کتاب قمارباز
معرفی کتاب قمارباز
کتاب قمارباز نوشتهٔ فئودور داستایوفسکی و ترجمهٔ جلال آلاحمد است. انتشارات نگار تابان این کتاب را منتشر کرده است. این رمان، ماجرای خانوادهای روس را که بر اثر تحولات و بیلیاقتیها، ثروت انبوه خود را از دست داده و مجبور به مهاجرت به کشور دیگری شدهاند، روایت میکند. این روایت را از زبان آموزگاری به نام «الکسی ایوانوویچ» میخوانید. رمان، از آنجا آغاز میشود که الکسی ایوانوویچ، بهعنوان معلمسرخانهٔ نوههای ژنرال، در استخدام او است.
درباره کتاب قمارباز
کتاب قمارباز، رمان کوتاهی از داستایوفسکی است؛ رمانی که نشاندهندهٔ پیامدهای ناشی از اعتیاد به «رولت» است؛ وسیلهای برای قمار.
راوی رمان، معلم فرزندان خانوادهای است که محل زندگی و ثروت خود را ازدستدادهاند.
این داستان، در حالی روایت میشود که راوی یا از قمارخانه برگشته یا در راه قمارخانه است. او که به شانس خودش در قمار اعتقاد راسخ دارد، مدام در اندیشهٔ قمار است و آن را تنها راه رسیدن به آرزوها و خواستههایش میداند.
خواندن کتاب قمارباز را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
دانلود کتاب قمارباز را به دوستداران ادبیات داستانی پیشنهاد میکنیم.
درباره فئودور داستایوفسکی
فیودور میخایلوویچ داستایوسکی در ۱۱ نوامبر ۱۸۲۱ به دنیا آمد. وی نویسندهٔ مشهور و تأثیرگذار اهل روسیه بود. ویژگی منحصربهفرد آثار او، روانکاوی و بررسی زوایای روانی شخصیتهای داستان است. بسیاری، او را بزرگترین نویسندۀ روانشناختی جهان به شمار میآورند.
داستایوفسکی ابتدا برای امرارمعاش به ترجمه پرداخت و آثاری چون «اوژنی گرانده» اثر بالزاک و «دون کارلوس» اثر فریدریش شیلر را ترجمه کرد؛ سپس به نگارش داستان و رمان پرداخت.
اکثر داستانهای داستایوفسکی، همچون شخصیت خودش، سرگذشت مردمی عصیان زده، بیمار و روانپریش هستند. در بیشترِ داستانهای او، مثلث عشقی دیده میشود؛ به این معنی که زنی در میان عشق دو مرد یا مردی در میان عشق دو زن قرار میگیرد. در این گرهافکنیهاست که بسیاری از مسائل روانشناسانه (که امروز تحت عنوان روانکاوی معرفی میشوند) بیان میشوند.
منتقدان، این شخصیتهای زنده، طبیعی و برخوردهای کاملاً انسانی آنها را ستایش کردهاند.
رمانها و رمانهای کوتاه این نویسنده عبارتاند از:
(۱۸۴۶) بیچارگان (رمان کوتاه)
(۱۸۴۶) همزاد (رمان کوتاه)
(۱۸۴۷) خانم صاحبخانه (بانوی میزبان) (رمان کوتاه)
(۱۸۴۹) نیه توچکا (ناتمام)
(۱۸۵۹) رؤیای عمو (رمان کوتاه)
(۱۸۵۹) روستای استپان چیکو
(۱۸۶۱) آزردگان (تحقیر و یا توهین شدگان)
(۱۸۶۲) خاطرات خانه اموات
(۱۸۶۴) یادداشتهای زیرزمینی (رمان کوتاه)
(۱۸۶۶) جنایت و مکافات
(۱۸۶۷) قمارباز (رمان کوتاه)
(۱۸۶۹) ابله
(۱۸۷۰) همیشه شوهر (رمان کوتاه)
(۱۸۷۲) جنزدگان
(۱۸۷۵) جوان خام
(۱۸۸۰) برادران کارامازوف
داستانهای کوتاه او نیز عبارت هستند از:
در پانسیون اعیان
(۱۸۴۶) آقای پروخارچین
(۱۸۴۷) رمان در نُه نامه
(۱۸۴۸) شوهر حسود
(۱۸۴۸) همسر مردی دیگر
(۱۸۴۸) همسر مردی دیگر و شوهر زیر تخت (تلفیقی از دو داستان قبلی)
(۱۸۴۸) نازکدل
(۱۸۴۸) پولزونکوف
(۱۸۴۸) دزد شرافتمند
(۱۸۴۸) درخت کریسمس و ازدواج
(۱۸۴۸) شبهای روشن
(۱۸۴۹) قهرمان کوچولو
(۱۸۶۲) «یک داستان کثیف» یا «یک اتفاق مسخره»
(۱۸۶۵) کروکدیل
(۱۸۷۳) بوبوک
(۱۸۷۶) درخت کریسمس بچههای فقیر
(۱۸۷۶) نازنین
(۱۸۷۶) ماریِ دهقان
(۱۸۷۷) رؤیای آدم مضحک
دلاور خردسال
مجموعه مقالهها او عبارتاند از:
Winter Notes on Summer Impressions (۱۸۶۳)
یادداشتهای روزانه یک نویسنده (۱۸۷۳–۱۸۸۱)
ترجمههای او عبارت هستند از:
(۱۸۴۳) اوژنی گرانده (انوره دو بالزاک)
(۱۸۴۳) La dernière Aldini (ژرژ ساند)
(۱۸۴۳) Mary Stuart (فریدریش شیلر)
(۱۸۴۳) Boris Godunov (الکساندر پوشکین)
داستایوفسکی، نامههای شخصی و نوشتههایی نیز که پس از مرگ وی منتشر شدهاند را در کارنامۀ نوشتاری خویش دارد.
