
کتاب بیوه کوچک پایتخت
معرفی کتاب بیوه کوچک پایتخت
کتاب بیوه کوچک پایتخت نوشتهٔ برگزیدگان جایزه ا. هنری، ویراستهٔ «والریا لویزلی» (Valeria Luiselli) و ترجمهٔ لیلا آقالو است. انتشارات نیستان هنر این کتاب را منتشر کرده است. اثر حاضر که در دستهٔ ادبیات داستانی آمریکا و کانادا قرار میگیرد، یک مجموعه داستان کوتاه از برگزیدگان داستاننویسی است. داستانهای این مجموعه به درونمایههایی مانند تنهایی، مرگ، خودخواهی و جستوجوی ناجی پرداخته که میتواند مخاطب را به تأمل و تفکر عمیق وادارد. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب بیوه کوچک پایتخت
کتاب «بیوهٔ کوچک پایتخت» که نخستینبار در سال ۱۴۰۳ در ایران منتشر شد، یک مجموعه داستان کوتاه است. این داستانها را برگزیدگان جایزهٔ ا. هنری (۱۹۷۹ میلادی) نوشتهاند. جایزهٔ اُ هِنری (O. Henry Award) جایزهای ادبی و آمریکایی است که هر سال به برترین کتاب داستان کوتاه تعلق میگیرد. عنوان این جایزه از نام نویسندهٔ آمریکایی و برجستهٔ داستان کوتاه، «اُ. هنری» (O. Henry) گرفته شده است. هدف این جایزه را حمایت از هنر نوشتنِ داستانهای کوتاه دانستهاند. عنوان این داستانها عبارت است از «زمان تماشای تلویزیون» (نوشتهٔ آلخاندرو زامبرا)، «گرگهای سَرکیسستان» (نوشتهٔ دانیل مِسون)، «استعداد ویژه مرسدس» (نوشتهٔ ترِا داویلا)، «رنگینکمان» (نوشتهٔ جوزف اونیل)، «رگ خواب بئا» (نوشتهٔ شانتکا سیگرز)، «درز» (نوشتهٔ اولگا توکارچوک)، «بیوهٔ کوچک پایتخت» (نوشتهٔ یوهانکا دلگادو)، «پیرمرد کوسومپور» (نوشتهٔ عمار میترا)، «داستانهای ماهی» (نوشتهٔ جانیکا اوزا)، «سیب» (نوشتهٔ گانهیلد اویههاگ)، «تار و پود» (نوشتهٔ دیوید رایان) و «تماس تصویری» (نوشتهٔ لوری مور).
این کتاب زمانی انتشار یافت که جهان درگیر بیماری همهگیر کووید - ۱۹ (کرونا) بود. تعدادی از داستانهای این مجموعه به این مسئله اشاره کردهاند. «داستان زمان تماشای تلویزیون» اثر «آلخاندرو زامبرا» با درونمایهٔ تفاوت عادات والدین در پیش و پس از بچهدارشدن، به مسئلهٔ قرنطینه و خودشناسی افراد در این موقعیتِ انزوا پرداخته است؛ همچنین داستان «گرگهای سر کیسستان» اثر «دانیل مسون» با اشاره به پیوندی که این شرایط برای فرد مسنّ خانواده و نوهاش فراهم میکند، داستانی عاطفی را به رشتهٔ تحریر درآورده است. داستان «تماس تصویری» اثر «لوری مور» است. این نویسنده با نگاه جدی و واقعبینانهٔ آمیخته به طنزش به مسئلهٔ مرگ و تنهایی در شرایط قرنطینه پرداخته است.
خلاصه داستانهای بیوه کوچک پایتخت
خلاصهٔ دو داستان از مجموعهٔ حاضر را بخوانید.
راویِ داستان «داستانهای ماهی» از بازگشت برادر مردهاش به خانه سخن میگوید. او که سالها پیش غرق شده بود، در شرایطی عجیبغریب به خانه بازگشته تا مادرش از او مراقبت کند. برادر که زمانی در کودکی بهشدت با راوی این داستان در ارتباط بود، حالا بهشکلی مرموز و غیر قابل درک بازگشته است. مادر در حال آمادهسازی سوپ و غذا برای او است؛ درحالیکه راوی همچنان به تلاشهای مادر و تغییرات عاطفیاش در مواجهه با بازگشت برادر فکر میکند. در خلال این فرایند، یادآوریها و خاطرات گذشته در ذهن راوی شکل میگیرد؛ از جمله خاطراتی از دوران کودکی و بازیهای مشترکشان. داستان بهتدریج نشان میدهد که برادر بهدلیل چالشهایی که از طرف همکلاسیهایش داشته، به رودخانه برده و غرق شده است. مادر امیدوار است برادر پیش آنها بماند، ولی داستان طوری پایان مییابد که نشان میدهد شاید این بازگشت به خانه فقط یک تصور یا خاطره باشد.
