب قدرت داشتن یک زندگی موفق نوشتهٔ رابرت اچ. آشر و ترجمهٔ سارا افراز است. پندار تابان این کتاب را منتشر کرده است. این اثر حاوی تحلیل یک جراح و میراث یک پدر از موفقیت، تعادل و رضایتمندی است.

درباره کتاب قدرت داشتن یک زندگی موفق

کتاب قدرت داشتن یک زندگی موفق (The real ABCs: achievement, balance contentment: A surgeon's analysis and a father's legacy) کتابی در دستهٔ آثار موفقیت و خودیاری و نوشتهٔ رابرت اچ. آشر است. نویسنده در این اثر داستان زندگی خود، یکی از برجسته‌ترین جراحان چشم آمریکا را روایت کرده است. او پزشکی است که پس از ابتلا به سرطان تصمیم گرفت با انتشار اتفاقات، خاطرات، موفقیت‌ها و شکست‌های خود راه رسیدن به موفقیت و موانع موجود در این راه را به خواننده نشان دهد و با تجربیات خود مخاطب را در تحقق موفقیت همراهی کند. خوانندهٔ کتاب «قدرت داشتن یک زندگی موفق» همواره می‌تواند نمونهٔ مشابه از حوادث موجود در کتاب را در زندگی خود مشاهده کند و با استفاده از روش مناسب هر اتفاق را به پله‌ای برای رسیدن به موفقیت تبدیل کند و دریابد که موفقیت تنها متعلق به افرادی خاص و در جایگاه‌های خاص نیست و همه می‌توانند به آن دست پیدا کنند. این اثر در ۲۵ فصل نوشته شده که عنوان برخی از آن‌ها عبارت است از «آناتومی و شور موفقیت»، «قبول چالش برای به چالش کشاندن مقبول»، «تعادل حیاتی نسبت کار با تفریح»، «تدریس توفیق ادای دِین»، «لذت طبیعت (سرزمین خداوند)»، «انجام کارصحیح (همیشه آسان نیست!)»، «آرزو. تلاش. شکست. تلاش بیشتر!»، «معجزات هرگز تمام نمی‌شوند!»، «تغییر استراتژی کاری و تفریحی» و «آخرین دیدگاه‌ها».

خواندن کتاب قدرت داشتن یک زندگی موفق را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران آثار موفقیت و خودیاری پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب قدرت داشتن یک زندگی موفق

«پنج سال پیش تصمیم گرفتم گلف یاد بگیرم. اول به دلایل اجتماعی. در فواصل کنفرانس‌هایی که در گردهمایی جامعهٔ کارشناسان ارشد کانادا در توسان (Tucson) ارائه می‌دادم، بی‌سروصدا به زمین گلف زیبایی که در میان کوه‌ها قرار گرفته بود می‌رفتم و بازی می‌کردم. روی سوراخ شانزدهم، سوزشی در پائین پای راستم احساس کردم. از آن‌جایی که در زمینهٔ عصب‌شناسی (نورولوژی) اطلاعاتی داشتم، فکر کردم که این علامت به خاطر ضربات پی‌درپی گلف، از ناراحتی کوچکی که در ناحیهٔ پشتم داشتم ناشی شده است و خیلی به آن توجه نکردم. روز بعد، وقتی که به سین‌سیناتی برگشتم، تصادفاً به یکی از دوستانم که تخصص نورولوژی داشت برخوردم و او توصیه کرد ام. آر. آی. انجام دهم. برای من، یک ساعت وقت آزاد داشتن خیلی غیرعادی بود و از آن غیر عادی‌تر این بود که سریعاً به توصیهٔ کسی عمل کنم. بخش ام. آر. آی. نوبت خالی داشتند و من هم یک عکس فوری از کمرم گرفتم. صبح روز بعد، رادیولوژیست تلفن کرد و گفت که در مورد صدمهٔ مختصر دیسک کمر، نظر من درست بود و گفت که این « خبرِ خوش » ماجرا بود. بعد ادامه داد و خبرِ بد را هم گفت. عکس، یک غدهٔ سرطانی بدخیم به اندازهٔ یک آناناس در کلیه را نشان می‌داد! اولین واکنش من این بود که بپرسم نام چه کسی بالای این عکس است، چون امکان نداشت که مال من باشد. ولی مال من بود.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۷۴۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

حجم

۷۴۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

قیمت:
۴۴,۰۰۰
تومان