کتاب سه تار
معرفی کتاب سه تار
کتاب سه تار مجموعه سیزده داستان کوتاه از جلال آل احمد است. داستانهای زیبایی که به زندگی اجتماعی و اعتقادات مذهبی مردم می پردازد.
درباره کتاب سه تار
مجموعه داستان سه تار ۱۳ داستان دارد. این کتاب نامش را از داستان اول این کتاب گرفته است. داستان زن زیادی درباره مردی است که با پساندازی طولانی مدت موفق شده است سهتار بخرد و در فکر این است که در مجالس و عروسیها اجرا کند تا پول دربیاورد. اما در یک دعوا همه چیز بههم میریزد. دیگر داستانهای این کتاب هم مانند داستان اول، به زندگی مردم میپردازد. داستانهایی که نگاهشان به مسائل اجتماعی ایران است و دردها، بیماریها و رنجهای مردم را به خوبی به تصویر میکشد.
خواندن کتاب سه تار را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به آثار جلال آل احمد و دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران از این کتاب لذت خواهند برد.
درباره جلال آل احمد
جلال آل احمد در تاریخ ۲ آذر ۱۳۰۲ و براساس برخی روایتها ۱۱ آذر ۱۳۰۲ در تهران متولد شد. او روشنفکر، نویسنده، منتقد ادبی و مترجم ایرانی و همسر سیمین دانشور بود. آلاحمد در دهه ۱۳۴۰ به شهرت رسید و در جنبش روشنفکری و نویسندگی ایران تأثیر بسزایی گذاشت. نویسندگانی چون نادر ابراهیمی و غلامحسین ساعدی از او تأثیر گرفتند.
جلال آل احمد در در خانوادهای مذهبی در محله سیدنصرالدین شهر تهران بهدنیا آمد. او پسرعموی سید محمود طالقانی بود. پدرش او را به نجف فرستاد تا علوم دینی بیاموزد اما کمی بعد به تهران بازگشت و به حزب توده پیوست. جلال آثار و نوشتههای بسیاری دارد که از میان آنها میتوان به مدیر مدرسه، نون والقلم، سه تار، از رنجی که میبریم، نیما چشم جلال بود و خسی در میقات اشاره کرد.
جلال آل احمد ۱۸ شهریور ۱۳۴۸ در اَسالِم، گیلان چشم از دنیا فروبست. هرساله جشنواره ادبی به نام و یاد او برگزار میشود و جایزه ادبی جلال آلاحمد گرانترین جایزه ادبی ایران است.
فهرست کتاب سه تار
سه تار
بچه مردم
وسواس
لاک صورتی
وداع
زندگی که گریخت
آفتاب لب بام
گناه
نزدیک مرزون آباد
دهن کجی
آرزوی قدرت
اختلاف حساب
الگمارک و المکوس
بخشی از کتاب سه تار
از خوشحالی میدوید و به سهتاری فکر میکرد که اکنون مال خودش بود . فکر میکرد که دیگر وقتی سرحال خواهد آمد و زخمه را با قدرت و بیاختیار سیمهای تار آشنا خواهد کرد، ته دلش از این واهمه نخواهد داشت که مبادا سیمها پاره شود و صاحب تار، روز روشن او را از شب تار هم تارتر کند . از این فکر راحت شده بود. فکر میکرد که از این پس چنان هنرنمایی خواهد کرد و چنان داد خود را از تار خواهد گرفت و چنان شوری از آن برخواهد آورد که خودش هم تابش را نیاورد و بیاختیار به گریه بیفتد. نمیدانست که چرا به گریه بیفتد ولی ته دلش آرزو میکرد که آنقدر خوب بتواند بنوازد که به گریه بیفتد. حتم داشت فقط وقتی که از صدای ساز خودش به گریه بیفتد، خوب نواخته. تا به حال نتوانسته بود آنطور که خودش میخواهد بنوازد. همهاش برای مردم تار زده بود؛ برای مردمی که شادمانیهای گم شده و گریختۀ خود را در صدای تار او و در ته آواز حزین او میجستند . این همه شبها که در مجالس عیش و سرور آواز خوانده بود و ساز زده بود، در مجالس عیش و سروری که برای او فقط یک شادمانی ناراحت کننده و ساختگی میآورد، در این همه شبها نتوانسته بود از صدای ساز خودش به گریه بیفتد. نتوانسته بود چنان ساز بزند که خودش را به گریه بیندازد ، یا مجالس مناسب نبود و مردمی که به او پول میدادند و دعوتش میکردند، نمیخواستند اشکهای او را تحویل بگیرند و یا خود او از ترس این که مبادا سیمها پاره شود، زخمه را خیلی ملایمتر و آهستهتر از آنچه که میتوانست بالا و پایین میبرد.
حجم
۸۷۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۵۴ صفحه
حجم
۸۷۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۵۴ صفحه
نظرات کاربران
همه سیزده داستان کتاب زیبا هستند. ولی داستان سه تار، لاک صورتی،آرزوی قدرت و گناه بسیار جالب و زیبا و در عین حال غم انگیز هستند.
مگه میشه کارای جلال رو نخونده گذاشت
کتاب حاضر از 13 داستان کوتاه تشکیل شده که همگی با تلخی و ناراحتی تموم شدن واقعا نمیفهمم چرا هنرمندان ایرانی چه موسیقی چه رمان نویس چه بازیگر چرا اینقدر اصرار دارن بدی و زشتی ها رو نشون بدن یعنی