کتاب دوم شخص مفرد
معرفی کتاب دوم شخص مفرد
کتاب دوم شخص مفرد نوشتهٔ محمدرضا شرفیخبوشان در نشر صاد چاپ شده است. این کتاب روایتی از زندگی مجاهد عرصه فرهنگ و رسانه، محمدسعید جباری است. دوم شخص مفرد، روایت یک نسل سومی اهل رسانه است؛ یک نسل سومی فارغ التحصیل دانشگاه صنعتی شریف که به آینده ایمان دارد، مسئولیت میپذیرد و درست در جایی قرار میگیرد که به لزوم بودنش در آن جایگاه ایمان دارد و آن جایگاه را با شیوهٔ تلاش و جدیت و اعتقادی که دارد، رفعت میبخشد.
درباره کتاب دوم شخص مفرد
زندگینامهها فراوانند. چه از درگذشتگان و چه از آدم های حی و حاضر. باید دیری زیست و سالیان زیادی را گذراند تا تجربههای گونهگون به قدری برسند که کتابی را بسنده کند. دوم شخص مفرد اما خلاف این قاعده است؛ روایتی از زندگی محمدسعید جباری است؛ جوانی که تنها سی و یک سال زیست و به سبب شکل زیستنش و کاری که به عهده داشت، از خود نقلی به جا گذاشت که درخور یک زندگینامه بهیادماندنی است. محمدسعید جباری را مجاهد عرصه فرهنگ و رسانه خوانده اند؛ لقبی که چرایی آن را باید در این کتاب خواند و دلیل آن را دانست.
دوم شخص مفرد در شکل روایتش به سمت یک مستند پیش می رود. نه یک مستند روایی صرف، بلکه به سبک و سیاق مستندی که مدام ما را یادآور می شود، نقلی که میخوانیم، نقل یک راوی مستندی جنجالی نیز هست؛ مستندی با نام شب نامه که در زمان نمایشش بحث هایی را برانگیخت و بازخوردهای مختلفی داشت و مورد استقبال قرار گرفت و هنوز هم بیننده دارد و تماشایی است.
محمدسعید جباری در این کتاب در مقام دوم مشخص مفرد ظاهر می شود و مورد خطاب قرار میگیرد؛ طوری که وجود دارد و می توان با او سخن گفت. و همه ما میدانیم؛ کسی که در یک روایت مورد خطاب قرار بگیرد، هنوز حاضر است و در میان ماست.
کتاب دوم شخص مفرد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به مطالعهٔ زندگینامهها پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب دوم شخص مفرد
بعد از پژوهشهایی که روی نفوذ بیگانه در بخشی از استارتآپها و اکوسیستم استارتآپی و کسبوکارهای اینترنتی کردید، یک کانال مخفی تلگرامی راه انداختید. میخواستید پژوهشهایتان را در کانال بگذارید و با استفاده از بازخوردها و البته مطالب جدیدی که ممکن بود ازطرف مخاطبان کانال به دست ادمین برسد، مستندتان را بسازید. همین روند را هم قرار بود در مستند نشان بدهید؛ یک مستند پژوهشی-روایی زنده و جستوجوگر که با مشارکت مخاطبان ساخته میشد؛ یک کار تقریباً نو در سینمای مستند ایران.
خط اصلی فیلمتان را میدانستید چیست. نمیدانستید اما قرار است چه کسانی در فیلمتان ظاهر شوند و چه اطلاعات تازهای و چطور به دستتان میرسد. این را هم خوب میدانستید که کافی است پرچم بالا برود و نشانهای به چشم بیاید، باید خبر میپیچید که علمی بالا رفته. بعد یا آدمهایی با دغدغهٔ شما میآمدند و زیر این علم جمع میشدند یا آن عده که از این علم ترس به جانشان میریخت، روبهروی این علم صفآرایی میکردند و شما میخواستید روایت کنید آنچه را که پیش میآمد.
مطالب شبنامه از پرداختن به یک قرارداد نفتی پرماجرا شروع شد؛ از نقلقول همهٔ کسانی که در این قرارداد نقشی داشتند؛ از رئیسجمهور و وزرا و نمایندگان مجلس و مسئولین وقت گرفته تا حمید ضیاجعفر، عراقی ساکن امارات که زمانی جاسوس حزب بعث بوده و عامل شرکت طرف قرارداد کرسنت. از پرداختن به زیر و زار و رزومهٔ کسانی که دلّال این قرارداد بودهاند و به نام پورسانت رشوه گرفتهاند و حتّی زمانی محکوم شدهاند و باز جستهاند و راستراست میگردند و در زنداناند و اگر در زنداناند، توی سلول پتوپهن مجللشان همانطور که با موبایل حرف میزنند و برای قرارداد کلان تازهای دلّالی میکنند، به تلویزیون پتوپهن سامسونگشان نگاه میکنند و یک چشمشان به یخ معلق در لیوان آبمیوهٔ روی میز است و یک چشمشان به درِ مثلاً سلول که کِی غذایی را که از رستوران دلخواهشان سفارش دادهاند، میرسد و خیالشان راحت است که فردا به مرخصی طولانیمدت میروند.
حجم
۱۵٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۳۸ صفحه
حجم
۱۵٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۳۸ صفحه