فئودور داستایوفسکی در ۹ فوریهٔ ۱۸۸۱ درگذشت.
درباره جلال آل احمد
سید جلالالدین سادات آلاحمد در ۱۱ آذر ۱۳۰۲ در خانوادهای مذهبی و روحانی در محلهٔ سید نصرالدین شهر تهران به دنیا آمد. وی نویسنده، روشنفکر سوسیالیست، منتقد ادبی و مترجم ایرانی، پسرعموی سید محمود طالقانی و همسر سیمین دانشور بود. او در دههٔ ۱۳۴۰ به شهرت رسید و در جنبش روشنفکری و نویسندگی ایران تأثیر بسزایی گذاشت. او دانشآموختهٔ رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی در دانشسرای عالی تهران بود؛ تحصیل را تا دورهٔ دکترای ادبیات فارسی ادامه داد؛ اما سرانجام از ادامهٔ آن صرفنظر کرد.
آلاحمد در جوانی (با حفظ گرایشهای مذهبی)، بهنوعی، به روحانیت پشت کرد و نیز به جریان توده پیوست. او تأثیری گسترده بر جریان روشنفکری دوران خود داشت و افزون بر نگارش داستان، به نوشتن مقالات اجتماعی، پژوهشهای مردمشناسی، سفرنامهها و ترجمههای متعدد نیز میپرداخت. میتوان مهمترین ویژگی ادبی آلاحمد را نثر او دانست؛ نثری فشرده، موجز و درعینحال عصبی و پرخاشگر که نمونههای خوب آن را در سفرنامههای «خسی در میقات» یا ناداستان «سنگی بر گوری» میتوان دید و خواند.
نخستین مجموعهٔ داستان او «دیدوبازدید» نام داشت.
او در سال ۱۳۲۶، دومین کتابش، «از رنجی که میبریم» را همزمان با کنارهگیری از حزب توده چاپ کرد؛ کتابی که بیانگر داستانهای شکست مبارزاتش در این حزب است.
پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، بهعنوان ضربهای سنگینی بر پیکر آزادیخواهان، آلاحمد نیز افسرده شد. او در این سالها، کتابی را تحت عنوان «سرگذشت کندوها» به چاپ رساند. کتابهای اورازان، تاتنشینهای بلوک زهرا و مدیر مدرسه در همین دوران نوشته شدند.
از میان خدمات این نویسنده و متفکر به ادبیات فارسی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
معرفی آلبر کامو به جامعه ادبی؛ با ترجمههایی از آندره ژید، یونگر، اوژن یونسکو و داستایوسکی،
معرفی بیشتر شعر نو نیمایی و کمک به گسترش آن،
حمایت از شاعرانی چون احمد شاملو، نصرت رحمانی و حمایت از جوانان دیگر،
ایجادکردن جهشی بیسابقه در نثر فارسی با نثر خودش،
ایجاد تشکلهای ادبی و صنفی، از جمله کانون نویسندگان ایران و انتشار مقالات گوناگون.
جلال آلاحمد را ادامهدهندهٔ راهی میدانند که ویش از وی، محمدعلی جمالزاده و صادق هدایت در سادهنویسی و استفاده از زبان و لحن عموم مردم در محاورات، آغاز کرده بودند؛ استفاده از زبان محاورهای بهوسیلهٔ جلال به اوج رسید و گسترش یافت.
برخی از داستانهای آل احمد:
پنج داستان (۱۳۵۰)، نفرین زمین (۱۳۴۶)، سنگی بر گوری (نوشتهٔ ۱۳۴۲، چاپ ۱۳۶۰)، نون والقلم (۱۳۴۰)، مدیر مدرسه (۱۳۳۷)، سرگذشت کندوها (۱۳۳۷)، زن زیادی (۱۳۳۱)، سه تار (۱۳۲۷)، از رنجی که میبریم (۱۳۲۶)، دید و بازدید (۱۳۲۴) و...
مقالهها:
«گزارشها» (۱۳۲۵)، «حزب توده سر دو راه» (۱۳۲۶)، «هفت مقاله» (۱۳۳۲)، «غرب زدگی» (۱۳۴۱)، «کارنامه سه ساله» (۱۳۴۱)، «ارزیابی شتابزده» (۱۳۴۳)، «یک چاه و دو چاله» (۱۳۵۶)، «در خدمت و خیانت روشنفکران» (۱۳۵۶)، «اسرائیل، عامل امپریالیسم» و...
مشاهدات و سفرنامهها:
اورازان (۱۳۳۳)، تاتنشینهای بلوک زهرا (۱۳۳۷)، جزیرهٔ خارک درّ یتیم خلیج فارس (۱۳۳۹)، خسی در میقات (۱۳۴۵)، سفر به ولایت عزرائیل (۱۳۶۳)، سفر روس (۱۳۶۹) و...
ترجمهها:
تشنگی و گشنگی اثر اوژن یونسکو (۱۳۵۱ - با همکاری منوچهر هزارخانی)، چهل طوطی، قصههای کهن هندوستان (با سیمین دانشور، ۱۳۵۱)، عبور از خط اثر ارنست یونگر (با محمود هومن، ۱۳۴۶)، مائدههای زمینی اثر آندره ژید (با پرویز داریوش، ۱۳۴۳)، کرگدن اثر اوژن یونسکو (۱۳۴۵)، بازگشت از شوروی اثر آندره ژید (۱۳۳۳)، دستهای آلوده اثر ژان پل سارتر (۱۳۳۱)، سوءتفاهم اثر آلبر کامو (۱۳۲۹)، بیگانه اثر آلبر کامو (با خبرهزاده، ۱۳۲۸)، قمارباز اثر فئودور داستایوفسکی (۱۳۲۷)، محمد و آخرالزمان اثر پل کازانوا (۱۳۲۵) و...
جلال آل احمد ۱۸ شهریور ۱۳۴۸ درگذشت.
بخشهایی از کتاب قمارباز
«صبح زنگ زدم و گارسون را خواستم و گفتم که حساب مرا جدا نگاه دارند. کرایهٔ اتاقم آنقدر گران نبود که مرا به وحشت بیندازد و مجبورم کند مهمانخانه را ترک کنم. اکنون سیزده فردریک پول دارم. ولی در آنجا، ممکن است که بینیازی و ثروت به انتظار من باشد. چیز عجیبی است، در عمل هنوز در قمار نبردهام. ولی درست مثل کسی که دیگر اکنون ثروتمند است، حس میکنم و فکر میکنم، غیر از این هم، طور دیگری نمیتوانم تصور کنم. با وجود این که صبح خیلی زود بود، تصمیم گرفتم که در مهمانخانهٔ انگلیسها به دیدار مستر آستلی بروم. این مهمانخانه، نزدیک ماست. در همین هنگام مردک فرانسوی سر رسید. تاکنون چنین اتفاقی نیفتاده بود. گذشته از این که در این اواخر روابط من با این آقا سرد شده و بریده بود، نه تنها تحقیر خودش را نسبت به من کتمان نمیداشت، حتی سعی هم میکرد که نمایشش بدهد. اما من، برای خودم دلایلی داشتم که او را هرگز دوست نداشته باشم. سر رسیدن او مرا سخت متعجب ساخت و زود فهمیدم که کاسهای زیر نیمکاسه است. خودش را خیلی مهربان نشان میداد و مرا دربارهٔ اتاقم تهنیت گفت. وقتی دید که کلاهم را در دست دارم، پرسید که آیا به این زودی میخواهم به گردش بروم و وقتی فهمید خیال دارم برای کاری نزد مستر آستلی بروم قیافهٔ اندیشناکی به خود گرفت. دگریو، مثل تمام فرانسویها، وقتی احتیاجی داشت یا سودی در کار بود، شاد و مهربان میشد و وقتی که این لزوم و احتیاج تمام میشد، سخت کسلکننده میگردید؛ به ندرت از سر طینت خود، مهربان بود و مثل این که همیشه طبق دستور و یا طبق یک حساب معین مهربان میشد. اگر، احتیاج به این میدید که خودش را هوسباز و یا عجیب نشان بدهد، هوسبازیهایش نیز بسیار احمقانه و پوچ بود و به بیقاعدهترین وجهی، ریختهای کهنه و از مد افتادهای را که مدتهاست پست و عادی شدهاند، به خود میگرفت. در سرشت، محصول واقعی «مذهب اصالت سودمندی» کاملا بورژوا و کاملا مفلوک و کاملا عادی بود. خلاصه کسالتآورترین مخلوقی بود که میشد تصور کرد؛ به عقیدهٔ من، فرانسویها فقط میتوانند انسانهای تازهکار یا دختران روس را فریب بدهند و مجذوب خود کنند. هر کسی همانطور که باید، این پستی، این جلوهٔ تغییرناپذیر و همیشگی و این اظهار محبت ظاهری و از سر تردستی و خوشرویی را، زود درک میکند و از آن احساس تنفر مینماید.»
حجم
۱۷۷٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه
حجم
۱۷۷٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه