دانلود و خرید کتاب روبور فاتح ژول ورن ترجمه زهرا فلاح شاهرودی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب روبور فاتح اثر ژول ورن

کتاب روبور فاتح

معرفی کتاب روبور فاتح

کتاب روبور فاتح نوشتهٔ ژول ورن و ترجمهٔ زهرا فلاح شاهرودی است و گروه انتشاراتی ققنوس آن را منتشر کرده است. این کتابِ داستانْ دربارهٔ پرواز بر فراز آسمان‌هاست؛ آن زمان که هنوز هواپیماها به شکل امروزی ساخته نشده بودند.

درباره کتاب روبور فاتح

عمو پرودان و فیل ایوانز به ترتیب رئیس و دبیر مؤسسه ولدون در فیلادلفیا هستند، اما دشمنان نزدیکی نیز دارند. مؤسسه ولدون باشگاهی است که همهٔ کسانی را که به هوانوردی علاقه‌مند هستند، گرد هم می‌آورد، به جز آماتورهای خشمگین و به‌ویژه کسانی که می‌خواهند با دستگاه‌های سنگین‌تر از هوا با آن‌ها مخالفت کنند. 

 مردی به نام روبور به ولدون می‌‌رود و حرف‌های جدیدی دربارهٔ کشف جدیدی می‌زند که از بالن بهتر است و دنیا را تکان می‌دهد. او برای اثبات حرف خود، پرودان و ایوانز را می‌رباید و آنها را سوار بر ماشین پرنده‌ٔ آلباتروس می‌کند. روبور سفری به دور دنیا را آغاز می‌کند و به پرودان و ایوانز ثابت می‌کند که یک ماشین پرندهٔ الکتریکی بسیار بیشتر از یک بالن کنترل می‌شود.

ورن در این داستان، به طرز معجزه‌‌آسایی وقایع آینده دربارهٔ هواپیماها و پروازهای هوایی را پیش‌بینی می‌کند.

خواندن کتاب روبور فاتح را به چه کسانی پیشنهاد می‌‌کنیم

این کتاب را به طرفداران کتاب‌های علمی‌تخیلی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره ژول ورن

ژول ورن در سال ۱۸۲۸ در شهر نانت به دنیا آمد و در ۱۹۰۵ درگذشت. او یک رمان‌نویس مشهور است. ژول ورن ۸۰ رمان (یا داستان بلند) نوشته است. او همچنین تعداد زیادی کتاب عامه‌فهم مانند جغرافیای مصور فرانسه و مستعمراتش (۱۸۶۸)، تاریخ سفرهای بزرگ و جهانگردان بزرگ (۱۸۷۸)، کریستف کلمب (۱۸۸۳) را نوشت و حدود پانزده نمایش را به‌تنهایی یا با همکاری دیگران، به روی صحنه برد. او نوشتن را با نگارش شعر و نمایشنامه آغاز کرد.

ژول ورن در ۱۸۴۴، در دبیرستان نانت ثبت‌نام کرد و در آنجا علوم بلاغت و فلسفه آموخت. پس از گرفتن دیپلم، در رشتۀ حقوق مشغول به تحصیل شد.

او را می‌توان صنعتگری اعجاب‌انگیز در خلق داستان‌های خیالی، افسون‌گری با جذابیت‌های بی‌پایان و تا حدی مانند پیشگویی که قادر است عجیب‌ترین اختراعات علمی نیم‌قرن بعد (یا حتی یک قرن بعد) را پیش‌بینی کند، دانست. او، انسان عصر خود بود؛ کسی که به اکتشافات علمی آن دوره علاقه‌مند بود و با دقت و وسواس آنها را دنبال می‌کرد.

