کتاب فوکو و گفت و گوی اجتماعی
معرفی کتاب فوکو و گفت و گوی اجتماعی
کتاب فوکو و گفت و گوی اجتماعی (فراسوی چندپارگی) نوشتهٔ کریستوفر فالزن و ترجمهٔ بهمن باینگانی است. انتشارات علمی و فرهنگی این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی از مجموعهٔ «اندیشه و اندیشهورزان».
درباره کتاب فوکو و گفت و گوی اجتماعی
«مرگ سوژه» یا «مرگ انسان» مفاهیمی هستند که تفکر معاصر تحت تأثیر قرار دادهاند؛ مفاهیمی که گفته شده بیشترین تأثیرشان بر آثار «میشل فوکو» بوده است. مباحث مرتبط با این مفاهیم و نقد آثار فوکو اغلب با مباحث مربوط به مطلقگرایی در برابر نسبیگرایی، یا بنیانباوری در مقابل چندپارگی ترکیب شده است. کریستوفر فالزن در کتاب فوکو و گفت و گوی اجتماعی به بررسی این تقابلها پرداخته است و راهحلی جدید نیز ارائه داده است. کریستوفر فالزن بر این عقیده بوده است گفتوگو میتواند جایگزین مناسبی برای بنیانباوری باشد؛ آن هم تصویری از گفتوگو که در آثار میشل فوکو دیده میشود. این سبک خوانش از فوکو این امکان را به ما میدهد تا به درک بهتری از موضع اخلاقی و سیاسی موجود در آثار فوکو و نقش آثار او در مباحث گستردهتر مربوط به مرگ انسان برسیم. نویسنده در این اثر نوعی بازاندیشی مباحثۀ مهم بین هابرماس و فوکو را نیز نشان داده است. با مطالعهٔ این اثر درمییابید که چگونه میتوان برای به چالش کشیدن موضع هابرماس از آثار فوکو بهره برد. این اثر در چهار فصل نگاشته شده که عنوان آنها عبارت است از «فراسوی متافیزیک و چندپارگی»، «فوکو و گفتوگو»، «اخلاق، نقد و روشنگری» و «گفتوگو و امر پستمدرن».
خواندن کتاب فوکو و گفت و گوی اجتماعی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران نظریهٔ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب فوکو و گفت و گوی اجتماعی
«قبل از همه، بگذارید به بررسی این امر بپردازیم که مفهوم امر اخلاقی ممکن است شامل چه چیزهایی باشد. اخلاق، در معنای حداقلی آن، به اصولی هنجاری اشاره دارد که بر اساس آن دست به عمل میزنیم و قضاوت میکنیم. علاوه بر این، به نظر من اخلاق نوعی تفسیر در این باره ارائه میدهد که این اصول هنجاری چگونه به وجود میآیند، یعنی نوعی تفسیر دربارۀ «اصل اصول». اکنون ما به درک اخلاق در معنای کانتی عادت کردهایم، یعنی رفتار بر پایۀ نوعی اصول هنجاری که جهانشمول، انتزاعی، رسمی و از نظرِ ذهنِ عقلانی پذیرفتنی است. اصلِ اصول در مورد این نوع اخلاق امر مطلق متعین است، که در صورتبندی اولیۀ کانت این اصل است که اصول اخلاقی اصولی هستند که جهانشمول باشند. در جریان این فرایند ما هر چیزی را که خاص، ویژه و بدنی باشد از این تصویر کنار میگذاریم و اصولی اخلاقی بر پایۀ مبانی عقلانی محض به وجود میآوریم. پیشفرض چنین درکی از اخلاق این است که رفتار ما از سوژه یا ذهنی واحد سرچشمه میگیرد، و ازاینرو رفتار درست آن رفتاری است که با این اصول جهانشمول ذهنی سازگار باشد.
این اخلاق بر سوژهگرایی متافیزیکی استوار است. از نظرگاه سوژۀ عقلانی بنیانباور، ما هر نوع رفتاری را باید هماهنگ با اصول فراگیر و جهانشمول آن سازمان دهیم. این تصویری است که در عین حال مسائل مختلف مربوط به سوژهگرایی استعلایی را نشان میدهد. مخصوصاً اینکه ما از درک این اصول هنجاری در ظهور تاریخیشان ناتوان هستیم. برعکس، اصول مذکور بهگونهای انتزاعی و بیزمان، در خلائی تاریخی و اجتماعی فرض میشوند. در نهایت اینکه، این اصول ذهن یا سوژهای غیرانسانی، غیردنیوی، و فاقد تجسم را پیشفرض میگیرند. همانگونه که در تصویر کانتی نمایان است، هر نوع تفسیر اخلاقی که بر پایۀ چنین سوژۀ انتزاعی و غیردنیویای استوار باشد با مسائل حادی روبهرو است. این تفسیر قصد دارد اصولی هنجاری برای کنش تجویز کند، اما در عین حال تفسیر مذکور، بر پایۀ تصوری فاقد جسمیت از انسانها قرار دارد که عملاً تواناییمان را برای اینکه عامل اخلاقی فعالی باشیم از بین میبرد. در تحلیل نهایی، این اخلاق، اخلاقی مناسب برای موجودات انسانی تجسمیافته و مشغول فعالیت در این جهان نیست.»
حجم
۱۸۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۱۸ صفحه
حجم
۱۸۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۱۸ صفحه