دانلود و خرید کتاب سفرهایم با خاله‌جان گراهام گرین ترجمه رضا علیزاده
تصویر جلد کتاب سفرهایم با خاله‌جان

کتاب سفرهایم با خاله‌جان

معرفی کتاب سفرهایم با خاله‌جان

«سفرهایم با خاله‌جان» رمانی از گراهام گرین(۱۹۹۱-۱۹۰۴)، نویسنده انگلیسی است. در بخشی از آغاز کتاب می‌خوانیم: «خاله‌جان آگوستا را برای اولین بار بعد از نیم قرن و اندی سال در مراسم تشییع جنازه مادرم دیدم. مادرم وقتی مرد داشت پا در هشتاد و شش سالگی می‌گذشت و خاله‌جانم ده ـ دوازده سالی از او جوان‌تر بود. دو سال پیش، با حقوق مکفی و پاداش بازنشستگی اجباری، از خدمت در بانک کناره گرفته بودم. بانک وست مینستر کار را از ما تحویل گرفته بود و شبعۀ مرا زائد تشخیص داده بودند. همه مرا خوش‌شانس می‌دانستند، اما خودم مانده بودم چطور اوقاتم را پر کنم. هیچ‌وقت ازدواج نکرده بودم و زندگیم همیشه در آرامش گذشته بود و سوای دلبستگی به گل‌های کوکب، سرگرمی دیگری نداشتم. به این دلیل مراسم تشییع جنازه مادرم به طرز مطبوعی مرا به هیجان آورد. چهل سالی می‌شد که پدرم مرده بود. پیمانکار ساختمان و آدم تنبل‌مزاجی بود که عادت داشت بعدازظهرها در جاهای عجیب و غریبی چرت بزند. این کارش مادرم را که زن پرجنب‌وجوشی بود آزرده می‌کرد و همیشه عادت داشت بگردد و پیدایش کند و مزاحمش بشود. یادم هست در بچگی یک روز به حمام رفتم - آن موقع در های‌گیت زندگی می‌کردیم - و دیدم پدرم با لباس توی حمام خوابیده. من که کمی نزدیک‌بین‌ام، فکر کردم پالتویی است که مادرم شسته، تا این‌که صدای پدرم را شنیدم: «وقتی رفتی بیرون در را از داخل قفل کن.» تنبل‌تر از آن بود که از حمام بیرون بیاید و به گمانم خواب‌آلودتر از آن که بفهمد اطاعت از فرمانش غیرممکن است. یک روز هم وقتی مسئول ساخت یک مجموعه آپارتمانی جدید در لِویشام بود، در اتاقک جرثقیل غول‌پیکری خوابش برده و ساخت و ساز تا بیدار شدنش متوقف مانده بود.»
معرفی نویسنده
عکس گراهام گرین
گراهام گرین

گراهام گرین در دومین روز اکتبر سال ۱۹۰۴ به دنیا آمد. پدرش چارلز هنری گرین و مادرش ماریون ریموند گرین عموزاده‌ی هم بودند. او چهارمین فرزند از شش فرزند خانواده‌ی گرین بود. خاندان قدرتمند و بانفوذ گرین صاحب کارخانه‌ی آبجوسازی گرین کینگ بودند. گرین مطالعه‌ را خیلی زود شروع کرد و با جدیت دنبال نمود. به گفته‌ی خود او، تابستان‌هایی که در کنار عمویش در کمبریج شایر می‌گذشته، اوقات طلایی او برای کتاب خواندن بوده است. گرین از سال ۲۰۱۰ وارد مدرسه‌ی شبانه‌روزی شد. او کودکی و نوجوانی دردناکی را گذراند، چراکه به شدت دچار افسردگی بود، تا آن‌جا که چند بار اقدام به خودکشی نمود. گراهام شانزده‌ساله در سال ۱۹۲۰ برای گذراندن دوره‌ی روان‌کاوی به لندن فرستاده شد، اتفاقی که در آن ایام چندان معمول نبود. گراهام پس از شش ماه حضور در لندن، برای ادامه‌ی تحصیلش به مدرسه بازگشت. کلود کاکبرن و پیتر کوئنل دو تن از هم‌شاگردی‌های گرین در آن ایام بودند که مثل او بعدها شهرت پیدا کردند.

zahirazimi
۱۳۹۷/۰۱/۱۴

فوق العاده بود ، امیدوارم رضا علیزاده بیشتر ترجمه کنه ، کارش یک یکه بهترین کار ی که از گراهام گرین خوندم بود

ساکت
۱۳۹۵/۱۲/۲۷

چرت، مستهجن، بی محتوا...

عالی بود
۱۴۰۰/۰۲/۰۵

افتضاح و خسته کننده حیف پول

cima
۱۳۹۵/۰۹/۲۷

واقعا با خرید این کتاب پولمو ریختم دور حیف وقت که پای این کتاب بذاری

"اگر اینجا صبر می‌کنیم به‌خاطر آن نیست که چیزی می‌خواهیم، بلکه فقط برای پرستیدن توست. "
Sayna sedigh
همیشه از جنبه‌های شاعرانۀ مسیحیت لذت می‌بردم. کریسمس همیشه به نظرم جشنی ضروری است. ما نیازمند فصلی هستیم که در آن برای نقص‌های موجود در روابط انسانی‌مان افسوس بخوریم. این جشن درماندگی است، غم‌انگیز اما تسلی‌بخش.
Sayna sedigh
خاله‌جانم گفت: «سالگرد مرگش روز دوم اکتبر است. تاریخش یادم است چون مصادف است با عید فرشتۀ نگهبان. به گمانم این مورد حسابی از دست فرشته در رفته، مگر این‌که می‌خواسته پدرت را از سرنوشت بدتری نجات بدهد. این هم احتمالی است وگرنه پدرت آن موقع سال در بولونی چه کار می‌کرد؟»
sahar
«ذهن پلیس اصلاً منحرف نمی‌شود. یادم است زمانی که تونس بودم، یک گروه نمایش سیار بود که هاملت را به عربی اجرا می‌کرد. یک نفر ترتیبی داد که در میان‌پرده، شاه نمایش راست راستی با سرب مذاب کشته شد ـ یا اگر کشته نشد، گوش راستش به شدت آسیب دید. فکر می‌کنی پلیس بلافاصله به که مشکوک شد؟ به مردی که سرب را ریخته بود؟ نه، هرچند متوجه بوده که ملاقه خالی نیست و آنقدر گرم است که نمی‌شود برداشت. نه، حسابی با نمایشنامۀ شکسپیر آشنا بودند، به‌خاطر همین عموی هاملت را دستگیر کردند.»
sahar

حجم

۲۸۰٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۷۹

تعداد صفحه‌ها

۳۵۱ صفحه

حجم

۲۸۰٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۷۹

تعداد صفحه‌ها

۳۵۱ صفحه

قیمت:
۶۵,۰۰۰
تومان