شهرت این نویسنده، به بیش از یک قرن می‌رسد؛ یعنی از سال‌های ۱۸۶۳- ۱۸۶۵ که اولین رمان‌های مهمش به چاپ رسیدند:

پنج هفته در بالن

سفر به مرکز زمین

از زمین تا ماه

بعضی دیگر از آثار ژول ورن را در فهرست زیر بخوانید:

فرزندان ناخدا گرانت (۱۸۶۷)

بیست‌هزار فرسنگ زیر دریا (۱۸۶۹)

دور دنیا در هشتاد روز (۱۸۷۳)

جزیرۀ اسرارآمیز (۱۸۷۴)

میشل استروگف (۱۸۷۶)

هندوهای سیاه (۱۸۷۷)

ناخدای پانزده‌ساله (۱۸۷۸)

مصایب یک چینی در چین (۱۸۷۹)

پانصدمیلیون بگوم (۱۸۷۹)

اشعۀ سبز (۱۸۸۲)

کرابان لجباز (۱۸۸۳)

مجمع‌الجزایر در آتش (۱۸۸۴)

ماتیاس سندورف (۱۸۸۵)

ربور فاتح (۱۸۸۶)

دو سال تعطیلات (۱۸۸۸)

کاخ کارپات‌ها (۱۸۹۲)

جزیرۀ پروانه‌دار (۱۸۹۵)

در برابر پرچم (۱۸۹۶)

اورنوک باشکوه (۱۸۹۸)

یک درام در لیونی (۱۹۰۴)

استاد جهان (۱۹۰۴)

ژول ورن با کشتی‌های خود به سفر می‌رفت. او در سال‌های موفقیت و سلامتی می‌نویسد: «زندگی‌ام کامل است، هیچ جایی برای ملال و اندوه نیست. تقریباً همان چیزی است که می‌خواهم.» اما در سال‌های ۱۸۸۶-۱۸۸۷، پس از یک اتفاق ناگوار که چیز زیادی از آن نمی‌دانیم، او کشتی تفریحی خود را می‌فروشد و از زندگی آزاد و پُرسفر خود دست می‌کشد. پس از این، او وقت خود را صرف امور شورای شهر می‌کند. او در مقام نمایندۀ شورا و نویسنده از خود راضی است.

سرانجام ژول ورن در ۲۴ مارس ۱۹۰۵، در خانه‌اش در آمیئن، پس از گذراندن یک زندگی پرفرازونشیب، چشم از جهان فرو می‌بندد.

بخشی از کتاب روبور فاتح

«شهروندان ایالات متحده آمریکا! نامم روبور است. من شایسته این نامم. چهل سال دارم، با این‌که سی‌ساله هم به نظر نمی‌رسم، چهار ستون بدنم سالم است، کاملاً سرحال و قبراق، با قدرت عضلانی قابل توجه و معده قوی و سالم که از معده شترمرغ هم بهتر است. این از خصوصیات جسمی.»

بلی! داشتند گوش می‌کردند. حضار پرسروصدا ابتدا از این نطقِ فی‌البداهه غیرمنتظره مشوش شدند. این شخص دیوانه بود یا شیاد؟ هرچه بود داشت خودش را تحمیل می‌کرد. در این مجمعی که به‌تازگی در آن طوفان به راه افتاده بود، دیگر صدای نفس کشیدن کسی هم نمی‌آمد. آرامش پس از طوفان.

به‌علاوه، به نظر می‌رسید روبور همان آدمی است که خودش می‌گفت. قد متوسط، بالاتنه هندسی‌شکل، شبیه ذوزنقه منتظمی که بزرگ‌ترین ضلعش را عرض شانه تشکیل می‌دهد. روی این خط یک سر بزرگ کروی به وسیله گردنی ستبر وصل شده بود. طبق نظریه قیاس حسی می‌شد گفت سرش شبیه چه حیوانی بود؟ سر گاو نر، البته گاوی نر با چهره‌ای هوشمند. چشمانی که با کمترین تحریک به حالتی برافروخته درمی‌آمدند و بالای آن‌ها چین‌خوردگی دایمی عضله ابرو بود به نشانه انرژی بسیار زیاد. موهای کوتاه، اندکی فر با درخششی فلزمانند، انگار یک دسته موی آهنی‌اند. سینه عریضی که مانند دم آهنگری بالا و پایین می‌رفت. بازوها، دست‌ها، ران‌ها و پاهایی درخورِ بالاتنه.

