کتاب سینمای فریدون گله
معرفی کتاب سینمای فریدون گله
کتاب الکترونیکی «سینمای فریدون گله» نوشتهٔ رضا درستگار با ویراستاری نگین موزرمنیا در نشر خزه چاپ شده است. این کتاب بزرگداشت و نقد آثار فریدون گله است.
درباره کتاب سینمای فریدون گله
آنها که علاقهای به تاریخ سینمای ایران دارند و دغدغهٔ بازشناسی این مسیر پُر پیچوخم، خوب میدانند که بخشهایی از این تاریخ در روایتهای ساده، غیرمنطقی، غیر تحلیلی و برخی گردابهای موسمی و ندیدنها، محو شده است. به استناد چند کتاب تاریخ سینمای ایران، سینمای فریدون گُله، سینمایی غریبه بوده است. درحالیکه به استناد و دیدار دوباره فیلمهای بلند و تعدادی از فیلمنامهها، فریدون گُله و سینمایش، خویشاوند و آشنای فرهنگ سرزمین ما هستند. «فریدون گله» عمری بلند نداشت اما در همین فرصت کوتاه، آثار ماندگاری به تاریخ سینمای ایران افزود. این کتاب که به زندگی و آثار این فیلمساز مشهور ایران میپردازد، حاوی گفتوگویی طولانی با گله از کودکی تا بزرگسالی و بررسی همهٔ آثارش با حضور جواد طوسی، طهماسب صلحجو، سعید عقیقی و درستکار است. همچنین نقد و بررسی فیلمهای گله، تحلیلی بر موسیقی متنهای واروژان برای دو فیلم از این فیلمساز به قلم خدایار قاقانی، فیلمشناسی هفت اثر سینمایی او و یک آلبوم تصویری جامع و دیدنی از صحنهها و پشتصحنههای آثار فریدون گله از دیگر مطالب این کتاب است.
خواندن کتاب سینمای فریدون گله را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به سینما پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب سینمای فریدون گله
«زیر پوست شب لباس عاریهای جاهلی را که مدتها بود به عنوان روشی برای ادامهٔ حیات سینمای فارسی از آن استفاده میشد و به ابتذال کشیده شده بود از تن شخصیت مرکزیاش (مرتضی عقیلی) کنده بود و به او به عنوان نماد آن سینمای سخیف رگ و خون و پی داده بود. از او آدمی ساخته بود ساده برای نمایش مصائب زیست. از سخافه و نماد هرزه کاسته بود و انسانی متولد کرده بود برای بودن و نفس کشیدنهای عادی که با فطرتش حرکت میکرد در آن روزگار متناقض، و شخصیتی را بُعد میداد که به هست و بود آدم معدل پایینشهری نزدیک بود و همانی میشد که بود، نه وردست و یکهبزن و قلدر و کاریکاتوری از آدم در فیلمهای جاهلی. اگر گُله در طریق خود در دشنه و کافر کمتر موفق بود، در این یکی او بلندترین قدم ممکن را برداشته و خرقعادت کرده بود و نیمی از مسیر «سینمای گُله» را پیموده بود. اینک انسانی متولد شده بود که با غرایز واقعی و نیازهایش حرکت میکرد و راه یکتویی و همسانی با مخاطبش را میپیمود...
مهرگیاه، پنجمین فیلم گُله، دیگر رسیده بود به مقام خیرگی و بُهت و بهطور رسمی گواهی میداد که با فیلمسازی یکه طرفیم که جنس سینمایش بهسمت تجرید و دگر شدن در حرکت است و نهتنها از فرم، که از منطق فلسفی و نگاه هستیشناسانهاش و... میتوانستی بفهمی که از همهچیز فاصله گرفته و هیچ قرابتی با سینمای محیط ندارد. آری، فیلم اِشکال و گرفت و گیر داشت. اساساً عبور دادن چنان دستمایهای از دالانهای غریب سینمای فارسی و یونیک بودن در محیط یکسر کلیشه و قالبی، قدرت ریسکی بالا میخواست و چه کسی بهتر از گُله که عاشق ریسک و اثبات بود؟ چه کسی تجربهگراتر از او که میتوانست پیوندی میان محیط و فرامحیط برقرار کند؟ چه کسی...
مهرگیاه ثابت میکرد که گُله از محیط چسبنده و خوفناک سینمای جاری بهکل رهیده و میخواهد مسیری تازه را پیشنهاد دهد. اساساً شاید برای همین تجربهگراییها اشکالاتی به نحوهٔ روایت آن میتوانستی وارد کنی، اما ندیدنش که دیگر واقعاً غیرممکن بود! هرچند که بانیان سینمای آن دوران استاد غیرممکنها بودند.»
حجم
۷۹۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
حجم
۷۹۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
نظرات کاربران
بسیار زیبا، خواندنی و مفید.
شناخت سینمای فریدون گله دقیقا به اندازهی سینمای گلستان، کیمیایی، مهرجویی، تقوایی و سایر بزرگان موج نوی سینمای ایران، بسیار ضروری و الزامی هست.. دریغ و افسوس که از تحولات ۵۷ به بعد به شکل دردناک و غریبانهای از وجود