داستان «درز» دربارهٔ زنی به نام «بی» است که در زندگی روزمرهٔ خود با تغییرات کوچک و مبهمی روبهرو میشود. او متوجه میشود جورابهایش درزهایی عجیب دارند که بهطور طبیعی از انگشتان پا تا مچ کشیده شده است. این درزها زن را به فکر وادار میکنند، اما بهتدریج از توجه به آنها عبور میکند. روزها با کارهای سادهای مانند تماشای تلویزیون، خرید و انجام کارهای خانه سپری میشود. «بی» در تلاش است تا با مشکلاتی مانند تغییر در اشیای روزمره و یادآوریهای گذشته کنار بیاید. او متوجه تغییراتی در جوهر خودکار و تمبرهای قدیم میشود. به نظر میآید همهچیز در دنیای اطراف او در حال تغییر است. «بی» بهمرور سعی میکند این تغییرات را نادیده بگیرد و به زندگی معمولی خود ادامه دهد. پایان این داستان چه خواهد بود؟
چرا باید کتاب بیوه کوچک پایتخت را بخوانیم؟
مطالعهٔ این اثر شما را با داستانهای کوتاهی روبهرو میکند که موفق به دریافت «جایزهٔ اُ هِنری» (O. Henry Award) شدهاند. این داستانها موضوعات گوناگونی دارند.
کتاب بیوه کوچک پایتخت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر جهان و قالب داستان کوتاه (جایزهگرفته) پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب بیوه کوچک پایتخت
«پدرم برای درک فناوری خیلی پیر بود، بنابراین پرستاران طبق برنامهای که لیوی به آنها داده بود، تماس تصویری او را انجام میدادند. اما پرستارها هم حسابی شلوغ بودند و لیوی هم گردن درد داشت و سر قرار نیامد. شوهرش همیشه به او میگوید فرشته و شانههایش را ماساژ میدهد تا شاید گردن دردش بهتر شود و دلیا هم از حضور در تماس تصویری امتناع کرده بود. آن روز دوباره گفته بود: «من نمیتونم بابا رو تو این وضع و حال ببینم، تحملش رو ندارم.»
بعدازظهر روز بعد یک تماس تصویری از لیوی آمد گفت: «گفتم تو رو هم وصل کنم و با هم وقت بزاریم.»
«منظورت چیه؟ زمان دیگهای رو باهاش داشتم.» اما لیوی هم رئیس بود و هم بازنشسته. خیلی جوان بازنشسته شده بود گفت: «اینو ببین.» و موبایلش را چرخاند تا از صفحه نمایش خودم، صفحه نمایش او را میدیدم که پدر آنجا بود.
گفتم: «سلام، بابا.»
«هی، سلام.» بابا بهگونهای نامطمئن حرف میزد. سپس صفحه نمایش عوض شد و سیاهی شومینه لیوی را میدیدم.
پرسیدم: «چرا الان شومینه سیاه خونه شما رو میبینم؟»
«اون میتونه تو رو ببینه، این مدلیه وقتی اون تو رو میبینه تو اونو نمیبینی همزمان نمیتونید همو ببینید.»
«من دارم شومینه رو میبینم واقعاً عجیبه!» او بین شومینه و قیافه گیج من میچرخید. نمیخواستم به این شکل وصل شوم. او گفت: «خب، فکر کردم میتونیم براش آواز بخونیم.» میدانستم که یک بعدازظهر از آیپد به عنوان دوربین پرستار بچه استفاده کرده بود در همان حال که لباسها را تا میکرد به او نگاه میکرد او بچههایش را به سبک خودخاموشی بزرگ کرده بودـ روشی که اجازه میدهی تا بچه بدون کمک بزرگترها آنقدر در رختخواب گریه کند تا خودش ساکت میشود و خوابش میبرد ـ به نظرم رسید که این کارش در آن موقع بیشباهت به این روش نیست.
پیشنهاد دادم: «فکر کنم ”دنی بوی”، خوب باشه، این آهنگ زیباییه و با اسمش هم مطابقت داره.»
«فکر نمیکنم بابا این آهنگ رو دوست داشته باشه، میگه واژهها اصل نیستن.»
«منظورت چیه؟ آهنگ قشنگیه.»
«آره ولی بابا باهاش یه جورایی مخالفه، میگه ایرلندیها از انگلیسیها اینو گرفتن»
«ایرلندیها دنی بوی رو دزدیدن؟ مضحکترین چیزیه که تا به حال شنیدم.» در آنموقع اقتدارش را زیر سئوال بردم. همیشه یک بحران فنی با لیوی داشتم.
لیوی گفت: «این چطوره؟» و از پشت تلفن آواز خواند: «اگر بخوای مال منی باشی، من مال تو میشم. همیشه دوستت دارم. تو بهترینی برای همیشه همیشه.»»
حجم
۱۲۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۲۳ صفحه
حجم
۱۲۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۲۳ صفحه