بدون سبیل، بدون خط ریش، با ریش ملوانی بلند به سبک آمریکایی که اتصالات فک و آرواره‌هایش را برجسته می‌کرد که از قدرت فوق‌العاده‌ای برخوردار بود. حساب کرده‌اند ــ چه چیزی را حساب نمی‌کنند؟ ــ که فشار آرواره یک تمساح معمولی ممکن است به چهارصد اتمسفر برسد، در حالی که فشار آرواره یک سگ شکاری بزرگ فقط به صد اتمسفر می‌رسد. حتی به این فرمول جالب رسیده‌اند: اگر یک کیلوگرم سگ، هشت کیلوگرم نیروی جوندگی تولید کند، یک کیلوگرم تمساح دوازده کیلوگرم نیرو تولید می‌کند. به این ترتیب یک کیلوگرم از این روبور بایست دست‌کم ده کیلوگرم نیرو تولید کند. بنابراین او چیزی بین سگ و تمساح بود.

این آدمِ جالب‌توجه اهل کدام کشور بود؟ گفتنش آسان نبود. در هر صورت، به انگلیسی روان صحبت می‌کرد، بدون لهجه کمی کشداری که مشخصه یانکی‌های نیوانگلند است.

به همان شیوه ادامه داد:

«و حالا خصوصیات روحی. شهروندان محترم! شما در مقابل خود مهندسی را می‌بینید که خصوصیات روحی‌اش به‌هیچ‌وجه نازل‌تر از خصوصیات جسمی‌اش نیست. من از هیچ‌کس و هیچ‌چیز نمی‌ترسم. من با قدرتِ اراده‌ای که دارم هرگز در برابر دیگری تسلیم نشده‌ام. وقتی هدفی را برای خودم تعیین می‌کنم، اگر کل آمریکا، کل دنیا با هم متحد شوند تا مرا از رسیدن به هدفم باز دارند، بیهوده خواهد بود. وقتی فکری در سر دارم، می‌خواهم دیگران با من هم‌عقیده باشند و تحمل مخالفت ندارم. من بر این جزئیات تأکید دارم شهروندان محترم! زیرا لازم است شما مرا کاملاً بشناسید. شاید گمان می‌کنید بیش‌ازحد درباره خودم حرف می‌زنم؟ مهم نیست! و حالا قبل از پریدن وسط حرف من خوب فکر کنید، چون من آمده‌ام به شما چیزهایی بگویم که شاید چندان به مذاقتان خوش نیاید.»


معرفی نویسنده
عکس ژول ورن
ژول ورن
فرانسوی | تولد ۱۸۲۸ - درگذشت ۱۹۰۵

ژول ورن با نام کامل ژول گابریل ورن، ۸ فوریه ۱۸۲۸ در نانت فرانسه به دنیا آمد. خانواده او وضع مالی خوبی داشتند. پدر ژول ورن دوست داشت پسرش در رشته حقوق تحصیل کند و البته که پسر به خواسته پدر احترام گذاشت. اما علاقه او به ادبیات، داستان و نمایشنامه‌نویسی به حدی زیاد بود که زندگی حرفه‌ای آینده او را شکل داد. او در آن دوران نمایشنامه‌های تراژدی می‌نوشت و این موضوع، سبب برانگیخته شدن مخالفت اعضای خانواده‌اش با او شده بود. آن‌ها از اینکه می‌دیدند او مطالبی غمگین می‌نویسد، ناراحت بودند.

نظرات کاربران

محمدرضا
۱۴۰۱/۱۲/۲۱

من این کتاب رو به صورت چاپی از همین نشر مطالعه کردم به معنای واقعی عالی بود. من خودم به شخصه عاشق کتاب های ژول ورن هستم.

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۸۵ صفحه

حجم

۲٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۸۵ صفحه

قیمت:
۸۵,۰۰۰
تومان