کتاب پژوهشی در عشقنامه هلوئیز و آبلار
معرفی کتاب پژوهشی در عشقنامه هلوئیز و آبلار
کتاب پژوهشی در عشقنامه هلوئیز و آبلار نوشتهٔ جلال ستاری است. نشر مرکز این کتاب را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب پژوهشی در عشقنامه هلوئیز و آبلار
کتاب پژوهشی در عشقنامه هلوئیز و آبلار بهدنبال عشقنامههای جاودانی که تاکنون روایت شده است، در شرح احوال و افکار زن و شوهر دلسوختهای است که در عشق و عاشقی افسانه شدند. عشق شورانگیز «آبلار»، فیلسوف و متأله هوشمند و جسور قرون وسطا و «هلوئیز»، دختر دانا و فرهیختهای که چندی شاگرد او بود، اگرچه ماجرایی است واقعی با برترین رمانهای عاشقانهٔ جهان همتایی میکند؛واقعیتی است که بهراستی به قصه و افسانه میماند و میتوان گفت به اسطورهای تبدیل شده است. محدودیتها و ممانعتهای نابهجا و نامعقول روزگار بر سر راه عشقی انسانی و بیپیرانه مشکلها آفرید و آن را به ماجرایی جنجالی و پرحادثه تبدیل کرد و به تلخکامی و پریشانی و تیرهروزی کشانید؛ ماجرایی که چندان قصهگون بوده است که بهحق جا دارد در مجموعهٔ «پژوهش در قصههای جاودان» به بررسی و تحلیل آن پرداخت و جلال ستاری چنین کرده است.
خواندن کتاب پژوهشی در عشقنامه هلوئیز و آبلار را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران مطالعه پیرامون پژوهشهای ادبی عاشقانه پیشنهاد میکنیم.
درباره جلال ستاری
جلال ستاری در سال ۱۳۱۰ در رشت متولد شد. او محقق، اسطورهشناس و اندیشمند ایرانی است. ستاری برای تحصیل به سوئیس رفت و تا مقطع دکترا تحصیل کرد. یکی از استادانش، ژان پیاژه، روانشناس مشهور بود. توجه ستاری به چیزی فراتر از روانشناسی فردی جلب شد و تمرکزش را بر روانشناسی جمعی و شناخت تأثیر مثبت یا منفی کهنالگوها و اسطورهها و افسانهها در ناخودآگاه جمعی معطوف کرد. جلال ستاری کتابها و آثار بسیاری در زمینهٔ افسانهشناسی، ادبیات نمایشی و نقد فرهنگی تألیف کرده است که بسیاری از آنها به کتابهای مرجع در همین زمینه بدل شدهاند. بهپاس فعالیتهایش، نشان هنر و ادب درجه شوالیه را از دولت فرانسه دریافت کرده است و جایزهای به نام او وجود دارد که به پژوهشگران برتر زمینهٔ نمایش ایرانی اهدا میشود.
بخشی از کتاب پژوهشی در عشقنامه هلوئیز و آبلار
«پیر آبلار (Pierre Ablard) به سال ۱۰۷۹ در پاله (Pallet) نزدیک شهر نانت (Nantes) فرانسه واقع در سرحد ایالت برتانی (Bretagne)، زاده شد. پدرش برانژه (Brenger) در پاله مالک یعنی ارباب و زمیندار بود. پیرکه دو برادر و یک خواهر نیز داشت، پسر ارشد خانواده بود و بنابراین وارث اصلی پدر محسوب میشد. اما با رضایت پدر از حقوق ارشدیت به نفع دو برادرش: رائول (Raoul) و داگوبر (Dagobert) گذشت و سهمش را به آنان بخشید تا فارغبال و آسوده خیال به تحصیل «دیالکتیک» (فلسفه) بپردازد. برانژه مردی ادب دوست بود و پیر را که از کودکی هوش و ذکاوتی شایان و درخشان داشت تشویق میکرد که استعداد خدادادش را ضایع نگذارد و دمی از آموختن غافل نماند.
