دانلود و خرید کتاب نقشه هایت را بسوزان ترجمه لیدا طرزی
تصویر جلد کتاب نقشه هایت را بسوزان

کتاب نقشه هایت را بسوزان

امتیاز:
۱.۷از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب نقشه هایت را بسوزان

مجموعه داستان «نقشه‌هایت را بسوزان» در قالب مجموعه داستان‌های برگزیده جایزه ادبی ا. هنری با ترجمه لیدا طرزی منتشر شده است. این کتاب منتخبی از داستان‌های برگزیده این جایزه ادبی در سال ۲۰۰۳ را در بر می‌گیرد که شامل ۱۵ داستان کوتاه است.

درباره کتاب نقشه هایت را بسوزان

این کتاب که هرساله از سوی داوران این جایزه به معرفی آثار داستانی برگزیده در این جایزه ادبی می‌پردازد، در این شماره از خود به ماویس گلنت از نویسندگان برگزیده در دوره‌های قبل این جایزه تقدیم شده است.

نقطه قابل‌توجه در اهمیت این آثار نخست به محدوده انتشار آنها بازمی‌گردد. این آثار بنا بر تعریف و رسالت این جایزه ادبی به برترین اثر منتشر شده داستانی در میان نویسندگان انگلیسی‌زبان ساکن آمریکای شمالی اهدا می‌شود، ازاین‌رو جدای از اینکه مهم‌ترین دل‌مشغولی‌های نویسندگان در بزرگ‌ترین بخش از جهان صنعتی را به نمایش می‌کشد، روایت کننده بخشی از سبک داستان‌نویسی رایج در آمریکای شمالی نیز هست.

در میان صفحات این کتاب با پانزده جهان‌بینی برای روایت داستان مواجهیم. برخی از داستان‌های این مجموعه مانند داستان «آن چیز در جنگل» سعی دارد تا با استفاده از عناصر فولکلور موجود در حافظه نویسنده به روایتی داستانی دست بزند. از سوی دیگر داستان‌هایی دیگر نیز در این مجموعه قرار دارند که مسئله مهم و اساسی آنها در مواجهه با مخاطب خود تصویرکردن عشقی است انسانی که در گذر زمان دچار نوعی فروپاشی و فراموشی شده است.

بااین‌همه حتی در این داستان نیز به فراخور وضعیت سیاسی ایالات متحده آمریکا در سال ۲۰۰۳ می‌توان به داستان‌هایی برخورد که نویسنده از نوشتن آنها قصد و نیتی جز محکوم‌کردن زشتی‌های جنگ و توان آن برای نابودی زندگی ندارد. در بین مجموعه همچنین با داستان‌هایی روبروییم که در آنها سیاست و استعاره‌های حاکم بر آن دست‌مایه تحولی بزرگ در زندگی شخصی راوی داستان می‌شود و جدای از آن می‌توانیم داستان‌هایی را بخوانیم که حول تأثیر لحظه‌ای خاص یا کنشی خاص از زندگی یک شخصیت می‌گردند، مثل واقعه تکان‌دهنده داستان «دختر ایرلندی» و خیرخواهی احمقانه‌ای که در داستان «مجسمه‌ای مقدس» مشکلی را برای خانواده سنگ‌تراش ایجاد می‌کند؛ تمامی این داستان‌های تلاشی است برای به نمایش کشیدن الگوهای متفاوت از زندگی انسانی در بستر زندگی شهری.

از جمله نکات قابل‌توجه در این مجموعه حضور از آلیس مونرو نویسنده مشهور و برنده جایزه نوبل ادبیات در آن است. این مجموعه از حیث زبانی نیز راوی تکثری است که مقتضای نگارش پانزده داستان با پانزده جهان‌بینی است. به‌عبارت‌دیگر با وجود قرار داشتن تمامی نویسندگان حول یک جغرافیای زیستی ثابت با عنوان آمریکای شمالی؛ اما تنوع زبان روایت، زاویه دید، پرداخت اجتماعی و حتی دغدغه‌های نویسنده برای طرح شدن، نشانی است از تمنای نویسندگان آنها برای روایت از جهان با زاویه دیدی بکر و بدیع و منحصربه‌فرد که به طبع برای بخشی وسیع از مخاطبان ادبیات قابل‌قبول و دلچسب است.

خواندن کتاب نقشه هایت را بسوزان را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟

خواندن این داستان‌ها برای همۀ افراد علاقه‌مند به کتاب‌خوانی پیشنهاد می‌شود.

درباره لیدا طرزی

لیدا طرزی متولد سال ۱۳۴۹ نویسنده ایرانی است. لیدا طرزی دست به خلق اثری زده است که از منظر استفاده از قهرمانانی غیربومی در دل داستان یک موفقیت قابل‌توجه در داستان‌نویسی ایرانی برای نویسنده آن به شمار می‌رود و در کنار سایر مواردی که از آن یاد شد این اثر را به متنی خواندنی و قابل‌توجه مبدل کرده است.

بخش‌هایی از کتاب نقشه هایت را بسوزان

روزی روزگاری دو دختر کوچولو بودند که در جنگل یک چیزی دیدند، یا فکر کردند که دیدند. دخترها جزء آن‌همه بچه‌ای بودند که با قطار از شهر خارجشان کرده بودند. اسم همه به کتشان سنجاق شده بود. آنها کیف و ساکِ کوچک و ماسک گاز داشتند. روسری بافتنی و کلاه سر کرده بودند و خیلی‌هایشان دستکش‌های بافتنی‌ای داشتند که با بندی از سر شانه‌شان آویزان بود و مثل یک‌دست اضافه تکان می‌خورد، مثل لولوهای سرخرمن. پای همگی لخت بود با کفش‌هایی که به زمین می‌کشیدند و جوراب‌های چین‌خورده. زانوی بیشترشان زخم بود، زخم‌های تازه یا کهنه. در سنی بودند که زیاد زمین می‌خوردند و زانوهایشان بی‌حفاظ بود. با آن چمدان‌هایی که بعضی‌هایشان بزرگ‌تر از آن بودند که بتوانند حملشان کنند و آن قبل منقلشان، عروسکی، ماشینی، کتابی، بیشتر شبیه هَنگ کوتوله‌ها بودند که رژه می‌رفتند.

آن دو دختر کوچولو قبلاً همدیگر را ندیده بودند، در قطار با هم دوست شدند. شریکی شکلاتی را خوردند و به سیبی گاز زدند. اسم‌هایشان پنی و پریم رز بود. پنی لاغر بود و چشم و ابرو مشکی و قدبلند، شاید هم بزرگ‌تر، ولی پریم رز چاق بود با موهای بور مجعد. ناخن‌هایش را جویده بود و کت سبز خوش‌دوختش یقه مخمل داشت. پنی رنگ به رو نداشت با لب‌هایی که کمی به آبی می‌زد. هیچ‌کدامشان نمی‌دانستند کجا می‌روند یا سفرشان چقدر طول می‌کشد. حتی نمی‌دانستند چرا می‌روند، چون مادر هیچ‌کدام نتوانسته بود خطر را برایشان توضیح دهد. چطور می‌توانی به بچه‌ات بگویی مجبورم تو را بفرستم خارج شهر چون ممکن است دشمن بمب بیندازد، ولی خودم اینجا می‌مانم، در میان انواع خطرها، خطر سوختن، زنده‌به‌گور شدن، گاز و سر آخر یورش ارتش زره‌پوش دشمن؟

نظری برای کتاب ثبت نشده است
به پنی گفت: «انگار ما یتیم هستیم.» پنی گفت: «ولی نیستیم. اگر بتوانیم به هم بچسبیم...»
zahra

حجم

۱۴۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

حجم

۱۴۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

قیمت:
۴۵,۰۰۰
۱۳,۵۰۰
۷۰%
تومان