پیر تحصیلات مقدماتی را در زادگاهش و در ارلئان (Orlans) به پایان برد و بیست ساله بود که برای ادامه تحصیل رهسپار پاریس شد که در آن روزگار ــ در حدود سال ۱۱۰۰ ــ شهر کوچکی بود که پادشاه فرانسه گهگاه بدانجا میرفت، و غالباً در دیگر اقامتگاههایش در ارلئان و اتامپ (tampes) و سانلیس (Senlis) میزیست و هنوز مانده بود تا پاریس پایتخت بزرگی شود، و معهذا به مدارس و استادان نامداری که «دیالکتیک» و نقّاشی و پیکرتراشی و دیگر هنرها را میآموختند، شهرت داشت. این هنرها در آن روزگار، «هنرهای لیبرال» (arts libraux) نامیده میشدند۲، چون آموزش آنها فقط به صاحبان مشاغل آزاد اختصاص داشت. حسن اشتهار تعلیم «دیالکتیک» و هنرهای خاص «آزاد مردان و آزاد زنان» در پاریس آن دوران، به یمن وجود استادانی بلند آوازه، شهر را به مرکزی دانشگاهی تبدیل کرده بود. «دیالکتیک»، هُنر مباحثه و مناظره disputation, dispute)۳ (پایانناپذیر در باب برنهادها و فرضیهها و صغری و کبری و مبتدا و خبر و... بود، یعنی هنر استدلال که هنر علی الاطلاق تلقّی میشد و تقریباً همان حوزهای را دربرمیگرفت که حوزه منطق محسوب میشود و میآموخت که چگونه باید ابزار خرد را در تحرّی حقیقت به کار برد. بنابراین جوان دانشجوی جویای نام میبایست دیالکتیک بیاموزد و آبلار از نوجوانی تشنه علم و دانش و طالب شناخت و کسب معارف بود و به سائقه این ذوق و شوق در جوانی جامه استادی و ارباب فضل و دانایی (clerc) را بر زره شوالیه جنگجو، رجحان داده بود. clerc در اصل به معنای «دانا» است در مقابلِ laque، به معنای آدم عامی و از عوام ناس (یعنی vulgaire) که نادان و اهل دنیا (profane) دانسته میشود و از او میخواهند و انتظار دارند به چیزی که قادر به فهمش نیست، ایمان بیاورد و اعتقاد کند، چون بر این باورند که تنها بدین طریق ممکن است از سنّت بهرهمند گردد و توشهای برگیرد.
آبلار چنانکه گفتیم تنها به یادگیری دیالکتیک بسنده نکرد، بلکه مانند همه دانشجویان (scolares) زمانه، هفت هنر خاص «آزاد مردان و آزاد زنان» و نیز «گرامر» یعنی ادبیات (مطالعه آثار اُوید و ویرژیل و دیگران) و علم معانی و بیان یا بلاغت (rhtorique) و حساب و هندسه و موسیقی و نجوم و هیئت و اندکی زبانهای یونانی و عبری را نیز فرا گرفت. آبلار دانشجویی برجسته و به غایت هوشمند بود و بنابراین دیری نپایید که سرآمد دانشجویان و همتای استادانش شد و حتی بر آنان برتری یافت چون با جسارت با بعضی از استادانش به مباحثه و جدل میپرداخت و پارهای عقایدشان را با حجّت و برهان رد میکرد. ازینرو طبیعةً برخی از همشاگردیهایش بر او حسد میبردند و پارهای نیز سخت شیفتهاش شدند.
آبلار در سراسر عمر پر حادثهاش همینگونه آدمی اهل منطق و استدلال و بحث و جدل و محاجه و منتقدی خردهبین و نکتهسنج باقی ماند و به همین جهت، همزمان بعضی را به وجد و شوق میآورد و به تحسین وامیداشت و گروهی دیگر را خشمگین میساخت تا آنجا که میخواستند سر به تنش نباشد. البته این هم هست که آبلار همواره به هوش و دانشش مینازید و به برتریاش وقوف داشت و میبالید و همین موجب میشد که بعضی از او بیزار و دلگیر شوند و کینهاش را به دل گیرند.
باری آبلار در هنر مباحثه و مناظره و جدل شهرت یافت و به همین جهت، مریدان و پیروان بسیاری دورش گرد آمدند. چنانکه اشاره رفت آبلار در سراسر عمر، مهارت شگرفی در مباحث فلسفی داشت و ازینرو به بهترین جدلی (disputeur) دوران نامبردار بود و نیز دوست و دشمن باور داشتند که شیوه تعلیم وی به سبب توانایی و استعداد درخشانش، بینظیر است. به علاوه، طبیعتی پرخاشگر و پیکارجو داشت و بدین سبب، بیرحمانه خصم را درمانده و خوار میکرد و درهم میشکست و ناگفته پیداست که به همه این جهات، هم پیروان و دوستدارانی مشتاق داشت و هم دشمنانی سرسخت و کینخواه.»
حجم
۲۳۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۲۳۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه